دفترچه

نسخه‌ی کامل: قرآن سخن خدا هست یا پیامبر؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5
Hezbollah_yaAli نوشته: بسمه تعالی
خب حضرت باری تعالی در قرآن می تواند دو منظور از این تحدی داشته:
اولا کل قرآن تا زمان تحدی
ثانیا کل قرآن. یعنی ای کفار صبر کنید قرآن تکمیل شود بعد ببینید می توانید مثل آن را بیاورید؟E14c

اون اولی نمیشه با توجه آیات سوره قصص چون اونجا اشاره به تورات هم شده که کتاب کاملش موجود بوده و قرآن هم در کنارش و هم عرضش محسوب شده !! پس منظور قرآن کامل بوده...خب مساله اینجاست که قرآن تا همون زمان تحدی هم جمع آوری و مکتوب نشده بود...نمونه تاریخی هم نیاز داریم که آیا چنین درخواستی اصلا علنی مطرح شده یا نه !!

دومی هم نظر شماست ظاهرا چون از جمله ای که نوشته شده چنین برداشتی نمیشه و منظور اشاره به آینده دور و بعد از تکمیل قرآن و این داستان ها نبوده... پس این توهمات شماست نه حضرت الله !!
Anarchy نوشته: من همون درخواست دست بالاش یعنی "کل قرآن" رو اینجا مطرح کردم !! به جای صغری کبری چیدن ، جواب سوال من رو بدید استاد...

وقتی درخواست شده "مثل کل قرآن" ، باید کلش وجود داشته باشه یا نه ؟؟!! خب همون مسلمینش هم همون زمان دسترسی نداشتن ، چون اصلا هنوز جمع نشده بود...
بمثل هذا القرآن حتی اگر در میانه راه نزول قرآن نازل شده باشد هیچ اشاره ای به تمام قرآن ندارد،
بمانند این قرآن یعنی همان قرآنی که همگان از کافر و مسلمان آن را می شناختند؛ یک سوره یا آیه از آن نازل شده باشد یا قسمت اعظم آن و یا تمام آن.

نقل قول:لطفا مثال تاریخی چنین چیزی رو بیارید تا باور کنیم این رجز خوانی الله محدود به نجواهای محمد در گوش علی و ابوبکر و ... نبود و نمود عیبی و عملی هم داشته !!
نیازی به ارائه نمونه نیست، این آیات در جواب کسانی نازل شده که مدعی بودند که قرآن گفته های خود پیامبر ص است:
نقل قول:آنها مى‏گویند: «او به دروغ این (قرآن) را (به خدا) نسبت داده (و ساختگى است)!»
بگو: «اگر راست مى‏گویید، شما هم ده سوره ساختگى همانند این قرآن بیاورید و تمام كسانى را كه مى‏توانید- غیر از خدا- (براى این كار) دعوت كنید!
هود_13


نقل قول:در مورد این "در آخر" شما هم که البته نکته انحرافی هست و گشتن به دنبال راه فرار ، باید بگم اصولا ادعای تحدی و خواستن این که مثل چیزی آورده بشه منطقی نیست...چون مثل هیچ چیزی قابل آوردن نیست !! چون در نهایت یا گفته میشه این چیزی که آورده شده مثل اون چیز مورد نظر شما نیست یا گفته میشه تقلید از اون هست...آیا مثل هیچ اثر ادبی یا غیر ادبی در طول تاریخ بشر آورده شده ؟ مثل دیوان حافظ ، مثل شاهنامه ، مثل صد سال تنهایی مارکز ؟ اگر آورده شده به ما هم خبر بدید...
آری آورده شده غزل های مولوی اگر قوی تر از غزلیات حافظ نباشد، ضعیف تر نیست و یا در همان طراز است و افراد زیادی تاکنون غزل سرایی کرده اند.
البته سخن در اینکه آورده شده یا نه نیست بلکه صحبت در امکان آن است؛ اگر فردوسی شاهنامه را معجزه می پنداشت و مدعی می شد هیچکس را یارای آوردن مثل آن نیست آنوقت معلوم می شد که آیا ده ها و یا شاید صدها اثر مشابه آن خلق می شد یا نه.

نقل قول:حالا یک ادعای تحدی از طرف آنارشی دفترچه ای E105 : شما اگر میتونید ، تنها یک پست مثل یکی از پست های من در این انجمن بیارید تا ببینیم ادعای توخالی تحدی تنها مختص به الله مدینه هست یا هر کس دیگه ای هم میتونه چنین ادعایی بکنه !!!
تمام پست های من و دیگر دوستان مشابه نوشته های شماست به گونه ای که اگر اسم ما را از ابتدای پست حذف کنند در بسیاری از نوشته ها تشخیص اینکه کدام پست متعلق به کدام کاربر است مشکل می شود.


