دفترچه

نسخه‌ی کامل: مبارزه زنانه
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15
Angela نوشته: الان اگه ما بگیم اینجوری نیست قبول می کنید؟ به نظر منم که مردها از خرج کردن خوششون میاد و بهشون حس حامی بودن میده ( یا رئیس بودن یا کنترل کردن یا ...)و زنی که بیشتر توقع داشته باشه به نظرشون جذابتر از کسی هست که هیچی نخواد و بهش احترام بیشتری میذارن!
E415E415E415
شهریار خودت را به آن راه میزنی پسر یا از شگفتی شوکه شده‌ای؟ خب من یک یادآوری کوچک می کنم: «زنان اگر دچارِ زندگی انگلی هستند، اگر در خانه هستند، اگر فلان هستند به این خاطر است که مردان آنها را چنین خواسته‌اند و اینطور بارشان آورده‌اند» = بد ؛ «مردان دوست دارند برای زنان خرج کنند چرا که به آنان حسِ کنترل کردن و رئیس بودن منتقل می‌کند {حالا این حس از چه سمتی به آنها منتقل می‌شود؟}»= خوب :))
Dariush نوشته: چطور؟ شرم دادم یعنی سرزنشِ تعمیمِ نابجای یک رفتارِ نادرست، من کجا چنین کردم؟
کی گفته؟ شرم دادن یعنی اینکه تلاش کنید رفتار درست ما رو با برچسب گذاری و نامگذاریهای منفی, نادرست جلوه بدین و به ما وجدان درد بدین!!
Dariush نوشته: این تصور شماست که البته نادرست است، من هیچ پیش‌زمینه‌ای در موردِ سکس زنان و خودمان مطرح نکردم. همچنین شما دچار اشتباه دیگری شده‌اید: بازیِ مردان تماما زن‌محور است. یعنی هتا اگر همه‌ی 90 درصد بتایی که گفتم هم بازیکن شوند، احتمالا زنان خود را در بهشت خواهند یافت. این به روشنی یک تفاوتِ بزرگ میانِ آنچه زنان می‌خواهند و آنچه مردان، به چشم هویدا خواهد ساخت: مردِ بازیکن به دنبالِ رسیدن به کُس به هر قیمتی نیست، بلکه به دنبال کسی‌ست که روی طبقِ طلا به او تقدیم شود: این یعنی زنی که مهبل‌اش را در اختیارِ بازیکن قرار داده خود را جایی می‌بیند که دوست می‌داشته و تمامِ پیش‌شرطهای ذهنی‌اش پاس شده‌اند. زنِ بازیکن به دنبالِ جیبِ مرد به هر قیمتی‌ست؛ همین است که دست به دامانِ مهبل‌اش هم می‌شود؛ همانکه قاعدتا برایش گران‌ترین دارایی‌ست؛ او اساسا وجودِ مرد را فاقدِ هرگونه ارزشِ احساسی می‌داند و به قولی او را صرفا یک آبجکتِ اقتصادی می‌بیند! معمایی که چگونه حل شدن‌اش اهمیتی ندارد، جایزه‌اش بسیار مهم‌تر است:پول! اینها مقدماتِ یک نتیجه‌گیری هستند که آن گامِ نهایی را به عهده‌ی خودتان وا خواهم‌گذاشت.
البته باید توجه کرد که در فرهنگ لغات شما زن محور یعنی مهبل محور, شما موجودیت زن رو با مهبل یکی می گیرید, احساسات زن یا روش روبرو شدن با احساسات زن باید جوری باشه که شما رو در رسیدن به سکس کمک کنه, خب برای زن بازیکن هم همینه, مواجهه با احساسات مرد جوری هست که اون رو در رسیدن به کیف پول کمک کنه. بارها گفتید که مرد از زن چیزی نمی خواد به جز سکس, چون زن چیز دیگه ای نداره که به مرد بده, حالا اگه خواب و خیالهای رنگی در مورد مردان رو دور بریزیم و بدونیم واقعیت ندارن سوالی که پیش میاد اینه که مرد چه چیزی داره به زن بده به جز پول؟!

