مهربد نوشته: به یک فارسیگوی(کوی) عربزدهای هم گفتند بگو «گچ»، لالمونی گرفت مرد
من ميخواستم نشان دهم كه به جای فارسی ميتوان گفت پرشين ولی خيلی چيزها هم نميتوان گفت. يعنی به نظر من هر كس نبايد ساز خود را بزند. البته همه آزاد هستند اما اگر ميخواهند كسی حرفشان را بفهمد نبايد زياد افراط و تفريط كنند. پارسی صحبت كردن بايد توسط يك جمع متشكل از تعدادی انسان اديب ترويج شود نه هر كسی در اينترنت يا جای ديگر برای خودش لغت اختراع كند يا رسم الخط خود را داشته باشد. به نمونه خندهدار زير توجه كنيد:
http://www.adabestanekave.com/
Babak نوشته: من ميخواستم نشان دهم كه به جای فارسی ميتوان گفت پرشين ولی خيلی چيزها هم نميتوان گفت. يعنی به نظر من هر كس نبايد ساز خود را بزند. البته همه آزاد هستند اما اگر ميخواهند كسی حرفشان را بفهمد نبايد زياد افراط و تفريط كنند. پارسی صحبت كردن بايد توسط يك جمع متشكل از تعدادی انسان اديب ترويج شود نه هر كسی در اينترنت يا جای ديگر برای خودش لغت اختراع كند يا رسم الخط خود را داشته باشد. به نمونه خندهدار زير توجه كنيد:
http://www.adabestanekave.com/
خوب درست گفته - ما در فارسی الف تنوین ندارم اصلن - پس یا باید ننویسیم "حتی" یا اگر مینویسیم آن را به گونه ای بنویسیم که در الفبایمان موجود است مثل "حتا" ، و یا ما در فارسی ً نداریم پس شما نمیتوانید بنویسید مثلا و بعد بخوانید مثلن !
همچنین هر حرفی در عربی صدای خاص خودش را دارد یعنی هر آنچه نوشته میشود - خوانده میشود. ولی در فارسی شما اگر بنویسید صابون یا ثابون یا سابون هر سه را سابون خواهید خواند . گیرهایی مانند این را به ابفبای عربی اضافه کنید متوجه میشوید چرا زبان پارسی که از نظر گرامی زبان بسیار ساده ایست هرگز نتوانسته خود را به صورت جهانی گسترش دهد و مردمان کشور های دیگر خیلی کم علاقمند به یادگیری این زبان هستند ، آنهایی هم که علاقمند هستند اغلب خواند و نوشتن پارسی را نمی آموزند چرا که طبق آخرین تحقیقات یادگیری الفبای عربی برای مغز "
دشوار" است .
http://www.bbc.co.uk/persian/science/201...rain.shtml
ما ایرانیان خودمان در رابطه با استفاده از این الفبا دچار مشکل هستیم ، اولیش نوشته شدن از راست به چپ که باعث شده در زمینه های نرم افزاری و ارتباط با زبانها و ملیت های دیگر مشکل داشته باشیم .
تا وقتی كه تصميم جمعی برای تغيير رسم الخط گرفته نشده است. كارهای انفرادی مسخره و بيفايده است. زبان و خط برای اين است كه ما حرف همديگر را بفهميم، اگر هر كس بخواهد ساز خودش را بزند سنگ روی سنگ بند نميشود و از هدف اصلی زبان و خط دور ميشويم.
Babak نوشته: تا وقتی كه تصميم جمعی برای تغيير رسم الخط گرفته نشده است. كارهای انفرادی مسخره و بيفايده است. زبان و خط برای اين است كه ما حرف همديگر را بفهميم، اگر هر كس بخواهد ساز خودش را بزند سنگ روی سنگ بند نميشود و از هدف اصلی زبان و خط دور ميشويم.
جمع که از روی هوا به یک تصمیم واحد نمیرسد ! باید اطلاع رسانی شود و همه در این باره آگاهی پیدا کنند و دلایلش برای همگان توضیح داده شود تا بتوانند در این باره تصمیمی بگیرند . با توجه به اینکه تقریبن همه خواندن و نوشتن لاتین را بلدند فکر میکنم بهترین جایگزین باشه - هم از شر حروف با صدای یکسان و دیکته ی مختلف خلاص میشویم و هم یادگیری زبانمان برای دیگران راحت تر میشود و در عین حال مشکلاتی که با تکنولوژی روز داریم به واسطه ی زبانمان هم برطرف میشود .
Babak نوشته: فكر تغيير خط فارسی تقريبا از اواخر دوره قاجار وجود داشته و حتی در دوره پهلوی و بعد از انقلاب هم وجود داشته است.
http://aryaadib.blogfa.com/post-210.aspx
مساله تاریخی که این فکر به ذهن کسی رسیده نیست ، مساله اطلاع رسانی عمومی هستش .
