دفترچه

نسخه‌ی کامل: هم‌اندیشی پیرامون گسترش خردگرایی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7
mohamadreza58 نوشته: فیلمی که به اون اشاره کردی یکی از بهترین نمونه هاست برای شکستن بدیهیات ذهن این افراد.

گمان نمیکنم, این را میبینند سپس فردا میگویید «فرگشت», میانگارند دارید درباره‌یِ فیلمهای دانش-پندارین می‌سخنید.

من بسیاری زمانها پیش آمده درباره‌یِ یک چیز دانشیک و پیش پا افتاده سخن میگفته ام, ولی روی سخن چون پیشتر فیلم و اینها دیده گمان برده
دارم داستان سر هم میکنم! این بویژه توی ایران فراگیرتره که فیلم‌ها از فیلتر ترزبانش (translation) هم رد میشوند و فرجام پایانی کار باز هم می‌دگرد.


شکستن چهارچوب‌های ذهنی هر آینه در دسته‌یِ بهترین راهکارها هستند, روی آروینِ‌های (=تجربه)‌ خودین تان چه زمانهایی و چه سخنانی برایتان از همه بهتر در این راستا کار کرده؟
Mehrbod نوشته: گمان نمیکنم, این را میبینند سپس فردا میگویید «فرگشت», میانگارند دارید درباره‌یِ فیلمهای دانش-پندارین می‌سخنید.

من بسیاری زمانها پیش آمده درباره‌یِ یک چیز دانشیک و پیش پا افتاده سخن میگفته ام, ولی روی سخن چون پیشتر فیلم و اینها دیده گمان برده
دارم داستان سر هم میکنم! این بویژه توی ایران فراگیرتره که فیلم‌ها از فیلتر ترزبانش (translation) هم رد میشوند و فرجام پایانی کار باز هم می‌دگرد.

پس چه می شود کرد با این جماعت که نه کتاب می خوانند و مفاهیم درون فیلمها را هم که فقط فیلم می پندارند.
Mehrbod نوشته: شکستن چهارچوب‌های ذهنی هر آینه در دسته‌یِ بهترین راهکارها هستند, روی آروینِ‌های (=تجربه)‌ خودین تان چه زمانهایی و چه سخنانی برایتان از همه بهتر در این راستا کار کرده؟

تجربه خود من با دیدن تناقض ها شروع شد. در نوجوانی دوستی داشتم که به آئین بهایی بود. در مورد پیروان این آئین و روش و منش آنها داستان ها شنیده بودم ولی هرچه بیشتر با او نزدیک تر می شدم نشان کمتری از آن روش و منش می دیدم. نتیجه به صحت آن داستان ها و صداقت راویانش شک کردم و ....

ولی زمانی قدرت تفکر و استدلال در من شکل گرفت که مطالعه و کتاب شد تنها دلمشغولیم. هر آنچه به دستم می رسید می خواندم از داستان های علمی تخیلی تا شعر و سیاست و تاریخ. در این رهگذر آثار کافکا و صادق هدایت خیلی از پیش فرضهایم را شکست.

ور در نهایت آنچه به ذهنم ساختاری بدون ساختار داد آشنا شدن با رویکرد تحلیلی تفکر انتقادی (critical thinking) بود.
همانطور که برتراند راسل میگه قویترین دلیل برای نادرستی دین این تعداد زیاد دینهای دارای ادعاهای متناقض هست.
یک برنامه آیینها داره بی بی سی فارسی نشون میده، در اون یک کشیش کلیسای انگلیسه پا میشه میره در مراسم عحیب قریب ادیان دیگه شرکت میکنه،از قبایل استرالیایی که یک سرباز آمریکایی رو منجی میدونند که غیب شده قراره بر گرده تا مراسم قربانی کردن انسان.این از همه بهتره بنظر من :e420:
Russell نوشته: همانطور که برتراند راسل میگه قویترین دلیل برای نادرستی دین این تعداد زیاد دینهای دارای ادعاهای متناقض هست.

آخه اینطوری هم مشکل حل نمیشه وقتی این تنتقض ها رو به اونها نشون میدی اینطور جوای میدن که علت اینه که اون ادیان در اشتباه هستن ولی دین من درست.

در نهایت اگر خیلی اهل تسامح و تساهل باشند جواب می دن راه های رسیدن به خدا به تعداد آدمها است. :)
mohamadreza58 نوشته: آخه اینطوری هم مشکل حل نمیشه وقتی این تنتقض ها رو به اونها نشون میدی اینطور جوای میدن که علت اینه که اون ادیان در اشتباه هستن ولی دین من درست.

