دفترچه

نسخه‌ی کامل: «قُمار پاسکال» Pascal's Wager
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12
من مقاله شما را نخوانده و ندیده جواب می دم و جوابم این است که چون قمار در اسلام شرعا حرام است گفته پاسکال باطل و سخیف بوده و هست.
کوشا نوشته: هر آنچه مورد پسند من باشد حق است و هر چند آنچه نباشد باطل !
یه چیزهایی رو ما بطور ذاتی متوجه میشیم. شاید بقول مذهبیون همون فطرت! من معمولا بهش میگم وجدان. منم وجدان کردم دیدم نباید بذارم در زندگی بهم ظلم بشه و فشار بیش از حد بیاد، و تجربهء من این بود که نماز خواندن و خیلی اعتقادات و مناسک مذهبی دیگر که در طول سالها فکر میکردم در این زمینه کارگشا هستن عملا تاثیر کافی نداشتن در این راستا، و این فشار و ظلمی که بهم وارد میشد فراتر از حد تحملم بود، اینو که دیگه آدم خودش میفهمه و حق داره قضاوت کنه یا نه؟ بخاطر این مسائل من به چنین نتیجه ای رسیدم و این مسائل رو گذاشتم کنار و سعی کردم با عقل و اراده و تلاش خودم برای پیاده سازی سیاست و شناخت دنیا و روش کارکرد اون و ارتباط با دیگران و روز به روز قوی تر کردن خودم، خودم رو از این وضع نجات بدم.
حالا این اشکالش کجاست چرا اشتباهه من نمیدونم! شما بگید!

نقل قول: حداقل میلیونها نفر نظری بر خلاف شما دارند و معتقدند نماز بسیاری از مشکلات آنها را حل کرده است.
خب که چی؟ به من چه؟ بحال من چه فرقی میکنه؟ تقریبا واسه هرچیزی فکرش رو بکنی ممکنه میلیون ها نفر پیدا کنی که نظر مثبت داشته باشن و میلیون ها نفر هم پیدا کنی که نظر و تجربهء منفی داشته باشن.
حتی اگر اینها اکثریت بودن، بازم در منطق و فلسفه میشد مغلطهء توسل به اکثریت.
بنظر من هم تعداد کسخل ها و نادان ها و دروغگوها و کلاهبردارها در دنیا خیلی بیشتر از آدمهای درست و حسابیه.

کوشا نوشته: یکی از ثمرات دوری از دین نهادینه شدن روحیه تمسخر و توهین به دیگران در وجود انسان است موضوعی که براحتی می توانید در رفتار بیخدایان این سایت مشاهده کنید.
یکی از ثمرات مذهبی بودن غیرمنطقی شدن و یاوه گوییه که در نتیجه حس تمسخر و توهین دیگران رو بر می انگیزد!
البته من از تمسخر و توهین دفاع نمیکنم، ولی بنظر من اونقدر که غیرمنطقی بودن و یاوه گویی مشکل داره تمسخر و توهین نداره.
ضمنا توهین و تمسخر که فقط مستقیم و تحت الفظی نیست. شما مذهبیون هم مدام به شکلهای مختلف مخالفان رو مورد تمسخر و توهین قرار میدید و در این راه از منابع دینی و آیات قرآن هم کمک میگیرید. اصولا مذهب و اعتقادات شما خودش توهین به شعور بشریت است!
در همون قرآن هم کم نداریم از این چیزها و خدا خودش ظاهرا عصبانی که میشه تمسخر و توهین میکنه، مثلا اگر درست یادم باشه جایی حرفهای بعضیا رو به عرعر خر تشبیه میکنه!

کوشا نوشته: شرو ور و دری وری گفتن هم حد و حدودی دارد
الان این لابد تمسخر و توهین نیست دیگه؟
خوبه حالا چند خط بالاتر خودت در مورد تمسخر و توهین صحبت کردی!