Dariush نوشته: چقدر من این داستان‌های همیشه‌تکرارشونده را دوست می‌داشتم: زنان را چنین بار آورده‌اند، زنان را چنان بار آورده‌اند و... که؟ مردان! کجا؟ جامعه‌ی مردسالار!
همه‌ی «بتاچه‌های نرم‌پستانِ نازک‌صدای مفلوکِ جلقی...
احتراما من این متن رو کامل نخوندم, چون واضحه که شما چیزی که جامعه از زنان انتظار داره رو نمی بینید و فقط به مسائل مربوط به مردان اهمیت می دین و این مشکل من نیست. اون چیزی رو که من گفتم هر دختری می دونه... در جامعه سنتی مرد کارمند به قول شما بتاچه مفلوک ستایش می شده و فرصت ازدواج با هر زنی رو داشته که بیشتر اونها زنان وفادار و کم توقع و بسوز و بساز بودن. حالا شما می گین زن محجبه و باکره در ایران ستایش میشده؟ سوالی که امیدوارم با صداقت پاسخ بدین اینه که اگه دوست پسر یا شوهر این زن شانس سکس با یه زن جذابتر – و چه بسا کمتر جذاب – رو داشته باشه اون رو از دست میده؟!
Dariush نوشته: شهریار خودت را به آن راه میزنی پسر یا از شگفتی شوکه شده‌ای؟ خب من یک یادآوری کوچک می کنم: «زنان اگر دچارِ زندگی انگلی هستند، اگر در خانه هستند، اگر فلان هستند به این خاطر است که مردان آنها را چنین خواسته‌اند و اینطور بارشان آورده‌اند» = بد ؛ «مردان دوست دارند برای زنان خرج کنند چرا که به آنان حسِ کنترل کردن و رئیس بودن منتقل می‌کند {حالا این حس از چه سمتی به آنها منتقل می‌شود؟}»= خوب :))
بد و خوبش مهم نیست, چیزیه که هست. اما راستش نه چندان هم خوب نیست که نتونی با دوست پسرت اونجوری که واقعا دوست داری رفتار کنی و اونجوری که میخوای محبت کنی چون می دونی اون اینو نمی پسنده.
(خوبه, کم کم دارم یاد می گیرم چه جوری مثل شما همیشه برای خودم غصه بخورم!)
Angela نوشته: میگم اون چیزی که ما از تیغ زدن در نظر داریم این نیست, اصلا وقتی وابستگی و احتیاج وجود داشته باشه روی آزادی انتخاب انسانها اثر می ذاره, در ایران خودمون هم عوامل زیادی باعث شده که زنها اینجوری زندگی کنند و مسلما خیلی هاشون انتخاب خودشون نبوده و نیست ولی وارد این بحث نمی خوام بشم, بارها بحث شده و بی نتیجه ست.

خیر،از آنجایی که بارها توضیح داده شد که زنان دست بالا را دارند،بهره بردنشان از مال مردان لزوما به وابستگی ِ ایشان به مرد ها نمی انجامد، این است که زنان می تیغند و زندگی ای چون انگل دارند و وابستگی ِ چندانی هم به مرد ندارند،چرا که این مرد نشد یکی دیگر.


نقل قول:نه یادم نرفته, این روزها بزنم به تخته وضع حافظه م یه کم بهتره E414 خب بدون اینکه مرد رو متعهد کنیم و بدون اینکه مرد پول خرج کنه چه جوری رابطه رو هدایت کردیم و به چه سمتی؟!

توضیح دادم،همانطور که اکثر مردان می دانند و من هم پیشتر یک پژوهشی در این باره قرار دادم که هرچه از مدت زمان رابطه می گذرد زنان قوی تر می شوند و مردان ضعیف تر و وابسته تر،چنانکه گاهی بازیکن های حرفه ای هم پس از سالها ماندن با یک دختر به دام ازدواج می می افتند.
نقل قول:ولی تجربه من هم میگه مردها از زنی که ناز و ادا نداشته باشه و توقعی از مرد نداشته باشه کمتر خوششون میاد و براش ارزش کمتری قائلند. احتمالا فکر می کنند خودشون خیلی خاص بودن و دختر رو به سادگی فتح کردند, باور کنید!

ببینید من البته باور دارم که برخی از مردان اینگونه اند،اما سخن من درباره ی چرایی ِ وجود چنین وضعیتی نبود،بحث سر این است که زنان اینگونه اند، حال اینکه چرا و به چه دلیل آن گفتگویی دیگر می طلبد.
وقتی در وطنم،زنان با موفقیت های گوناگون در عرصه های مختلف سعی کردند واژه "ضعیفه" را به عنوان سند رسوایی و بی آبرویی جماعت مردسالار در تاریخ ثبت کنند عده ای از قماش متحجرین و از دنیا بی خبر دن کیشوت وار سعی می کنند هنوز در مقابل این موج خروشان برابری طلبی ایستادگی کنند ولی غافل از اینکه عرض خود می برند و زحمتی بسیار اندک برای زنان ایجاد می کنند..
مریم طوسی(قهرمان دو و میدانی):"وزن مقنعه من به اندازه وزن لباس های رقیبانم است"
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15