در نهایت اگر خیلی اهل تسامح و تساهل باشند جواب می دن راه های رسیدن به خدا به تعداد آدمها است. :)
لازم نیست چیزی بهش اضافه بشه فقط همین چیز‌ها رو خودشون ببینند خوبه.در واقع مطلب پست من و شما یکیه که بطرز البی همزمان و بدون دیدن هم ارسال شدن.
در کنارش همین زندگی مردمان مسیحی و بهایی و بی‌دین و اینها رو ببینند که اینها چه بسا انسانها بسیار اخلاقی‌تری از خودشون هستند و خوناشام و آدمخوار نیستند بیشتر اثر رو داره و راه رو برای خیلی تغییرات باز میکنه.
undead_knight نوشته: خوشبختانه از دیشب تا به حال دفترچه در امن و امان و سکوت بود:))
کلید رو به شما تحویل میدم تا برم یه صبحانه بزنم و برگردم:)
بروید، نوشِ جان.
راستی ، باید به شما نشان درجه یک جهاد در راه اسپاگتی را بدهیم . براستی ده نفر مسلمان را کافر کرده‌اید؟ من در همه‌ی عمرم یک نفر را بیشتر نتوانستم کافر کنم! آنهم نتیجه دوسال زندگی در کنارِ هم بود!
Dariush نوشته: بروید، نوشِ جان.
راستی ، باید به شما نشان درجه یک جهاد در راه اسپاگتی را بدهیم . براستی ده نفر مسلمان را کافر کرده‌اید؟ من در همه‌ی عمرم یک نفر را بیشتر نتوانستم کافر کنم! آنهم نتیجه دوسال زندگی در کنارِ هم بود!
این ده نفر کسانی هستند که مطمئن هستم اونهایی که مطمئن نیستم رو حساب نکردم:))
به هر حال این ماشین ترول سازی(به قول امیر عزیز) باید یک کاربردی داشته باشه دیگه:)))
+
البته کار چندان سختی نبوده به هر حال افرادی بودند که زمینه های عقلانی اندیشیدن رو داشتند در بعضی موارد واقعا سنگ پای قزوین پیش پررویی و وقاحت بعضی از این مسلمین کم میاره:)
undead_knight نوشته: البته کار چندان سختی نبوده به هر حال افرادی بودند که زمینه های عقلانی اندیشیدن رو داشتند در بعضی موارد واقعا سنگ پای قزوین پیش پررویی و وقاحت بعضی از این مسلمین کم میاره:)
آخرین باری که من با یک مسلمان بحث میکردم، میگفت من با تحقیق کامل دینم را انتخاب کرده‌ام. بعد گفتم عایشه در 9 سالگی زنِ پیامبر شده ، میگفت مگر این همان زنی نیست که با شتر آمده بود به جنگ پیامبر! پس حتما خودش هم دلش میخواسته! جنگ جمل منظورش بود! تحقیقِ کاملE01a
Dariush نوشته: آخرین باری که من با یک مسلمان بحث میکردم، میگفت من با تحقیق کامل دینم را انتخاب کرده‌ام. بعد گفتم عایشه در 9 سالگی زنِ پیامبر شده ، میگفت مگر این همان زنی نیست که با شتر آمده بود به جنگ پیامبر! پس حتما خودش هم دلش میخواسته! جنگ جمل منظورش بود! تحقیقِ کاملE01a
خب من این متد رو توی اینترنت تست کردم و در بیرون از نت حتی 5 درصد هم اجراش نکردم:))
به هر ترتیب موثر ترین روش از نطر من این هست که با متعصبین با سخت ترین و بی رحمانه ترین روش ممکنه برخورد کنید و به هیچ وجه اجازه ندید ادعاهاشون بی پاسخ بیمونه و در عین حال به کسانی که استدلال های شما در اونها شک ایجاد کرده پاسخ هایی همدلانه تر و لطیف تر! بدید و سعی کنید با همراهی و پرسش های بنیادین و مبهم شخص رو مجبور کنید بره خودش به اونها فکر کنه قطعا اگر خداناباور نشه از دین دور میشه:)
+
البته بهتره بگم بخش قابل توجهی از اینها دختر و زن بودند و شاید این روش روی زنها بهتر جواب میده:)
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7