Jooyandeh نوشته: شما همیشه همین را میگویید.
کلاً وقتی حرفی برای گفتن ندارید، هیچ سندی هم برای حرفهایتان نمیتوانید رو کنید و نه اصلاً ظاهراً میتوانید سخنان من را درست منعکس و نقل کنید، بد نیست تنها سکوت کنید. (نظر شخصی من)
همیشه همین رو میگم چون نظرم همینه اما چون شما پشت سرش میای میگی من نشون دادم و والسلام میبینم لازمه بهت گوش زد کنم!!! قصدم اول این بود که نقل قول بیارم از رفرنس هایی که خودتم آوردی بعد منصرف شدم و گفتم این جوری جوابت رو بدم!!! شما اول یاد بگیر وقتی اونایی که از تو بیشتر بلدن میگن چیزی معلوم نیست یعنی معلوم نیست!! نیا بگو من ثابت کردم و نشون دادم و امکان نداره و محاله و.... اینو که یاد گرفتی میشه باهات بحث کرد...
آیا روش کار شما علمی هست وقتی در وبلاگت اون قسمت اعتراضات رو که آوردی حتی اشاره هم نکردی منظور به کی هست:
نقل قول:پاسخ به اعتراضی اسلامی
علامه طباطبایی از جمله اقلیتی از مفسران است که ذوالقرنین را کسی غیر از اسکندر میدانند، و اعتراضاتی را در این رابطه مطرح میکنند. ایشان، بهعنوان نمونه، در تفسیر المیزان، چنین مینویسد:
اوصافى که قرآن براى ذوالقرنین برشمرده تاریخ براى اسکندر مسلم نمىداند، و بلکه آنها را انکار مىکند. مثلا، قرآن کریم چنین مىفرماید که «ذوالقرنین مردى مؤمن به خدا و روز جزا بوده و خلاصه دین توحید داشته است.» در حالى که اسکندر مردى وثنى و از صابئىها بوده؛ همچنان که قربانى کردنش براى مشترى، خود شاهد آن است.
نیز قرآن کریم فرموده: «ذوالقرنین یکى از بندگان صالح خدا بوده وبه عدل و رفق مدارا مىکرده،» و تاریخ براى اسکندر خلاف این را نوشته است. (ترجمهی تفسیر المیزان، جلدِ ۱۳، صفحهی ۵۲۹-۵۳۰)
البته، با توجه به شواهدی که تا اینجای این نوشته ارائه دادهایم، این اعتراض علامه را باید از پایه نابهجا دانست. مسلم است که پدیدآورندهی این آیاتِ سورهی الکهف تنها اسطورههایی که شنیده بود را در قالبِ آیاتی بازگو نموده است. در این اسطورهها نیز اسکندر نهتنها انسان مشرک و ظالمی دانسته نشده، بلکه شخصیتِ او حتی در سطح انبیا و قدیسین نیز ارتقا داده شده است، و البته، این اسطورهها با تاکید اسکندر را انسانی موحد توصیف نمودهاند. یهودیان از اسکندر یک ایماندار به خدای یگانه و کسی که مورد لطف خداوند است ساخته بودند، تا آنجا که «خداوند آبهای دریای پمپفیلیان را از هم شکافت تا سپاهیان اسکندر بتوانند از ان عبور کنند و به تعقیب سپاهیان پارس ادامه دهند.» [۶] به همین ترتیب، مسیحیان نیز از او یک قدیس ساخته بودند:
پس اسکندر پادشاه سجده نمود و تعظیم کرد، در حالیکه میگفت: «ای خدا، ای برتر از همهی شاهان و قاضیان، ای کسی که پادشاهان را بر قدرت میگماری و آنان را سرنگون میسازی، من یقین دارم که به لطفِ تو بر تمام پادشاهانِ جهان برتری یافتهام، ... من نام تو را، ای خداوند، برای همیشه بزرگ میانگارم ... و نام تو را سرلوحه قانون پادشاهیام قرار خواهم داد ... و اگر مسیح که پسر خداست، در روزهای پادشاهی من بازگشت نماید، من و تمام سپاهیانم او را سجده خواهیم نمود. (منبع) [۷]
میبینیم که بر اساس شواهد موجود، قائل شدن هر گونه اعتبار تاریخی برای داستان ذوالقرنین در قرآن اساسا برداشتِ غلطی از متن آیاتِ ۸۳ تا ۹۸ سورهی الکهف میباشد. بر این اساس، اینکه توصیفاتِ موجود در قرآن راجع به ذوالقرنین با توصیفاتِ موجود از شخصیتِ تاریخی اسکندر نمیخوانند، بههیچوجه نمیتواند شاهدی بر علیه این نتیجهگیری باشد که "ذوالقرنین" لقبی برای اسکندر بوده است.
خب میشه بگی جناب همه چیز دان مطلق چرا اسم نبردی که منظور علامه طباطبایی کی هست؟! ضمنا شما نصف داستان رو افسانه میگیری نصفش رو واقعیت بعد میگی چون زمین صاف نیست دیگه تمومه و کوروش نیست!! از این ور چرا برای خودت اینجوری توجیهش نمیکنی..
درمورد همین قستی که نقل قول کردم هم باید بگم اینی که میگی از پایه استدلال طباطبایی غلط هست از اونجا ناشی میشه که اول فرضیه خودت که ذوالقرنین اسکندر هست رو ثابت شده دونستی و بعد بر اساس اون نتیجه کردی..حالا اگه بازم اصرار کردی در مورد اون چیزایی که نوشتی هم صحبت میکنیم
در این [B]لینک نوشته شده:
[/B]
نقل قول: However, there are conflicting historical resources about Alexander the Great which requires more research to know about his his policies and spiritual perspectives, and to research afterward if he may have been Dhul-Qarnayn or not
فکر کنم زبان بلد باشی که معنیشو بفهمی!! اونا مثل تو نیستن که از قبل و جهت دار نظر بدن!!
این قسمت رو هم دیگه اینجا نمیارم خودت بخونش!!! البته نه که بخونی و بگی جوابشو تو پست 17 دادم.بخون و یه کم فکر کن که اینجا چی رو نوشته به نفع هر کدوم از شخصیت ها هست و کدوم به ضررشون!! اگه هم برات سخت بود پیداش کنی بگو خودم اینجا مینویسمش...
معلومه که سابقه اینکه بگن اسکندر هست بیشتره و افراد بیشتری این رو گفتن.اما معنیش اینه که هرچی بعدش بگن غلطه؟ من حرفم اینه که قطعیت نداره...
دوست عزیز من یه عادت بدی دارم و اونم اینکه اگه جواب بدی تحریک میشم که جواب بدم..