نقل قول: اگر بتوانید یک مورد حتی یک مورد از این مطالبی که در خط بالا ذکر کردید را ثابت کنید من دست از دین و آیین خود بر می دارم.
کدوم موارد دقیقا؟
اینکه در ادیان و خداشون تناقض و مسائل غیرمنطقی هست؟
این جملات از شماست در صفحات قبل: «آنچه مهم است موضوع دوم یعنی نوع عملکرد ماست؛ ما حتی اگر در ظاهر در وجود خدای ادیان اشکالاتی ببینیم دستمان به جایی نمی رسد و نمی توانیم کاری انجام دهیم ».
بنظر من اومد که بصورت ضمنی هم که شده قبول کردی که در خدای ادیان ممکنه اشکالاتی ببینیم. نه؟

نقل قول: در ضمن من چند کلاسی سواد خوندم نیازی نیست خود را خسته کنید و مطالبتان را شرح و تفصیل دهید یک جمله کوتاه هم که بگویید من منظورتان را خواهم گرفت.
من بخاطر همون جملاتی که در بالاتر آوردم فکر کردم که شما یا دچار کم آوردن از نظر قدرت مغزی/روانی شدید و یا عمدا خودتون رو میزنید به اون راه، بخاطر همین سعی کردم قضیه رو روشن کنم و توضیح بیشتری بدم.
بنظر من اومد که شما تلویحا پذیرفتید که در ادیان و خداشون تناقضات و نقصها و موارد غیر منطقی ای هم در ظاهر هم که شده وجود داره. فکر کنم فقط اون جملات هم نبود و بازهم جایی طور دیگری به این قضیه اشاره کرده بودید!


کوشا نوشته: هر عددی هر چند بزرگ و بسیار بزرگ وقتی ضرب در صفر شود حاصلضرب چیزی جز صفر نیست و اگر خدا وجود نداشته باشد مرگ همان صفر است که زندگی کوتاه ما ضرب در آن شده است
برادر ضرب نمیشود. جمع میشود. قضیه اینه که برای بدست آوردن احتمال (امید ریاضی) لذت بردن دو فرد بیخدا و باخدا در حالتی که هیچ آگاهی از وجود یا عدم او نداریم میخواهیم دست به دامن احتمالات بشیم. اینجا دو حالت هست. یا خدا هست یا نیست. بنابر این لذایذ این دنیا با آن دنیا جمع میشوند:

احتمال کل لذایذ = احتمال کل لذایذ دنیوی + احتمال کل لذاید اخروی
(با این فرض که لذت دنیوی برای بیخدا 1 و برای باخدا صفر است)

احتمال کل لذائذ ذنیوی = میزان لذت دنیوی * 1
(میزان لذت دنیوی باخدا = 0 ؛ میزان لذت دنیوی بیخدا = 1)

احتمال کل لذائذ اخروی = میزان لذت اخروی * 0.5
(میزان لذت اخروی باخدا = 1 ؛ میزان لذت اخروی بیخدا = 0)

پس در فازی که آخرتی وجود نداره:

احتمال کل لذایذ = احتمال کل لذایذ دنیوی + احتمال کل لذاید اخروی
احتمال کل لذایذ بیخدا = 1 + 0.5*0 = 1
احتمال کل لذایذ باخدا = 0 + 0.5*0 = 0

در فازی که آخرتی وجود داره:
احتمال کل لذایذ = احتمال کل لذایذ دنیوی + احتمال کل لذاید اخروی
احتمال کل لذایذ بیخدا = 1 + 0.5*0 = 1
احتمال کل لذایذ باخدا = 0 + 0.5*1 = 0.5