چند % مردم ایران از چنین فکری حتا با خبرند ؟ وگرنه تغییر رسمی خط ایران در مرامنامه ی حزبهای کمونیست کارگری و مشورطه و ... هم هست - کی خونده یا کی در بارش میدونه ؟
من که هیچوقت نتونسم درک کنم این تعصبات لغتی رو. هدف از به کار بردن کلمات رسوندن پیام هست چه فرق میکنه اون چه باشه. اینکه چه کلمه ای استفاده میکنیم تاثیری در کیفیت زندگیمون نداره. کاش ایران کشوری پیشرفته و آزاد بود و مردمش در رفاه بوند ولی به زبان بورکینوفاسویی حرف میزدن.
Babak نوشته: من ميخواستم نشان دهم كه به جای فارسی ميتوان گفت پرشين ولی خيلی چيزها هم نميتوان گفت. يعنی به نظر من هر كس نبايد ساز خود را بزند. البته همه آزاد هستند اما اگر ميخواهند كسی حرفشان را بفهمد نبايد زياد افراط و تفريط كنند. پارسی صحبت كردن بايد توسط يك جمع متشكل از تعدادی انسان اديب ترويج شود نه هر كسی در اينترنت يا جای ديگر برای خودش لغت اختراع كند يا رسم الخط خود را داشته باشد. به نمونه خندهدار زير توجه كنيد:
http://www.adabestanekave.com/
باور کنید من هم کارهای مهمتری دارم تا اینکه بنشینم از سرچشمههای پارسی زبان
مادریام را زنده کنم. اما از آنجاییکه فرهنگستان زبان پارسی کارهای مهمتری مانند پیدا کردن
کشلقمه و درازلقمه برای پیتزا و ساندویچ دارد، این وظیفه هم خواه ناخواه روی دوش ما افتاده است.
به هر روی، من از همین تارنمایی که گفتید یک نوشته را به زبان «فارسی»ای که تا همین چند دهه پیش با آن
میخواندند و مینوشتند رونوشت میکنم، تا ببینید که همین دم که گفتگو میکنیم، زبان ما چه اندازه پارسی و پالایش شده است:
کتاب آبی جلد 5 بخش 1
نقل قول:مجلس
در جلسه سوم رییسالوزراء (؟) محتشمالسطنه را بسمت وزارتخارجه معرفی نمود.
در جواب استیضاح وزیر تازۀ (ۀ؟) امور خارجه اظهار داشت که دولت درصدد است
در فارسدر تحت فرمان صاحبمنصبان (؟) خارجه تشکیل قوۀ ژاندارمری (؟) نماید.
برای انجام این مقصود به دولت ایطلالیا (ایطالیا؟) اظهار شده ولی دولت مزبور وجهی برای اجابت
تقاضای دولت ایران (وجهی برای اجابت؟؟) نداشته است. پس از آن به دولت سوئد رجوع
گردیده تلگرافی از وزیر مختار ایران در پاریس مشتمل بر شرایطی که دولت سوئد با آن شرایط صاحبمنصبان مزبور را میدهد رسیده و مطلب به کمیسیون خارجۀ مجلس رجوع شده (این بند را من هم نفهمیدم).
در خاتمه اظهار داشت دولت جدإ مصمم است در فارس اعادۀ نظم نماید.
اکنون من همین نوشته را به پارسی و نگارش امروزین بازنویسی میکنم، ببینید کدامیک زیباتر و فهمیدنیتر است:
نقل قول:مجلس
در جلسه سوم، نخستوزیر، محتشمالسطنه را برای وزارت امور بیرونی نامزد نمود.
در پاسخ به بازخواست وزیر تازه امور بیرونی نیز وی چنین گفت که دولت،
در پی این است که زیر فرمان دولتمردان، در استان پارس به درست کردن شهربانی بپردازد.
در پی رسیدن به این آماج، از دولت ایتالیا درخواست کمک شده است،
ولی دولت مذکور انگیزهای برای رسیدگی به درخواست ایران در خود ندیده است.
در پی آن، درخواستی تلگرافی به دولت سوئد فرستاده شده و سر انجام
درخواست به کمیسیون امور بیرونی کشور بازگشت داده شده است. وی همچنین
در پایان، یکبار دیگر بیان کرد که دولت براستی در پی سازماندهی استان پارس میباشد.
چیزی که درباره زبان ما بسیار زیبا و خواستنی است این است که اگر شما نوشته بالا را به یک آدمی که هیچ چیز
از امور دولتی نمیداند هم نشان دهید، از آنجاییکه واژگان پارسی بند-بند درست میشوند آن را بسادگی خواهد فهمید.
