08-27-2013, 07:46 PM
مزدك بامداد نوشته: من هم گفتیم که شما در کـُنش ( در عمل) نیاز دارید که یا از خیابان بگذرید یا نگذرید. برای این گزینش است که باید بپذیرید که برای نمونه جن یا خدا یا دراکولا هست یانه، تا بتوانید زندگی خود را با ان همساز و بهینه نمایید. پس فرنود (منطق) راهنمای کنش (عمل) است و برای سرگرمی پدید نیامده. فرنود هم میگوید که چیزی که پایور نشده, همپایه ی نبود ( در حکم عدم) است نه خود نبود( عدم) . پس این نمیگوید که هست یا نیست، میگوید که کردار خود را با این فرمان و این انگار بسامان کنید !
جناب مزدک با کمال ادب و احترامی که براتون قائم باید بگم شما خلط موضوع میفرمایید. ما اینجا بحث عملگرایانه نمیکنیم. ما داریم فلسفه میبافیم. منم قبول دارم خدایی در کار نیست چون در زندگی روزمره اثری ازش نمیبینم. ولی برای اطمینان از این قضیه باید راه حلی پیشینی ارائه داد. چرا که قابل درک نیست و نمیشود از طرق استدلالات پسینی اون رو توضیح کرد.
ما اینجا بحث حقوقی نمیکنیم. استدلالات عملگرایانه مرتبط به فلسفه اخلاق و سیاست و متعاقبن فلسفه حقوق هست. به همین دلیله که استدلالی به نام اصل برائت در اونجا کاربرد داره ولی ممکنه همزادش در وجود چندان کارایی نداشته باشه. ما اینجا در حوزه فلسفه وجود صحبت میکنیم. اینجا عملگرایی تعیین کننده و نهایی نیست. شما این موضوعات رو با هم خلط میکنید.
[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی