agn0stic نوشته: این حرف های شما نوحه خوانی نیست؟ از نظر من نیست بلکه حقیقتی تلخ است. اما اگر یک زن در مورد مصیبت های خودش یک پست بزند و همینجور سخن بگوید به او انگ نوحه خوانی نمیزنید؟! آیا غیر از این است که به حقیقت نهفته در سخنانش توجه نمیکنید و شروع میکنید به زدن انگ فمینیست بودن به او و مسخره اش میکنید؟! بیخیال حالا چون مردها در محیطی سخت و خشن بزرگ شده اند زن ها باید بیخیال حق اعتراضشون بشند؟! مگر همه مردها در محیطی سخت و خشن بزرگ میشوند؟! مگر بزرگ شدن در محیط سخت و خشن پاکستان میشود دلیل برای پیوستن به طالبان و کشتن مردم بیگناه؟! بگذریم ورای همه این ها چه حقیقتی نهفته است؟!
مسلم است که نگارندهی این سطور به آنچه که در پستِ من آمده کمترین توجهی نداشته و سپس خودش به این معترض است که چرا به متنِ اعتراضِ یک زن توجهی نمیکنیم. اینجا (دفترچه) در میانِ خیلِ عظیمِ سایتهای فمنیستی و مدافعِ حقوقِ زنان در فضای مجازیِ پارسی (که تا سطحِ بیبیسی هم میرسد) محفلِ بسیار کوچک و غریبیست که چند نفری در آن به باورها و شعارهای بینهایت تکرارشدهی فمنیستی که کسی تا کنون به آنها کمترین شکی نمیروزید، نقد وارد میکنند و مسلم است که در میانِ حجمِ انبوهِ محتویاتِ فمنسیتی، اینان ناچار به استفاده از راهکارهایِ هزل و و هجو هم خواهند شد و اما هم تعدادِ این افراد و هم حجمِ نوشتههایشان نسبت به جبههی مقابل آنقدر ناچیز هست که همچنان کسی به باورها و شعارهای فمنستی شک نخواهد کرد. پس جایِ نگرانی برای دوستانِ فمنیست نیست.
همانطور که گفتم نویسندهی این سطور کمترین توجهی به نوشتههای من نداشته و شتابان برای پاسخگویی به آنها برآمده و این شده که به صحرای کربلا زده. همانطور که گفتم «مردسالاری» در یک وجهش قرار است جامعه را همچون گوجه فرنگیِ نیمهخرابی نشان دهد که برای استفاده بردن از آن میتوان بخشِ خراب را جدا کرد و از بخشِ سالمش استفاده کرد. مردان در این مقام، بخشِ گندیدهی گوجه فرنگی هستند که فارغ از آنچه که در جامعه بر آنها میگذرد، محکومینِ رفتارهای ِ ناهنجاری خواهند بود که همان جامعه(که ملهم از زنان و مردان است) به او آموخته. در این معنا مردان چوبِ دو سر گوهِ ماجرا هستند که هم قربانیانِ اصلی ناهنجارهایِ اجتماعی هستند و هم خودشان بخشی از آسیبهای اجتماعی شناخته میشوند. مشکلاتی که خودشان به آنان دچارند از خودشان است، مشکلاتی که زنان به آنها دچارند هم باز از آنهاست. خشونت در معنایِ حقیقیاش (معنایی غیر از آنکه امروز یافته که خشونتِ یک مرد علیه یک زن معنا میدهد) بسیار بیشتر از زنان، از مردان قربانی میگیرد ( چه خشونتهای کلامی و چه خشونتهای فیزیکی) و در این مقام زنان در استحکامِ فرهنگِ خشونت هرگز کمتر از مردان نقش نداشته و ندارند (در خشونتهای خانگی، مادران همانقدر به خشونت علیهِ فرزندان مبادرت میورزند که پدران، و به احتمالِ زیاد بیشتر از آنان). اما همین مرد که واردِ جامعه میشود، همین مردی که قربانیِ خشونت در خانه بوده، همین مردی که قربانیِ خشونت در مدارس بوده، همین مردی که قربانیِ خشونت در سربازی بوده، همین مردی که قربانیِ خشونت در خیابانهای شهر بوده و... همین مرد دوباره در رفتارهای ناهنجارِ خشونتآمیز، یگانه محکوم شناخته خواهد بود و آسیبشناسیِ معضلاتِ اجتماعی، متوجهِ خودِ او خواهد شد و رفتارِ او نه محصولِ یک یا چند آسیبِ اجتماعیِ همهجانبه که هم زنان و هم مردان را دربرمیگیرد، بلکه متوجهِ خودِ او خواهد بود و او هم باید پاسخِ رفتارِ نادرستِ خود را بدهد و هم باید به عنوانِ نمودی از مشکلاتی که از جامعهی مردان برون زده شناخته شود.