میبینید که داریم از احتمال صحبت میکنیم و 1 یعنی 100 درسد و 0 یعنی 0 درسد. در واقع بیخدا در هر دو حالت لذت دنیوی رو داره ولی شما خیر ندارید.
kourosh_bikhoda نوشته: برادر ضرب نمیشود. جمع میشود. قضیه اینه که برای بدست آوردن احتمال (امید ریاضی) لذت بردن دو فرد بیخدا و باخدا در حالتی که هیچ آگاهی از وجود یا عدم او نداریم میخواهیم دست به دامن احتمالات بشیم. اینجا دو حالت هست. یا خدا هست یا نیست. بنابر این لذایذ این دنیا با آن دنیا جمع میشوند:
احتمال کل لذایذ = احتمال کل لذایذ دنیوی + احتمال کل لذاید اخروی (با این فرض که لذت دنیوی برای بیخدا 1 و برای باخدا صفر است) احتمال کل لذائذ ذنیوی = میزان لذت دنیوی * 1 (میزان لذت دنیوی باخدا = 0 ؛ میزان لذت دنیوی بیخدا = 1)
احتمال کل لذائذ اخروی = میزان لذت اخروی * 0.5 (میزان لذت اخروی باخدا = 1 ؛ میزان لذت اخروی بیخدا = 0)
پس در فازی که آخرتی وجود نداره: احتمال کل لذایذ = احتمال کل لذایذ دنیوی + احتمال کل لذاید اخروی
احتمال کل لذایذ بیخدا = 1 + 0.5*0 = 1 احتمال کل لذایذ باخدا = 0 + 0.5*0 = 0
در فازی که آخرتی وجود داره: احتمال کل لذایذ = احتمال کل لذایذ دنیوی + احتمال کل لذاید اخروی
احتمال کل لذایذ بیخدا = 1 + 0.5*0 = 1 احتمال کل لذایذ باخدا = 0 + 0.5*1 = 0.5 میبینید که داریم از احتمال صحبت میکنیم و 1 یعنی 100 درسد و 0 یعنی 0 درسد. در واقع بیخدا در هر دو حالت لذت دنیوی رو داره ولی شما خیر ندارید.
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
نه همش جور گفته ات نیست من خداباور در صد خداوند را بالاتر از یک می گیرم تو هم که صفر گرفتی بینابین هستند 50 50 یا بین اینند
من هم گمان نمی کنم ناخدا باور بهرهاش از دنیا یک باشد خیلی زمانها 50 50 است که هر جا یافتیمشان این را صفر می کنیم اگر بخواهند بر این باور پابرجا باشند خداوندا امید ناباوران را کور کن پناه بر تو از بی شرمی هم خود خواهی ناباوران
mbk نوشته: نه همش جور گفته ات نیست من خداباور در صد خداوند را بالاتر از یک می گیرم تو هم که صفر گرفتی بینابین هستند 50 50 یا بین اینند
من هم گمان نمی کنم ناخدا باور بهرهاش از دنیا یک باشد خیلی زمانها 50 50 است که هر جا یافتیمشان این را صفر می کنیم اگر بخواهند بر این باور پابرجا باشند خداوندا امید ناباوران را کور کن پناه بر تو از بی شرمی هم خود خواهی ناباوران
به نام حضرت اسپاگتی مهربان

برادر این حرفایی که شما میزنی به این خاطره که نمیدونی برهان داره در چه موردی صحبت میکنه. قمار پاسکال در شرایطی به میدان میاد که همه انواع استدلالات باورمندان و ناباوران ره به جایی نمیبره و این تیر آخر رو میخواد با استناد به علم احتمالات بزنه. احتمال در جایی استفاده میشه که اطلاعات کافی یا آگاهی مورد لزوم در مورد پدیده ای وجود نداره. مثلن میخواهید تاس بندازید و سر اینکه چه عددی بیاد شرط بندی کنید. طبیعیه که نمیتونید پیش بینی کنید چه میشود ولی میتونید تخمینی از آینده داشته باشید.

بنابر این وقتی احتمال رویدادهایی که فاقد اطلاعات کافی در مورد اونها هستیم رو همگن فرض کنیم در نتیجه گزینه وجود یا عدم خدا نیز برابر فرض میشه، احتمال به کمک قمار پاسکال میاد و این برهان به این شکلی که ذکر شد اقامه میشه.

