03-25-2014, 07:41 PM
کوشا نوشته: چه نیازی بالاتر از رها شدن دور باطل تولد و مرگ و رنج زندگی
فعلا هم قید خدا و آفریدگار و ... را بزنید و بیشتر روی موجودی که کدهای یک دنیای مجازی را به دلخواه خود نوشته است تمرکز کنید.
با این کشف جدید و گنجیده نشدن آن در دایره قوانین شناخته شده قبلی، چنین فرضیه ای خیلی به ذهن نزدیک شده است.
خب میانگاریم یک باشندگانی جهان ما را در یک رایانهیِ دیگر مانندیدهاند. اکنون باید چه کنیم,
شباروز دولام خم شویم که پس از مرگ کُدهای ما را بفرستند بهشت تا با حوری حال و هول کنیم؟
کوشا نوشته: فکر کنم اشتباه نوشته باشید، من عکس این مطلب را می گویم؛ حرکت مجازی توپ روی صفحه نمایش زمان بر است و ما این طی شدن زمان و مسافت توهمی را کاملا رویت و فهم می کنیم در حالیکه در پشت صحنه این حرکت یعنی کدها، معادل چنین مسافت و زمانی کاملا روشن است که موجود نیست، هست؟
من که برایتان رج به رج کردم, هر پردازشی زمانبَر است, چیزی به نام بیدرنگ نداریم.
پس آری, رفتن توپ از تیل a به b زمان میبرد, هتّا در جهان مجازی و رایانهاین.
کوشا نوشته: همانطور که قبلا اشاره کردم ظاهرا شما روی کلمه خدا و آفریدگار و صانع و ... حساس هستید؛ چرا ما آفریدگار و صانع و خالق نباشیم هر صنعتی صانعی دارد، نویسنده هر برنامه مجازی و غیر مجازی خالق آن است، این بدیهیات که نیاز به بحث ندارد !
روشنه که دارم. آفریدگار یک باشنده بیشتر نیست, هنگامیکه ساختگار میتواند یک تا هزار باشنده باشد.
آفریدگار جهان را از هیچ میآفریند, ساختگار تنها جهان را میسازد و شایستهیِ پرستش؟ نیست.
آفریدگار یک آماج فرامادی میدنبالد (که وعدهیِ بهشت و حوری میتواند بدهد), ساختگار یک باشندهیِ دیگر است که ما را تنها به بازی گرفته.
کوشا نوشته: خداباوران هنوز هم می گویند کار خداست،
مگر حرکت توپ به سمت دروازه و گل شدن آن کار نویسنده کدهای بازی نیست؟
نه, جنبش همان توپ هتّا در جهان مجازی باز پیروی قانونهایِ مادی و مرزمندیهایِ مادی جهان ما است. ما
نمیتوانیم قانونهایِ مادی را بدگرانیم, تنها میتوانیم در دامنهیِ آنها دست به ساختگاری و سازندگی بزنیم.
رویهمرفته اینکه در آیندهیِ دور بگوییم در همین جهان باشندگانی (شاید خود ما) هوشوارههایی بسازیم که تنها در
جهان مجازی هستومند باشند و سُهش و اندیشه هم داشته باشند هیچ خردستیز نیست, ولی خب این باشندگان مجازی از
دید شما کودنانه نیست بنشینند ما را بجای آفریدگار جهان و هستی بپرستند, هنگامیکه ما خود امان هم ساختهای بیش نیستیم؟
کوشا نوشته: من روی الفاظ حساسیتی ندارم، شما بگو ساختگار !
همانطور که سازنده یک بازی رایانه ای بعد از کشته شدن غول هر مرحله قدرت بیشتری به کارکتر بازی داده و امتیازهای او را افزایش می دهد
سازنده دنیای مجازی ما هم این کار را کرده و برای عبور از هر مرحله امتیازات خاصی در نظر گرفته است.
خب اگر اینجور براستی میباورید بروید قران؟ این ساختگارها را بخوانید تا پس از مرگ به شما حوری بدهند! ((:
من که ترهای هم برای این باشندگان ساختگار خورد نخواهم کرد.
کوشا نوشته: همه این کلمات مترداف و یک معنا دارند.
برای مردم هام, آری.
کوشا نوشته: اوج فانتزی !!!
دنیای مجازی ما بر اساس قوانین شناخته شده حاکم بر آن ظریفت پردیس شدن را ندارد
خیلی ها به این هوس و توهم روزگار گذراندند اما
جز بالش سرد خاک نصیب دیگری نبردند،
حال فرض کنید روی زمین به این ظرفیت رسیدیم با عوامل خارج از زمین چه می توانیم بکنیم؟
یک ریگ آسمانی اگر نابودی کامل زمین را رقم نزند به راحتی می تواند همه چیز را به وضعیت هزاران سال قبل برگرداند.
نه بساکه وارونه, ما تا همینجا هم دیدهایم که خرد و دانش چه ابزارهای کارآمدی هستند و هوداد و پریستارهایِ
زندگی امان را ازراه آنها بارها بار بهترانیدهایم; خرد و فرنود اینجا به ما میگویند اگر از این ابزارها هر چه بیشتر و بهتر و خردمندانهتر
بهرهبگیریم میتوانیم بآسانی به هر آنچه که در این دروغکتابهایِ آسمانی به ما و نیاکان ما برای هزارههایِ دراز وعده داده شده, در چند دههیِ کوتاه جامهیِ عمل بپوشانیم.
چزهایی چون نامیرایی, جوانی, خوشی بیپایان, نبود هیچگونه رنج و بود همهگونه آسایش و داشتن
آسودگی جاودانه همگی در همین جهان با همین ابزارها شدنی هستند, ولی تنها و تنها زمانی به آنها دستمیابیم که
دست از خودفریفی برداشته باشیم و باورهای کودکانه را دورافکنده باشیم و بکوشیم هوش و خرد امان را در این راه بکار ببندیم.
ستیز من هم با خداباوری از همینرو است, نیروی پندار و انگار مردم را میافسُراند و در زندگی بجای اینکه دنبال راهکار کاربردین
باشند که نمونهوار چنگار را نابود کنند, میروند به ضریح آقا نالان و گریان آویزان میشوند که ما را شفا* بده!
* و ای کاش یکی براستی شفا بدهد!
پارسیگر