سیاهه واژگان پارسی:
- نخستوزیر = رییسالوزرا
- پایه = سمت
- نامزد نمود = معرفی نمود
- پاسخ = جواب
- تازه = تازۀ
- در پی = در صدد
- آماج = مقصود
- ایتالیا = ایطالیا
- فرستاده شده = اظهار شده
- بازگشت = رجوع
- انگیزهای = وجهی
- شهربانی = ژاندارمری
- رسیدگی = اجابت
- امور بیرونی = امور خارجه
- در پایان = در خاتمه
- بیان کرد = اظهار داشت
- براستی = جدا
- استان پارس = فارس
- سازماندهی = اعادۀ نظم
shirin نوشته: من که هیچوقت نتونسم درک کنم این تعصبات لغتی رو. هدف از به کار بردن کلمات رسوندن پیام هست چه فرق میکنه اون چه باشه. اینکه چه کلمه ای استفاده میکنیم تاثیری در کیفیت زندگیمون نداره. کاش ایران کشوری پیشرفته و آزاد بود و مردمش در رفاه بوند ولی به زبان بورکینوفاسویی حرف میزدن.
زبان ابزار ما برای اندیشیدن و فکر کردن است و یکی از انگیزههای مهادین خود
من در یادگیری پارسی نه زیبایی آن، که شتاب و تندای بالای آن برای فکر کردن بوده است.
برای نمونه، زمانی که یاد گرفتید به جای یک واژه «سرعت» بگویید «شتاب»، واژگان
دیگری مانند «شتابدهنده»، «شتابان»، «شتابزده»، «شتابسَنج»، «پُرشتاب»،
«شِتابزا» و ... همگی در یک رده در ویر و حافظه شما رفته و به نوبه خود و دستکم
در بازیابی چَم و معنی واژه، شیوه فکر کردن شما را بسیار منطقیتر و تندتر میکنند.
از سوی دیگر، سخن شما در اینکه «چه فرقی میکند، زبان زبانه» چیزی نامنطقی
و نادرست است. برای دانستن تفاوت آن میتوانید از یک برنامهنویس کامپیوتر بپرسید
که آیا براستی «زبان زبان است» است یا نه، تا پاسخ دراز و مفصل آن را به شما بدهد.
پاسخ کوتاه و ساده آن اما این است: «خیر، زبان زبان نیست».
---------- ارسال جدید اضافه شده در 03:18 am ---------- ارسال قبلی در 03:09 am ----------
sonixax نوشته: جمع که از روی هوا به یک تصمیم واحد نمیرسد ! باید اطلاع رسانی شود و همه در این باره آگاهی پیدا کنند و دلایلش برای همگان توضیح داده شود تا بتوانند در این باره تصمیمی بگیرند . با توجه به اینکه تقریبن همه خواندن و نوشتن لاتین را بلدند فکر میکنم بهترین جایگزین باشه - هم از شر حروف با صدای یکسان و دیکته ی مختلف خلاص میشویم و هم یادگیری زبانمان برای دیگران راحت تر میشود و در عین حال مشکلاتی که با تکنولوژی روز داریم به واسطه ی زبانمان هم برطرف میشود .
چیزی که من در این دبیره کنونی دوست دارم، کوتاه بودن و تندتر بودن نوشتن با آن است. بیشتر دبیرههای
دیگر از چینی و لاتین و .. تا سیرلیک واکهها را مینویسند که نوشته را دراز و تایپ را اندکی دشوارتر میکند.
به جز این البته هیچ چیز بدردبخور دیگری ندارد
پ.ن.
اکنون که نوشته را یکبار دیگر میخواندم، دیدم که «شتاب» برای «سرعت» برابر خوبی نیست چرا که
در فیزیک ما هر دو را بکار میبریم. برای «سرعت» برابر درست «تندا» است و نمونه بالا را میتوان
با واژگانی مانند « «تندا»، «تندروی»، «تندگویی»، «تندخوانی»، «تُندباد» و ... بازنویسی کرد.
shirin نوشته: من که هیچوقت نتونسم درک کنم این تعصبات لغتی رو. هدف از به کار بردن کلمات رسوندن پیام هست چه فرق میکنه اون چه باشه. اینکه چه کلمه ای استفاده میکنیم تاثیری در کیفیت زندگیمون نداره. کاش ایران کشوری پیشرفته و آزاد بود و مردمش در رفاه بوند ولی به زبان بورکینوفاسویی حرف میزدن.
خیلی تاثیر داره ، خیلی زیاد . اگر حروف زبان ما لاتین باشد و از چپ به راست نوشته شود و پیچدگی هایی نظیر حروفی با دیکته مختلف ولی تلفظ یکسان نداشته باشد نه تنها زبانمان گسترش پیدا میکند ، بلکه مشکلاتی که به واسطه ی این زبان با تکنولوژی روز داریم بر طرف میشود و علاقمندی سایرین برای یادگیری آن بیشتر میشود و آثار هنری و ادبی ما بیش از پیش شناخته میشوند و ...
این خیلی مهمه که ما بتوانیم با دیگران Communicate (ارتباط) داشته باشیم ، درست مثل همین مشکل را در تعطیلاتمان هم داریم . یعنی در ایران پنج شنبه و جمعه نیمه تعطیل و تعطیل است و در باقی کشور ها شنبه و یکشنبه - در نتیجه ما تنها 3 روز با باقی دنیا در ارتباطیم و این یعنی عقب ماندگی .