پس اینطور است که مردان عملا هم قربانی خواهند بود و هم محکوم... . اینچنین میشود که خشونت نه در سطحِ جامعه، بلکه در سطحِ جامعهی مردان و نه علیهِ جامعه، بلکه علیه زنان تعریف میشود.
در همینجا هرگز از آسیبهایی که زنان با گرسنگیِ جنسی دادن به مردان، به وجود میآورند، که ازدواجهای چندماهه و مردانِ پشتِ میله ی زندان، آسیبهای روانی و آمارِ بالای تجاوزِ جنسی به مردان (که هم آمارش بسیار بیشتر از تجاوزِ جنسی به زنان است و هم اینکه کاملا تحتِ تاثیرِ گرسنگیِ جنسی مردان است که از سوی زنان به آنان اعمال میشود) تنها تعدادی از این آسیبهاست.
agn0stic نوشته: مثال هایی ناموفق در زیر سوال بردن دفاع از حقوق زنان! مثل این میماند که بگوییم هرکس که می گوید اسرائیل حکومتی نژاد پرست و زورگو هست طرفدار حماس و حزب الله هست! اما در مورد اون مثالتان که میگویید مردان خرج زنان را میدهند یاد سخن جناب Ouroboros در تاپیک زن ستیزی عفونی افتادم (که البته این سخن ایشون رو چند جای دیگه هم خوندم هم شنیدم و برای همین به آن واکنش نشان میدهم) که البته در نهایت در پایان سخنشان مدفوع نثار مدافعین حقوق زنان کردند که البته هرگز این توهین نیست ولی خب اگه یک نفر بیاد مدفوع نثار بی دین ها و بیخدا ها بکنه میشه توهین! مثل جناب Russel که همانند شما سرسختانه از مردان دفاع میکند اما وقتی بنده از زنان دفاع میکنم به بنده بگونه ای تحقیر آمیز میگویند فمینیست انگار که قاتلم! به هر حال در همان تاپیک هم که جناب Ouroboros فرمودند مردان کار میکنند گفتند که زنان هم خیال میکنند ظرف شستن و رخت شستن و غذا درست کردنشان مثل مسافر کشی در خیابان های تهران میماند اما این را نمیگویند که در 30 درصد جمعیت روستا نشین کشور زنان معمولا همپای مردان کار میکنند و در شهر ها هم در بسیاری موارد این خود مرد هست که مخالف کار کردن زنش هست. ایشان بگونه ای سخن میگویند که زن میتواند کار کند اما با پر رویی نشسته در خانه و کار نمیکند یا کار میکند ولی میگوید پولی که درمیاورد مال خودش هست. بله بسیاری از زنان اینگونه هستند که از نظر من این طرز رفتارشان غلط هست اما بسط دادن این مسئله به کل زنان ایران و محکوم کردن همگی آنها و توهین به آنان کار پسندیده ای نیست مگر از نقطه نظر کسانی که با رفتارهای زن ستیزانه شان ژست میگیرند و با ژستشون حال میکنند. انگار نه انگار که خودشان روزی از شکم یک زن به این دنیا پا گذاشته اند!
30 درصد (که در واقع حدودِ 28 درصد است) از جامعهی زنان که در روستا زندگی میکنند همپا با مردانشان کار میکنند، اما این هیچ امتیازی برای یک مردِ روستایی نیست، بلکه در روستاها جامعهی زنان قدری به آنچه که باید باشند نزدیکتر هستند؛ البته هتا در روستا هم شرحِ وظایفِ مردان، نسبت به زنان بیشتر است و همچنان وزنهی مردان بیشتر است. یک نمونهاش را در
اینجا شرح دادهام. در ثانی، اینکه مردان به زنان اجازهی کار در بیرون را نمیدهند، دروغی اغراقشده و تهیست. مردان به زنان اجازهی دانشگاهرفتن را میدهند (به نسبتِ بیشترِ جمعیتِ زنان در دانشگاه در برابرِ مردان نگاه کنید) اما به همانها اجازهی کار کردن نمیدهند؟ در ثانی در شهرهای برزگ، چون تهران و اصفهان و شیراز هم که بنگرید، این نگرش وجود ندارد، پس چرا همچنان مردان بیشینهی مشاغلِ جامعه (به خصوص کارهای پست و کثیف) را برعهده دارند؟
پس پیشنهاد میشود پیش از دست بردن به کیبرد، قدری پیرامونِ نوشتههای من (نوشتههای من، نه دیگر دوستان، چرا که من نوشتههای خود را نمایندگی میکنم) تامل شود تا اصطحلاکِ صفحهکلیدِ ما هم برای پاسخگویی به آنچه نگفتم و همچنین سخنانِ نسنجیده بالا نرود.