نقل قول:دیدید که به سادگی آب خوردن یک مورد تناقض و خطای جناب الله شما یافت شد ... حالا مرد میدان باشید و این خطای الله رو توجیه کتید یک جوری E11b !!!
توصیه می کنم قدر منطق بخوانید تا معنای تناقض را بدانید و آگاهانه آن را به خدا یا دیگران نسبت دهید.
کوشا نوشته: بمثل هذا القرآن حتی اگر در میانه راه نزول قرآن نازل شده باشد هیچ اشاره ای به تمام قرآن ندارد،
بمانند این قرآن یعنی همان قرآنی که همگان از کافر و مسلمان آن را می شناختند؛ یک سوره یا آیه از آن نازل شده باشد یا قسمت اعظم آن و یا تمام آن.

شما به زیرکی از جواب به 3 سوال من فرار کردید و دارید پراکنده پاسخ میدید تا به مشکل بر نخورید !!

وقتی آیاتی داریم که داره اشاره به یک و ده سوره میکنه ، پس وقتی میگه قرآن یعنی قرآن دیگه... یعنی اشاره به مقدار و تعداد میکنه !! بعد کدوم قرآن رو میفرمایید میشناختند ؟ قرآن یک مجموعه هست ، به قول شما مسلمین یک کتاب هست ... یعنی تا زمانی که به عنوان یک مجموعه جمع آوری نشده بود جز اشعار پراکنده محمد کسی حساب دیگه ای روش نمیکرده و کسی قرآنی نمیشناخت...

بد نیست مطالعه کنید تا ببینید علمای دین شما خودشون هم در توجیه این مساله موندن و به قصد ماله کشی میگن منظور معنای جنسی اون هست...

حالا یه سوال دیگه : بفرمایید به طور کلی ترتیب نزول آیات تحدی به چه شکل هست ؟



کوشا نوشته: نیازی به ارائه نمونه نیست، این آیات در جواب کسانی نازل شده که مدعی بودند که قرآن گفته های خود پیامبر ص است:

نیاز هست !! چون خیلی مهم هست که ببینیم اینها نجوا ها و ناله های محمد در گوش علی و ابوبکر و ... بوده یا یک درخواست جدی و مستند و مکتوب از طرف مقابل !!

پس بفرمایید نمونه تاریخی ارائه کنید...

شما که خیلی منطق دان هستید باید بدونید نمیتونید به خود قرآن استناد کنید برای اثبات حرفتون که چنین درخواستی از طرف مقابل شده...



کوشا نوشته: آری آورده شده غزل های مولوی اگر قوی تر از غزلیات حافظ نباشد، ضعیف تر نیست و یا در همان طراز است و افراد زیادی تاکنون عزل سرایی کرده اند.

شما انگار هنوز در درک معنی "مثل" مشکل دارید... یعنی الان شما میگید غزل های مولوی مثل غزل های حافظ هست ؟ بر چه اساسی چنین حرفی میزنید ؟



کوشا نوشته: البته سخن در اینکه آورده شده یا نه نیست بلکه صحبت در امکان آن است؛ اگر فردوسی شاهنامه را معجزه می پنداشت و مدعی می شد هیچکس را یارای آوردن مثل آن نیست آنوقت معلوم می شد که آیا ده ها و یا شاید صدها اثر مشابه آن خلق می شد یا نه.

نمیدونم به این نوشته شما بخندم یا گریه کنم !!! پس مهم "امکان" هست و رجز خونی درون نوشته E415... فردوسی و حافظ و بقیه مگر عقده داشتن که بیان چنین رجزخوانی ای کنن ؟ اونها انقدر عقل داشتن که بدونن چنین ادعایی از بیخ غیر منطقی و احمقانه هست و مثل چیزی رو اصلا نمیشه آورد...

بعد میگیم شما یک نمونه تاریخی به ما ارائه کنید ببینیم اصلا چنین درخواستی از طرف مقابل شده یا نه میگید مهم نیست !! بعد هم که کم میارید میگید هنوز گزینه روی میز هست...


کوشا نوشته: تمام پست های من و دیگر دوستان مشابه نوشته های شماست به گونه ای که اگر اسم ما را از ابتدای پست حذف کنند در بسیاری از نوشته ها تشخیص اینکه کدام پست متعلق به کدام کاربر است مشکل می شود.

خب الان من میگم چنین چیزی نیست و پست های من خیلی خاص هست و اگر تمام جن و انس هم جمع بشن نمیتونن مثل یکی از پست های من رو بیارن... جواب شما چی هست ؟ چطور ثابت میکنید پست هایی که میگید مثل پست های من هست حتما ؟

اون بخشی که بولد کردم هم بی ربط هست...مثل بسیاری از نوشته ها هم آورده نشده ، اما الان من یک جمله اگر از اون نوشته بیارم ، شما میتونید بدید مال کدوم نوشته هست ؟ یعنی اینکه نوشته غیر معجزه(از دید شما) هم ممکنه ناشناس باشه و این دلیل منطقی ای نیست...


کوشا نوشته: توصیه می کنم قدر منطق بخوانید تا معنای تناقض را بدانید و آگاهانه آن را به خدا یا دیگران نسبت دهید.

اول که من گفتم "تناقض و خطا" اونم مربوط به الله نه قرآن !! دوم هم شما لازم نیست به من معنای تناقض رو یاد بدید... شما جواب اصل حرف رو بدید !! به وقتش معلوم میشه تناقضی بین ادعای الله و واقعیت تاریخی وجود داره یا نه...
بیشتر هماوردجویی محمد روی شعر گویی بوده و برای همین کسانی در همان زمان،
به این هماورد خواهی اش پاسخ دادند، مانند مسلم پیامبر که دیرتر مسلمین او را
ترور شخصیت کرده و نامش را " مسیلمه ی کذاب" نهادند، = " مسلم کوچولوی دروغگو"
و سپس رفتند و خودش را هم کشتند. برای اینکه او توانسته بود بهتر از محمد و برای
ریشخند او "آیه" هم "بیاورد". ولی پس از کشته شدن او و بالا گرفتن کار راهزنان و
برده گیران محمد(مسلمین) و دیدن سرنوشت آن پیامبر(مسلم) کسی یارای آن را
نداشت که از ترس ترور، چنین کاری کند. همین امروزه هم دیدید که بر سر سلمان
رشدی چه فتوایی دادند. پس این گروه فاشیست هم هماوردخواهی در باره ی قران
میکنند و هم هر که بخود یارای این کار را داد، گیر آورده میخواهند بکشند!




برای اینکه نشان دهیم که می توان بهتر ازقرآن آیه سرود, سوره یی را می آوریم که بدست "بشر" سروده شده است:

سورهء الرحمن المزدکی: !

نقل قول:الحمد للرحمن
رب الاکوان
الملک الدیان
لک العبادة وبک المستعان
اهدنا صراط الایمان!

( الملک , المالک خوانده می شود, للرحمن للرحمان خوانده می شود )
در بارهء سورهء الرحمن (مزدکی ) هم باید اذعان کرد که بسیار زیباتر از سورهء فاتحه است.

اهدنا صراط الیمان به تنهایی از اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم ولا الضالین !!
هم موجز تراست وهم نه تنها معنی آن را می رساند بلکه بیش از آن هم درونمایه دارد, چراکه راه ایمان نه تنها راه
مستقیم است ( حال بگذریم که راه مستقیم خود بس گویا نیست) ونه تنها راه کسانی است که بدانها نعمت داده
شده ونه تنها راه کسانی نیست که از "ضالین " هستند , بلکه واژهء ایمان دارای درونمایهء بیش ازاینها ست!

براستی اگر نیک بنگریم این" غیرالمغضوب علیهم" واقعاً اضافی وتکرار مکررات است چراکه " انعمت علیهم " خود
می رساند" ولا الضالین" خود می رساند که اینها همان " غیر المغضوب علیهم " هستند.

1- در ترکیب "مالک یوم الدین" هم نمیتوان دید که " جهان" دیگری برای پاداش یا بادافره دادن هست تنها می توان
دید که یک روزی اینکار انجام می شود در حالیکه " ملک الدیان " نشان می دهد که پادشاهی هرآئینه ازآن خداوند
است واوست که عقاب وثواب رامی دهد وچون این عقاب وثواب راهم در این دنیا وهم در هر زمانی ( ونه دریک یوم
وزمان ویژه) وهرمکانی انجام می دهد, پس اینکار را مختص به آن جهان وآن زمان ندانسته وازآوردن واژگان "اضافی"
مانند "یوم" خودداری کرده واینست که این "آیه" از دید درون مایه غنی تر از "مالک یوم الدین" وهم موجز تر ومختصر تر
از آن وهم خوش آهنگ تر ازآن و در نتیجه در بسیاری از وجوه برتر ازهمانند قرآنی خود است.

2-" ایاک نعبد وایاک نستعین" خود از دید گرامر دستور زبان عربی نادرست است وراست آن "نعبدک ونستعینک"
باید باشد اما در لهجهء محلی قبیله یی که محمد درآن بزرگ شده بود , این غلط مصطلح یا این گویش را بکار
می برده اند ( بنی سعد) واین مانند آنست که ما درمیان شعر حافظ , بیتی هم از بابا طاهر عریان به لهجهء محلی
بیاوریم که البته زیبا است اما بازبان " دری " سازگار نیست ( لک العبادة وبک المستعان ) به یکنواختی " ایاک نعبد
وایاک نستعین" نیست واز دوحرف اضافهء گوناگون بزیبایی درآن سود برده شده ونشان می دهد عبادت برای اوست
واستعانت از"سوی" اومی تواند باشد چه انسان می تواند در زندگی از کسان دیگرهم برای هرکاری کمک بخواهد
وکمک هم بگیرد واین منافاتی با وحدانیت خدا وبا ایمان به وی ندارد!

رب الاکوان هم بهتر ازرب العالمین است , چون جهان و جهانیان زیر مجموعهء باشندگان هستند وربوبیت
وپروردگاری تنها مال زیندگان نیست" .



پارسیگر
در مورد مدعیان پیامبری هم عصر محمد که هر کدوم رو به شکلی از بین بردن و همپنین سروده های اونها که مشابه سوره های قرآن بود هم قبلا تاپیکی داشیم:

مدعیان پیامبری هم عصر محمد بن عبدالله
این هم به نقل از سایت های ماله کش اسلامی که خود به خود ادعای تحدی قرآن رو زیر سوال بردن :

اندیشه قم

نقل قول:نمونه‎هایی از این معارضه‎ها به شرح زیر است:
مسیلمه كذاب كه ادعای نبوت و پیامبری داشت در مقابل سوره‎ی «فیل» این جملات را ساخته است: الفیل، ما الفیل، و ما ادراك ما الفیل، له ذنب و بیل و خرطوم طویل....[15]
یكی از نویسندگان مسیحی كه مدعی معارضه با قرآن است در مقابل سوره «حمد» با اقتباسی كه از خود سوره داشته است، سوره خودساخته‎ای عرضه نموده است: الحمد للرحمن، رب الاكوان، الملك الدّیان، لك العبادة و بك المستعان، اهدنا صراط الایمان.[16] و در مقابل سوره كوثر گفته است: انا اعطیناك الجواهر، فصلّ لربك وجاهر و لا تعتمد قول ساحر! این فرد با تقلید كامل از نظم و تركیب آیات قرآنی و تغییر برخی از الفاظ آن چنین تلقین می‎كند كه با قرآن معارضه نموده است. او همین بافته‎هایش را نیز از مسیلمه كذاب به سرقت برده است. مسیلمه در برابر سوره‎ی كوثر گفته است: انا اعطیناك الجماهر، فصل لربك و هاجر و انّ مبغضك رجلٌ كافر.[17]
نمونه‎هایی دیگر نیز از معارضه‎های واهی و بی‎اساس وجود دارد كه برای همیشه به بایگانی تاریخ سپرده شده‎اند.[18]


فقط ما موندیم چرا این معارضه ها واهی و بی اساس هست !! لابد چون ادعای تحدی قرآن رو زیر سوال بردن E415
Anarchy نوشته: وقتی آیاتی داریم که داره اشاره به یک و ده سوره میکنه ، پس وقتی میگه قرآن یعنی قرآن دیگه... یعنی اشاره به مقدار و تعداد میکنه !! بعد کدوم قرآن رو میفرمایید میشناختند ؟ قرآن یک مجموعه هست ، به قول شما مسلمین یک کتاب هست ... یعنی تا زمانی که به عنوان یک مجموعه جمع آوری نشده بود جز اشعار پراکنده محمد کسی حساب دیگه ای روش نمیکرده و کسی قرآنی نمیشناخت...
ذلک الکتاب لاریب فیه در ابتدای سوره بقره قطعا آخرین آیه ای که به پیامبر ص نازل شده نیست؛ اگر کمی آشنایی با ادبیات عرب داشتید اینقدر پرت و پلا نمی گفتید.
نقل قول:بد نیست مطالعه کنید تا ببینید علمای دین شما خودشون هم در توجیه این مساله موندن و به قصد ماله کشی میگن منظور معنای جنسی اون هست...
یک مقدار سواد همین جاها به کار آدم میاد که بدونه چند نوع الف و لام تو زبان عربی وجود داره تا اگر مفسر یا ادیبی تشخیص الف لام جنس، استغراق، عموم، تعریف و ... داد حمل بر ماله کشی نکنه !
نقل قول:نیاز هست !! چون خیلی مهم هست که ببینیم اینها نجوا ها و ناله های محمد در گوش علی و ابوبکر و ... بوده یا یک درخواست جدی و مستند و مکتوب از طرف مقابل !!