بر این پایه احتمال وجود یا عدم خدا با هم برابر و 0.5 فرض میشه. ولی در مورد لذت این جهانی باید گفت که این فرض اولیه این برهان هست که فرض میکند "باورمندان هیچ لذتی از این دنیا نمیبرند ولی اگر دنیای دیگری وجود داشته باشد تا ابد جاودانه و خوشبخت میشوند". بنابر این طبق فرض خود این برهان است که میگیم در این دنیا همه لذت ها از آنِ ناباوران و هیچ لذتی از آنِ باورمندان است.

اگر شما تمایل داشته باشید فرض اولیه رو مبنی بر لذتبخش بودن این دنیا برای خود قائل باشید اونوقت این برهان از اعتبار قبلی خودش هم پایین تر میاد و به قانع کنندگی قبل نخواهد بود. مضاف بر اینکه آنگاه ما هم میتونیم بگیم احتمال جاودانگی و لذت بردن هر دو گروه در آن دنیا برابر و مساوی 0.5 خواهد بود چرا که اطلاعی از آن نداریم که این خدا آیا خردگرایان رو مجازات میکنه یا پاداش میده.
kourosh_bikhoda نوشته: برادر این حرفایی که شما میزنی به این خاطره که نمیدونی برهان داره در چه موردی صحبت میکنه. قمار پاسکال در شرایطی به میدان میاد که همه انواع استدلالات باورمندان و ناباوران ره به جایی نمیبره و این تیر آخر رو میخواد با استناد به علم احتمالات بزنه. احتمال در جایی استفاده میشه که اطلاعات کافی یا آگاهی مورد لزوم در مورد پدیده ای وجود نداره. مثلن میخواهید تاس بندازید و سر اینکه چه عددی بیاد شرط بندی کنید. طبیعیه که نمیتونید پیش بینی کنید چه میشود ولی میتونید تخمینی از آینده داشته باشید.
بنابر این وقتی احتمال رویدادهایی که فاقد اطلاعات کافی در مورد اونها هستیم رو همگن فرض کنیم در نتیجه گزینه وجود یا عدم خدا نیز برابر فرض میشه، احتمال به کمک قمار پاسکال میاد و این برهان به این شکلی که ذکر شد اقامه میشه.
بر این پایه احتمال وجود یا عدم خدا با هم برابر و 0.5 فرض میشه. ولی در مورد لذت این جهانی باید گفت که این فرض اولیه این برهان هست که فرض میکند "باورمندان هیچ لذتی از این دنیا نمیبرند ولی اگر دنیای دیگری وجود داشته باشد تا ابد جاودانه و خوشبخت میشوند". بنابر این طبق فرض خود این برهان است که میگیم در این دنیا همه لذت ها از آنِ ناباوران و هیچ لذتی از آنِ باورمندان است.
اگر شما تمایل داشته باشید فرض اولیه رو مبنی بر لذتبخش بودن این دنیا برای خود قائل باشید اونوقت این برهان از اعتبار قبلی خودش هم پایین تر میاد و به قانع کنندگی قبل نخواهد بود. مضاف بر اینکه آنگاه ما هم میتونیم بگیم احتمال جاودانگی و لذت بردن هر دو گروه در آن دنیا برابر و مساوی 0.5 خواهد بود چرا که اطلاعی از آن نداریم که این خدا آیا خردگرایان رو مجازات میکنه یا پاداش میده.

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
ببینید هم بشنوید
من از کینه توزانی که خداوند را پوسخند به ماکارانی که شکننده است می زنند خوشم نمی آید
من پیشامد پرتاب سکه رو اینجوری می گیرم هر جور پرتابش کنی بازم سکه است همینجور تاس
واسه خداوند از این دست بلد نیستم پیشامد بگیرم پرتاب کنم هست یا نیست
اما از این که چه روی سکه بیاد بازم ده بار بیست بار صد بار هزار بار پرتاب میکنم تا دستم بیاید کدوم ور بیشتر می آید شاید کلکی تو سکه هه باشه
خداوندا مرا از دست بردن به کارهای بیهوده برکنار کن بهره ام را از نزدیک دنیا به کشش من بده هم فراموشکار از واپسین مکن
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12