agn0stic نوشته: شما توانایی بالایی در داستان سرایی دارید و رمان نویس موفقی میشوید اما استدلال هایتان متاسفانه پوک هستند! بنده نگفتم که وضعیت زنان مطلقه الان مثل 100 سال پیش است بلکه گفتم این جامعه در حال گذار بیشتر سنتی هست تا مدرن. 30 درصد جمعیت کشور روستا نشین هستند و با تمام احترامی که برای همه شان قائل هستم به موقعش با فهمیدن مطلقه شدن فلان زن دست کمی از همان عباراتی که بکار بردید ندارند. در شهر ها هم اکثر جمعیت شهرها در شهرستان ها هستند نه شهرهای بزرگ. پیشنهاد میکنم فیلم شهر زیبا رو ببینید تا مشکلات یک زن مطلقه رو بفهمید که چیست. فیلم هم مال 10 سال پیشه نه 100 سال پیش کاگردان و نویسندش هم اصغر فرهادی هست پس فیلم درپیتی نیست. وضعیت اون شهرستان و باقی شهرستان ها تا الان از نقطه نظر فرهنگی هم فرق خاصی نکرده. بعد یک زن مطلقه کار نمیخواهد؟! خانه نمیخواهد؟! در این جامعه او در پیدا کردن کار و اجاره کردن خانه به مشکل برنمیخورد؟! در مورد اون قسمت قرمز رنگ هم خیلی ممنون که به ما بهای حقیقی یک زن را فهماندید! اگر خواهرتان هم مطلقه بود و ملت به شکل عورت به او نگاه میکردند هم همین را میگفتید؟!
پرداختن به سخنگو، بیارزشترین چیزیست که پاسخِ من به آن همواره
خواهد بود.
زنانی که در جوامعِ سنتیِ روستایی مطلقه میشوند، ناچیز هستند (طلاق در روستاها بسیار نادر است). در شهرستانها هم پیچیدگیهای زندگی دستِ کمی از زندگیِ شهرهای بزرگ ندارند که باعث شود مردانِ شهر در اثرِ غرق شدن در فراغت باندی مافیایی در ثبتِ احوالِ شهر برای آمارگیریِ هرروزه از زنانِ مطلقهی شهر تشکیل دهند. من با یک دوستِ خود به مدتِ یکسال در یک آپارتمانی در یکی از شهرستانهای جنوبی زندگی میکردیم بدونِ آنکه بدانیم زنی که روبرویِ آپارتمانِ ما زندگی میکند، مجرد است، تا اینکه خودش دو سه ماهِ آخری به ما گفت.
در ثانی، همانطور که گفتم مردی که به مطلقه بودنِ یک زن پی میبرد، تصور میکند که بهایِ همخوابگی با آن زن قدری کاهش یافته و به بهای حقیقی نزدیک شده(بهایی که در آن توازنی حقیقی بینِ معیارهای زنان و مردان برای یافتنِ پارتنر وجود داشته باشد)، اما مردِ داستان معمولا خیلی زود به اشتباهِ خود پی میبرد، چرا که زنِ مربوطه اکنون خود را مطلقا مستقل و رها میبینید و قسطهای ماهیانهی مهریه نیز بر این موضوع دامن زده. و پس از اینها، کسی که یکی دو سال در شهرهای ایرانِ امروز زندگی کند به خوبی میداند که زنِ مطلقه هیچ مشکلِ ویژهای نسبت به دیگرِ زنان ندارد جز اینکه خودش باید برای خودش تلاش کند و زندگیاش را تامین کند که اینها را هم ما نمیدانستیم مصیبت است! بماند که تعدادِ زیادی از همین زنانِ مطلقه دوباره بازمیگردند به خانهی دَدی.
