08-26-2013, 05:09 PM
Alice نوشته: عجیب است، شما صراحتاً گزارهی "وجود خدا" با "عدم وجود خدا" را همارز گرفتید و آنها را «ادعای» سلبی و ایجابی خواندید؛
که بسادگی منتج میشود وجود اژدها برابر با عدم وجود اژدهاست!!!
در رابطه با ادعا در پیکی که درخواست کردم همه اون رو ملاک قرار بدند به خوبی توضیح دادم که منظور اصلی و واژه درست تر "حکم" یا "قضیه" یا "خبر" است.
Alice نوشته: باز هم ستمدیدهنمایی میکنید که ما حرف نمیفهمیم و
هذیان میگوییم و شما هر آنچه که باید را به تفصیل مشروح کردهاید.
به این خاطر که من هربار پاسخ ایراد شما رو میدم ولی شما پاسخ من رو نمیدید. نمونش همین بالا.
Alice نوشته: دوست گرامی همین که «عدم» ثبت و ضبط پذیر نیست یا
به عبارتی دقیقتر ابطالناپذیر است فرض «وجود» را منطقاً مقدم میکند،
خب این پاسخ شما بود که عدم وجود خدا ادعا نیست. باز هم بنا به تعریف خودتون من نتیجه گیری کردم که پس عدم وجود خدا به تجربه درآمده. در واقع شما باید برای ما تشریح کنید که چطور چیزی که ادعا نیست و به تجربه درآمده، قابل ثبت و ضبط نیست؟
Alice نوشته: اگر شما "وجود اژدها" و "عدم وجود اژدها" هر دو را یک
«ادعا» (از نوع سلبی و ایجابی) میخوانید، ادعای سلبی شما هرگز و هرگز اثبات نمیشود!
خب این ناشی از گیر کردن شما در تعاریفی ست که خودتون ارائه دادید. به سادگی تعاریف شما اشکال یابی شدند و الان نمیدونم چرا بجای پذیرش خطای خودتون یا بجای تصحیح تعاریفتون، رو به مقاومت آوردید.
Alice نوشته: (که البته این دو گزارههای سلبی و
ایجابی هستند نه ادعا؛ ادعا یک روند واروونه از نورم تجربیست و هنوز متوجهی تعریف ادعا نیستید)
برای عدم ورود به بحث لغوی و درگیری با واژگان، من تعریفی از قضیه سلبی و ایجابی رو مطرح کردم که به اصطلاح تعریف مکتبی ست. یعنی در علوم انسانی و مدارس و دانشگاه ها کاربرد داره. بنابر این بند نکنید به سلبی و ایجابی بودن ادعا. اگر هم بخواهید بند کنید باید به اون پیک من بند کنید. یعنی سلبی و ایجابی بودن قضیه یا خبر. وانگهی گمان کنم شما باید درباره پرسش و چالشی که به تعاریفتون وارد شد روشنگری کنید. در این چالش سخنی از ادعا بوجود نیامد که به دنبال ایرادگیری از "ادعا" هستید.
[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی