04-14-2013, 03:50 AM
Ouroboros نوشته: هر نوع دیگری از ابراز احساسات مرا درجا تبدیل به چیزی کمتر از یک «مرد واقعی» میکند. جامعه از یک «مرد واقعی» توقع دارد در برابر تمامی فشارها، دشواریها و مصائب مقاومت کرده، هرگز میدان را خالی نکند، حتی اگر قیمت این پافشاری جان او، آسیبهای جسمانی یا اعمال خشونت به دیگر انسانها باشد. جامعهی ما حتی مرز وحشیگری از بکارت خوفناک «بجنگ یا بگریز» طبیعت نیز فراتر میبرد، و مرد گریزان را در میان پستترین موجودات قرار میدهد. و «جامعه» در همان زمان که از کودکی بطور مداوم از شما خواستهاند تا «مرد بشوید» و «مرد باشید»، هرگاه قصد خروج از نرمهای اجتماعی جهت تعریف سنتی از مرد را کردهاید سرزنش و مجازات شدهاید و هر زمان دربرابر تعرض به جای تعرض متقابل راه دیگری برگزیدهاید بخاطر «بزدل» بودن ریشخند شدهاید، و هرگاه از این شرایط انتقادی کردهاید به «مظلومنمایی» و «بچه ننگی» متهم شدهاید، و زمانی که تنها راه بیان استیصال از اینهمه تجاوز آشکار به حریم روانیتان «خشم» تلقی شده، چگونه میتوان داستانسراییها پیرامون «خشونت مردانه» را باور کرد و به آنها اعتنایی کرد؟-->
Ouroboros نوشته: شما را در این انجمن به اندازهی همان زنها جدی میگیرند، و حواسشان هست که مبادا عواطفتان جریحهدار بشود و برای بار پنجم بروید قهر، پس فعلا از این جو سوء استفاده بکنید، و ما را با آن سطح ترحمبرانگیز از منطق و استدلال که در نوشتههایتان هست بخندانید تا بعد.
پدافند از حقوق مردان؟!
جمع کن عمو تِر زدی
آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!