مردان از روزِ نخستِ زندگی به آنها به عنوانِ یک عورت نگاه میشود (از همان روزی که ختنه میشوند) و همیشه و همه جا به همهی زنان آموخته میشود که باید خود را از این عورتهای متحرک حفظ کنند و به آنان میدان ندهند تا همیشه در بندِ منظرهی سکس بمانند، تا آماده باشند که همهی زندگیِ خود را برای خوابیدن با یک زن فدا کند...
agn0stic نوشته: اگر من اینجوری سخن میگفتم 100 بار محکومم میکردند به مرثیه خوانی اما ظاهرا مرثیه خوانی برای مردان اشکالی ندارد! بنده گفتم مهریه وزنه ای شده در مقابل وزنه اختیارات بی پایان مرد در قانون. من همانقدر که مخالف مهریه هستم مخالف اختیارات بی پایان مرد هم هستم. وقتی رابطه زن و مرد تیره میشود دیگر زبان عزیزم و جانم جواب نمیدهد بلکه زبان قدرت جواب میدهد و وقتی زنی مهریه نداشته باشد با وجود اختیارات بی پایان مرد هیچ کارتی برای بازی دستش نیست و از پیش شکست خورده هست هرچند که با مهریه هم قدرت چانه زنی چندانی ندارد. اما وقتی زن بتواند حق طلاق را در هنگام ازدواج بگیرد آنوقت وزنه اختیارات بی پایان مرد بی وزن میشود و در این حالت بنده مخالف مهریه هستم.
اختیاراتِ بیپایان برای مردان کدامند؟ اینکه مردان را در ایران آنقدر در تشنگیِ سکس نگه میدارند که حاضرند برای ازدواج با یک زن هزار سکهی طلا مهریهاش کنند و مدتی بعد به خاطرش به زندان بیوفتند، باعث توازن در این رابطهی دو معادلهای اما تکمجهولی میشود؟!
agn0stic نوشته: سنگسار مرد و زن هر دو محکوم هست اما سنگسار در چه دینی هست؟ خب اسلام. در سنت که مرد میتواند 3 زن دیگر اختیار کند یا زنش را طلاق بدهد و زن دیگری بگیرد. در شیعه که بجز این اختیارات میتواند بی نهایت زن را صیغه کند. خب اساسا مرد باید احمق باشد که خیانت کند اما زن چطور؟ میتواند شوهرش را طلاق دهد؟ میتواند شوهران دیگری اختیار کند؟ میتواند مرد صیغه کند؟ پس لطفا قیاس مع الفارق نفرمایید. الان هم فقط در ایران و عربستان رسما سنگسار صورت میگیرد که میزانش هم در سال روی هم به اندازه انگشتان یک دست هم نمیرسد و تا حالا هم نشنیدیم که مردی سنگسار شود پس این قبری که دارید براش گریه میکنید توش مرده نیست! ختنه زنان و مردان هر دو محکوم است اما حداقل برای ختنه مردان 4 تا دلیل بهداشتی میاورند اما برای ختنه زنان من تاکنون دلیل بهداشتی نشنیده ام و البته اینکه میزان ضربه ای که زن از ختنه شدن از لحاظ روانی و در میزان لذت جنسی که میبیند بیشتر از مرد هست وگرنه الان همانقدر که کمپین برای مخالفت با ختنه زنان هست 10 برابرش کمپین در مخالفت با ختنه مردان بود.
سخنانِ پشمکی! کسی اینجا نگفت که تعدادِ سنگساریها کم است یا زیاد است و یا اینکه علیه مردان است! گفتیم که عمدا آن را حکمی صرفا علیه زنان و از سوی مردان جلوه میدهند، طوریکه هماکنون در ایران بیشتر مردم تصور میکنند تنها زنان سنگسار میشوند (خودِ من تا چند سالِ پیش نمیدانستم که مردان هم سنگسار میشوند، یکی دو نفر دیگر در همین انجمن هم تا پیش از این نمیدانستند). سعی در پاسخ به نوشتههای خوانده نشده این خرفتیها را هم در پی خواهد داشت دیگر... وگرنه نشنیدنِ شما دلیلی بر نبودن نیست که ادعا میکنید نشنیدهایم مردی سنگسار شود:
Dariush نوشته: از سال 1385 تا 1388، کمپینِ «نه به قانونِ سنگسار» در ایران فعالیت میکرد. در این سالها، این کمپین سنگسارِ 6 مرد و یک زن را تایید کرده است. این کمپین توانست با استفاده از وکلای داوطلب، شش زن و یک مرد را از مجازات سنگسار براهند و اجرای سنگسارِ شمارِ بیشتری را متوقف کند.
