10-26-2013, 10:08 PM
homayoun نوشته: نیاز که نیست ولی امدنش نادرست نیست
من هم نگفتم نادرسته, گفتم "دوختن" اش نادرسته (:
او رفتهاست | او رفته است.
.Unexpected places give you unexpected returns
homayoun نوشته: نیاز که نیست ولی امدنش نادرست نیست
Mehrbod نوشته: من هم نگفتم نادرسته, گفتم "دوختن" اش نادرسته (:
او رفتهاست | او رفته است.
homayoun نوشته: در گفتار همه است ها را میتوان ه کرد! نادرستی نمیسازد. جایی کژدریابی نمیسازد.
homayoun نوشته: اولی با کوشش و یکپارچگی و خودباوری این مردم کوشا هنوز خیلی از گویش های راستین مانده است.
آنچه من خودم دیده ام این است که گویش ها در کردستان و گیلان و مازندران و گرگان هنوز دلچسب و شیرین است
آلیس نوشته: نه درست نیست. شوربختانه امروز در زبان گفتاری کنون فرزافت (Present Perfect) رو به فراموشی
میرود و این کار شما کمک شایانی به این فرایند میکند. پسوندهای «ام، ای، است، ایم، اید، اند» را
نباید از بافتار گزاره زدود و آن را کژساخت کرد. چرا که این پسوندها به ساخت کارواژه گره خوردهاند و
یکی از ستونهای زمان گذشته را در زبان پارسی فرامیسازند. برای نمونه:
I have played football many times = من بسیار فوتبال بازی کرده ؟!
You have lost your child = تو فرزندت را گم کرده ؟!
He has watched TV = او تلویزیون تماشا کرده ؟!
پس میبینید که همیشه نمیتوان این کار را انجام داد! در زبان گفتار هم کنون فرزافت نداریم و این
از کاستیهای زبان گفتاری به نوشتاری است:
I played football many times = من خیلی فوتبال بازی کردم = I have played football many times
آلیس نوشته: در زبان گفتار هم کنون فرزافت نداریم و این
از کاستیهای زبان گفتاری به نوشتاری است:
I played football many times = من خیلی فوتبال بازی کردم = I have played football many times
آلیس نوشته: من کمابیش در بیشتر سرزمینهای ایرانشهر، بویژه شمال ایران، مازندران و گیلان بودهام و به زبان مازندرانی و
گیلانی آشنایی خوبی دارم، کوردی و تورکی را هم دست و پا شکسته میدانم! در این میان زبان گیلانی بیش
از هرچیز به زبان پارسی نزدیکتر است و آنجا از واژههای کهنتری هم که ریشه تاریخی دارند بسیار سود میبرند.
homayoun نوشته: شما در باغ نیستید. است را ها میتوان پاک کرد نه ام ای ایم اند و... را!
ب.ن.[1] من بسیار فوتبال بازی کرده ام! در اینجا ام را نمیتوان ورداشت!
homayoun نوشته: I played football = من فوتبال بازی کردم.
I have played football = من فوتبال بازی کرررررددددددمممم! روشن است که این کردم که سخت گفته شده همان کرده ام است!
آلیس نوشته: هذیان میگویید و هنوز ساختمان زمانبندی را در زبان پارسی و انگلیسی نمیدانید! :))
در زبان پارسی یکی از ستونهای زمان گذشته، "کنون فرزام" است که پسوندهای ام، ای، است و ... وابسته به آن
است. کارواژههای است، بود، شد و ... در دستور زبان پارسی کارواژههای «کمکی» هستند و نه کارواژههای مهادین!
خویشکاری آنان روشن نمودن «بافتار گزاره» میباشد. زمانیکه شما "است"، این کارواژهی کمکی را از گزاره بزدایید
کژساختی برمیاورید، به نمونه گزارههای زیر را ببینید:
«نامه نوشته.» این گزاره، کنون فرزام است یا "جملهی مجهول" یا آینده؟! (= او نامه نوشته است یا او نامه نوشته بود یا
نامه نوشته شد یا نامه نوشته خواهد شد؟!)
«علی نشسته.» این گزاره چه ساختاری دارد؟! "ماضی بعید" است یا کنون فرزافت یا مجهول یا آینده و ...؟! (علی نشسته
است یا علی نشسته بود یا علی نشسته شد؟!)
homayoun نوشته: در زبان آلمانی برای ساده سازی همه را پرفکت میگویند . Ich sah meine mutter = Ich hab meine mutter gesehen که گزاره را دراز میکنند. در زبان انگلیسی هم که پرفکت ها دراز میشود... ولی در زبان پارسیک ما با سختتر گفتن بخش پایانی در گفت و گو پرفکت را نشان میدهیم!
I played football = من فوتبال بازی کردم.
I have played football = من فوتبال بازی کرررررددددددمممم! روشن است که این کردم که سخت گفته شده همان کرده ام است! هم ساده است مانند آلمانیک هم چم[3] را به خوبی میرساند! از این دیدگاه از آلمانیک و انگلیسیک بسی بهتر است!
Bâzi kardam
Bâzi kardaaam = Bâzi Karde-am
[man] Ânjâ raftam.
I went there.
Ich bin da gegangen.
آلیس نوشته: کارواژههای است، بود، شد و ... در دستور زبان پارسی کارواژههای «کمکی» هستند و نه کارواژههای مهادین!
خویشکاری آنان روشن نمودن «بافتار گزاره» میباشد. زمانیکه شما "است"، این کارواژهی کمکی را از گزاره بزدایید
کژساختی برمیاورید، به نمونه گزارههای زیر را ببینید:
«نامه نوشته.» این گزاره، کنون فرزام است یا "جملهی مجهول" یا آینده؟! (= او نامه نوشته است یا او نامه نوشته بود یا
نامه نوشته شد یا نامه نوشته خواهد شد؟!)
Mehrbod نوشته: اگرنه خود [است] همواره در پارسیک میتواند بیافتد
آلیس نوشته: گفتیم که در زبان گفتاری Present Perfect ناپیداست و فراموش شده است:
من به زیر باران رفتهام {رفتهام، رفتهای، رفته است} = من زیر بارون رفتم { رفتم، رفتی، رفته }
بر اینپایه در ترزبان گزارههای انگلیسی Present Perfect و گاه Present Perfect Continuous و ... به فارسی
از گذشتهی ساده بهره میگیریم. این کار شما هم در همین راستا میرود؛ اینک هوش کردید؟!
Man zire bârun raftam ≠ (Man zire bârun raftaaaam = Man zire bârun rafte-am)