دفترچه

نسخه‌ی کامل: دانش ژنتیک، شبیه‌سازی، آینده و اخلاقیات
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2
[ATTACH=CONFIG]450[/ATTACH]

Gene Expression in Eukarya

آشکارش ژن در هو‌هستگان (یاختگان هو‌هسته‌ایک)
مهربد نوشته: آشکارانش ژن در هو‌هستگان (یاختگان هو‌هسته‌ایک)
مهربد جان می‌شه به زبان فارسی باستان ننویسی ما هم بتونیم بخونیم4
David Hume نوشته: مهربد جان می‌شه به زبان فارسی باستان ننویسی ما هم بتونیم بخونیم4

شدنش که می‌شود کسرا جان، ولی پارسیک مانند اهرم یادگیری می‌ماند فراگیری‌اش در آغاز زمان می‌برد، سپس ولی به فرآیند یادگیری و شناخت و پیوند واژگان و اندریافت‌ها بیکدیگر شتاب زیاد می‌دهد.
Mehrbod نوشته: شدنش که می‌شود کسرا جان، ولی پارسیک مانند اهرم یادگیری می‌ماند فراگیری‌اش در آغاز زمان می‌برد، سپس ولی به فرآیند یادگیری و شناخت و پیوند واژگان و اندریافت‌ها بیکدیگر شتاب زیاد می‌دهد.

من کم و بیش همه پیک هایتان را می فهمم ؛
ولی نیکوتر است برای نوشتارهای دانشیک عامیانه تر سخن برانید ! تقریباً در پیک های عادی تان که واژگان را برگردان نمی کنید ؛ و این برای کاربران جدید می تواند ناخوشایند باشد ؛
اگر اندیشه پیچیده تر باشد که دیگر فهم آن دشوارتر می گردد...
Alice نوشته: من کم و بیش همه پیک هایتان را می فهمم ؛
ولی نیکوتر است برای نوشتارهای دانشیک عامیانه تر سخن برانید ! تقریباً در پیک های عادی تان که واژگان را برگردان نمی کنید ؛ و این برای کاربران جدید می تواند ناخوشایند باشد ؛
اگر اندیشه پیچیده تر باشد که دیگر فهم آن دشوارتر می گردد...


فرایافت‌های (concepts) بسیار پیچیده از زمانیکه من آغاز به اندیشیدن به پارسی کرده‌ام برایم بس آسان و دریافتنی‌ شده‌اند آلیس جان، بیگمان برای دیگران نیز همین باشد.

توانایی پارسی در پر و پال دادن به اندیشه آن اندازه شگرف و خوشی‌آور است که من میتوانم ساعت‌ها درباره
آن پرسخنی کنم، هر آینه سخن کوتاه، در اینجا من تن‌آسایی خود را به "خوش خوشان شدن خواننده" برمیگزینم (ترجیح میدهم) E402
Mehrbod نوشته: در اینجا من تن‌آسایی خود را به "خوش خوشان شدن خواننده" برمیگزینم (ترجیح میدهم

خب من نمی توانم در یک گفتارگاه غیرایرانی بروم و فارسی سخن برانم و بگویم برای تن آسانی خودم است ؛ مخاطب شما خوانندگان هستند ، بر این اساس تن آسانی مخاطب مهندتر (مهم تر) است ؛
شاید داستان من سرزنش برانگیز باشه ولی من زبان دری رو بهتر میفهمم. البته هیچ تلاشی برای اینگونه سخن گفتن یا درک کردنش هم نمیکنم و حس تلاش کردن و علاقمندی هم در من ایجاد نمیشه. :D
Alice نوشته: خب من نمی توانم در یک گفتارگاه غیرایرانی بروم و فارسی سخن برانم و بگویم برای تن آسانی خودم است ؛ مخاطب شما خوانندگان هستند ، بر این اساس تن آسانی مخاطب مهندتر (مهم تر) است ؛


کردیم و شد Pidgin_040


من هم نمیدانم دیگر خوانندگان سخنگاه‌ها (گفتارگاه آدم را یاد کشتارگاه میاندازد!) چرا میخوانند، ولی میخوانند و هتا سپاسگزاری هم میکنند از پارسی‌گویی آلیس گرامی!


این زبان بیگانه که نیست، زبان مادری‌امان است و ساختار آن بیشتر از هر چیز دیگر برای ما دریافتنی است.
شیوه نگارش من نیز شاید در نگاه آغازین نو و نابهنجار به چشم آید، ولی روی هم رفته باز دریافتنی است.


نمونه اینجا،
"آشکارش ژن در هو‌هستگان (یاختگان هو‌هسته‌ایک)"

کمتر کسی امروز کارواژه آشکاردن را بکار میبرد و هتا بیشترین نمیدانند این نامواژه با "-ِش" چگونه ساخته میشود، ولی بر پاد
دیگر زبان‌ها میشود درآورد که درباره "آشکار کردن یا شدن" یک چیزی در هوهستگان یا همان ژن یاختگان هوهسته‌ایک سخن میگوییم.
صفحات: 1 2