مردانِ ایرانی هتا در همان یک ازدواجاش ماندهاند، طوری که میانگینِ سنِ ازدواج در مردان به سی سالگی میرسد در حالیکه برای زنان به 25 سال. مردی که یک زن را صیغه میکند، یک زنِ مریخی را صیغه نمیکند که، زنی از همین جامعه را صیغه میکند، یعنی صیغه مربوط به دو نفر است، یک زن و یک مرد. بماند که یافتنِ چند زن برای صیغهی همزمان در ایران تقریبا غیرممکن است... و همچنین مگر صیغه مجانیست؟! در صیغه شما بر خلافِ ازدواج در همان لحظه باید وجهش را بپردازید.
پیرامونِ ختنه(خیلی خندهدار است که میگویند در برابرِ توجهی که به ختنهی زنان توجه میشود،ده برابر بیشتر به ختنهی مردان توجه میشود؛ یکی دوتایش را به ما نشان دهید تا بدانیم کدامند؟) :
Dariush نوشته: پردهی اول:
Stop Female Genital Mutilation. Help us to eradicate FGM now!
Female genital cutting can end. Be part of ending it this lifetime
Global Alliance Against Female Genital Mutilation
No Health Benefits - Only Harm Change Can Occur Rapidly
Campaigners protested in central London against the practice of female genital mutilation
Welcome to the Desert Flower Foundation. For over 12 years, Waris Dirie has fought against female genital mutilation (FGM) worldwide
[URL="http://www.unwomen.org"]UN Women - Headquarters
[/URL]
United Nations Announces Global Ban on Female Genital Mutilation
UNICEF جمهوری اسلامی ایران - مرکز رسانه ها - بیانیه آژانسهای سازمان ملل علیه ختنه زنان
6 فوریه، روز جهانی مبارزه با ناقص سازی جنسی دختران (ختنه)
معادله - دبیر کل سازمان ملل از ختنه دختران گفت
.
.
.
پردهی دوم:
ختنهی مردان، باعث کاهشِ لذتِ جنسی مردان تا چهار برابر میشود، در روابطِ جنسیِ آنها موجبِ اختلال میشود، ارگاسم را در آنها به تاخیر میاندازد چنانکه مردانِ ختنه شده سه برابر بیشتر از مردانِ ختنه نشده دچار ناتوانی در ارگاسم میشوند، موجب میشود که حساسترین بخشِ الت جنسیشان زدوده شود (منبع). در سال حدود 117 کودک تنها در آمریکا به خاطرِ ختنه میمیرند، 3/4 از حساسیتِ آلتِ جنسیِ مردان در اثرِ ختنه از بین میرود، اکثرِ ختنهها بدونِ بیهوشی انجام میشود (55 درصد) (منبع).
تعددِ مردانی که ختنه شدهاند : بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون. یعنی بیش از 34 درصد از مردان ختنه شدهاند.(منبع)
تعدادِ زنانی که ختنه شدهاند: 125 میلیون. یعنی چیزی در حدودِ 3.5 درصد.(منبع)
فقط بخشی از این آمار را توجه کنید: تنها در آمریکا که از لحاظِ بهداشت و درمان حداقل جزوِ بهترینهاست، سالانه 117 پسر در اثر ختنه میمیرند، به نظرتان اوضاع در کشورهایی چون ایران چگونه است؟ از سویی، پیرامونِ ختنهی مردان به سببِ گسترهی غیرقابلِ کنترلش و همچین بیاهمیت بودنِ مصائبِ مردان تحقیقات همگی پیرامونِ خوبیها و نکاتِ مثبتِ بهداشتیاش خواهند بود، در حالیکه همان تحقیقات در موردِ ختنهی زنان تماما به بدیهایش میپردازند... .
agn0stic نوشته: وجوه دیگرتان که همگی خراب شد بی صبرانه منتظر وجه سومتان هستم!
------------->
Dariush نوشته: نوشتههای من(پیرامونِ موضوعاتِ زنامرد) مشخصا مخاطبِ خود را میشناسند و در آنها هرگز امیدی برای اینکه دیگران چیزی را با صداقت بپذیرند یافته نمیشود.