پس بفرمایید نمونه تاریخی ارائه کنید...
در هیچ منبع تاریخی نیامده که مخاطبان قرآن اعم از مومن و کافر به آیات نازل شده دسترسی نداشته اند و الا معنا نداشت که پیامبر ص را ساحر، شاعر، دیوانه و ... بخوانند.
اگر مدعی هستید که غیر این بوده این شمایید که باید مدرک و نمونه ارائه کنید.
نقل قول:شما انگار هنوز در درک معنی "مثل" مشکل دارید... یعنی الان شما میگید غزل های مولوی مثل غزل های حافظ هست ؟ بر چه اساسی چنین حرفی میزنید ؟
این شمایید که توانایی فرق گذاشتن بین معنای مشابه و مثل را ندارید بله غزل های این دو شاعر از این جهت که غزل اند مثل هم اند.
Anarchy نوشته: حالا یه سوال دیگه : بفرمایید به طور کلی ترتیب نزول آیات تحدی به چه شکل هست ؟
نیازی به سوال نبود با یه سرچ ساده می تونستید به جواب برسید:
7. موضوع تحدّی به ترتیب نزول، عبارت است از مثل القرآن، سورة مثله، عشرسور مثله مفتریات، حدیث مثله، سورة من مثله.
[URL="http://www.andisheqom.com/Files/quranshenasi.php?idVeiw=3961&level=4&subid=3961"]منبع
[/URL]
نقل قول:نمیدونم به این نوشته شما بخندم یا گریه کنم !!! پس مهم "امکان" هست و رجز خونی درون نوشته E415... فردوسی و حافظ و بقیه مگر عقده داشتن که بیان چنین رجزخوانی ای کنن ؟ اونها انقدر عقل داشتن که بدونن چنین ادعایی از بیخ غیر منطقی و احمقانه هست و مثل چیزی رو اصلا نمیشه آورد...
نه عزیزجان بحث عقده نیست؛ وقتی کسی مدعی پیامبری است و مدعی است گفتار او معجزه است و این ادعا با انکار مخالفان روبرو می شود ساده ترین و پیش پا افتاده ترین راه برای ساکت کردن آنها این است به ایشان بگویی:
گر تو بهتر می زنی بستان بزن.

فردوسی و حافظ و دیگران اینقدر عقل داشتند که عیار سخن خویش را سنجیده، آن را معجزه ندانسته و ادعای پیامبری نکنند.

نقل قول:خب الان من میگم چنین چیزی نیست و پست های من خیلی خاص هست و اگر تمام جن و انس هم جمع بشن نمیتونن مثل یکی از پست های من رو بیارن... جواب شما چی هست ؟ چطور ثابت میکنید پست هایی که میگید مثل پست های من هست حتما ؟
گفتم که بروید مقداری منطق بخوانید در منطق از چند نوع تقابل بحث می شود یکی از متقابلان تقابل مثلان است؛ به طور مثال کلمات مزدک و هوشنگ مثلان هستند؛ از این جهت که هر دو اسم برای انسان اند.
مزدك بامداد نوشته: " مسیلمه ی کذاب"
نمونه ای از آیات نازل شده بر مسیلمه کذاب !!!

«یا ضفدع نقىّ، لا الشراب تمنعین و لا الماء تكدّرین»

«اى قورباغه! آواز بخوان، نه آب را تیره مى‏سازى و نه آشامیدن را باز مى‏دارى»
Anarchy نوشته: در مورد مدعیان پیامبری هم عصر محمد که هر کدوم رو به شکلی از بین بردن و همپنین سروده های اونها که مشابه سوره های قرآن بود هم قبلا تاپیکی داشیم:
مشکل آنها این بوده که تنها مدعی بوده اند اگر ادعای آنها پشتوانه ای داشت قطعا از بین نمی رفتند؛ قرن ها یهودیان مدینه و قبایل اوس و خزرج منتظر آمدن پیامبر آخرالزمان بودند، نشانه ها و قرائن دیگر به همراه معجزه جاویدان محمد ص سر بقاء او و نابود شدن دیگران است چرا که باطل همیشه رفتنی است.
صفحات: 1 2 3 4 5