دفترچه

نسخه‌ی کامل: روابطی جالب از قرآن!
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6
کوشا نوشته: پایه بحث بر احتمال است نه قطعیت
بحث فیزیکی هم نمی کنیم بلکه بنا بر بحث منطقی است
شما نمیتوانید فرق میان ایندو را دریابید:
۱- اینکه پس از این هستی، هستی ای دیگر در کار باشد هیچ تناقضی از لحاظ منطقی ندارد.(گزاره ای که به واسطه ابزارهای منطقی قابل سنجش است)
۲-آیا هستی ای پس از این هستی وجود دارد؟(گزاره ای که باید با شواهد عینی آن را اثبات کرد و نامتناقض نبودن آن، ربطی به این یکی ندارد).
اما بحث در مورد احتمال هم اینطور که شما میگویید آبکی نیست، وجود احتمال هم خود نیاز به اثبات دارد و اگر هیچ دلیل عقلانی ای برای وجود احتمال مورد ادعا نباشد، آنگاه منطق حکم میکند که عدم را پیش فرض بگیریم. مثلا برای همین عالم پس از مرگ بیشمار سناریو میتوان ساخت. کدام درست است؟

کوشا نوشته: علاوه بر اینکه از علم هم می توان کمک گرفت؛ ما امروز می دانیم
تنها با کاشت یک سلول در محیط خاص دقیقا عین همان موجود کپی و ایجاد خواهد شد
و قرآن روی این موضوع تاکید دارد؛ بلی قادرین علی ان نسوی بنانه
عنایت نفرمودید، عرض کردم موجودی که حیات داشته باشد هرگز و در هیچ حالتی تکثیرپذیر نخواهد بود، چرا که هویت قابل تکثیر نیست. سلولها هم هرگز نمیتوانند کاملا مشابه هم باشند:
نقل قول:
All living cells contain both DNA and RNA, and their DNA and RNA use the same purines (Adenine and Guanine) and pyrimidines (Cytosine, Thymine (DNA), and Uracil (RNA)).

All living cells contain the 3 main types of RNA (mRNA, tRNA, and rRNA), and they all perform the same functions in all cells.

All living cells contain proteins, made of the "universal" core set of 20 amino acids.

All living cells carry out transcription (DNA used as template to make RNA) and translation (RNA used to synthesize polypeptides).

And in all living cells, translation occurs on ribosomes, which always consist of 2 subunits (LSU and SSU), and the ribosomes are made of both rRNA and proteins. As a rule (with a very few, small exceptions), the same "universal" genetic code (mapping of mRNA codons to amino acids) is used. The same amino acid is used for initiation: Methionine (or a modified form), and there are two different tRNAs for methionine: one for initiation and one for elongation. In translation, all cells use GTP (not ATP) for binding of aminoacyl-tRNA to A site on ribosome, and also for translocation of ribosome along mRNA. Elongation factors are used in all living cells.
یعنی هتا در سطح سلول نیز هویت متمایز وجود دارد.
Dariush نوشته: شما نمیتوانید فرق میان ایندو را دریابید:
۱- اینکه پس از این هستی، هستی ای دیگر در کار باشد هیچ تناقضی از لحاظ منطقی ندارد.(گزاره ای که به واسطه ابزارهای منطقی قابل سنجش است)
۲-آیا هستی ای پس از این هستی وجود دارد؟(گزاره ای که باید با شواهد عینی آن را اثبات کرد و نامتناقض نبودن آن، ربطی به این یکی ندارد).
اما بحث در مورد احتمال هم اینطور که شما میگویید آبکی نیست، وجود احتمال هم خود نیاز به اثبات دارد و اگر هیچ دلیل عقلانی ای برای وجود احتمال مورد ادعا نباشد، آنگاه منطق حکم میکند که عدم را پیش فرض بگیریم. مثلا برای همین عالم پس از مرگ بیشمار سناریو میتوان ساخت. کدام درست است؟.
عرض شد که اگر دلیلی وجود نداشته باشد قرائن و شواهد زیادی موجود است و این قرائن بانضمام آن اصل منطقی احتمال را قوت می بخشند.
بسیاری از عارفان ادعای رویت عینی آخرت موعود را دارند و راه تجربه این رویت را هم بیان کرده اند

تا شما این راه را به همان صورت که آنها گفته اند نپیمایید نمی توانید مدعای آنها را رد کنید


نقل قول:عنایت نفرمودید، عرض کردم موجودی که حیات داشته باشد هرگز و در هیچ حالتی تکثیرپذیر نخواهد بود، چرا که هویت قابل تکثیر نیست. سلولها هم هرگز نمیتوانند کاملا مشابه هم باشند:
یعنی هتا در سطح سلول نیز هویت متمایز وجود دارد
مطلب را نگرفتید
بحث این است وقتی موجودی بدون هیچ سابقه قبلی از وجود قابلیت موجود و زنده شدن دارد

با وجود این سابقه دلیلی بر انکار و رد این قابلیت وجود ندارد
مانند کویر به ظاهر مرده و برهوتی که با باریدن قدری باران به یکباره مملو از انواع گیاهان و جانوران می شود.
صفحات: 1 2 3 4 5 6