undead_knight نوشته: قانون بازار:هر چیز که عرضه زیادی داشته باشه ارزش اقتصادیش پایین میاد.
عرضه کار بدنی زیاد هست چون تقریبا "هر کسی" میتونه انجامش بده، عرضه کار فکری به مراتب کمتره چون هر کسی نمیتونه انجامش بده.
پس ارزش اقتصادی طراحی خیلی بیشتر از ارزش کاری هست که برای تولید چیز طراحی شده به کار میره.
فکر نکنم کسرا بتونه درست متوجه منظورتون بشه! به خاطر اینکه همین پاسخ رو هم میذاره در چارچوب سوسیالیسم و بررسیش میکنه! در صورتی که برای درکش باید خارج از چارچوب سوسیالیسم این مساله بررسی بشه.
تمام سعی من بر اینه که این دوستان سوسیالیست/کمونیست ما اول یاد بگیرند وقتی موضوعی بررسی میشه باید خارج از چارچوب کمونیسم/سوسیالیسم بررسی بشه تا بشه فهمید چه قدر درسته!
وقتی شما ایمان داری که همه باید از همه چیز به شکل برابر استفاده کنند فارق از استعدادها، دانش، میزان سخت کوشی، میزان متریال و سرمایه ای که گذاشته شده و .... نمیتونی درست نتیجه گیری کنی.
در صورتی که اینها "کار برابر در قبال دستمزد برابر" رو با "کار در قبال دستمزد برابر" قاطی کردند!!! (دستمزد شامل حق بیمه، حقوق، امکانات و ... میشه و منظور کلی از دستمزد در اینجا پاداش است)
نکته دوم اینه که اینها باید درک کنند تامین سرمایه خودش بخشی از کار هستش!!! پس کار کسی که سرمایه ای نذاشته با کار کسی که سرمایه سیستم (عامل موجودیت سیستم) رو تامین کرده هرگز برابر نیست.
از طرفی اگر بخوایم قیاس کنیم تامین سرمایه 90% از پروسه کاره!!! پس دستمزد سرمایه گذار باید به شکل قابل توجهی بیشتر از کارگر باشه. بدون سرمایه هرگز نظام تولیدی شکل نمیگیره و بدون نظام تولیدی اصولن بحث بر سر اینکه کی چه قدر حقوق بگیره بی فایده و نشدنی هستش.
پس :
1 - سرمایه گذار همواره باید درصد بیشتری از سود را کسب کند چرا که :
- با سرمایه گذاری اش به نوعی خالق سیستم شده
- سرمایه گذاران یا در سیستم اقتصادی نوین همان سهامداران نه تنها تامین کننده مخارج سیستم هستند بلکه به نوعی ضمانت و بیمه برای بقای سیستم هم هستند و بدون سود در قبال سرمایه گذاری دارایی خودشون رو به خطر نمیندازند و این حق طبیعیشون هم هست.
- در قبال سرمایه گذاری انتظار سود و درآمد داره
- حفظ و مدیریت منابع و سرمایه هم کاره (بر خلاف زر و ور مفت کمونیستها)
2 - کسی که تخصص داره باید دستمزد بیشتری داشته باشه چرا که :
- برای به دست آوردن تخصص سختی بسیار کشیده
- کالایی که عرضه میکنه تقاضای بالا در کنار محدودیت منابع داره
- هر کسی قادر به عرضه اش نیست و به همین خاطر ارزش بیشتری داره
- از سه مورد بالا نتیجه گرفته میشه کار جراح متخصص قلب با کار عمله ای که آجر میندازه بالا برابر نیست در نتیجه دستمزد هم نباید برابر باشه.
3 - نیروی کار به مانند شلغم، هویج، آیفون، کامپیوتر، پیاز، سیب زمینی و ... کالا هستش و بسته به کیفیتش ارزشی مشخص خواهد داشت.
پس کاملن و 100% اخلاقیست که دستمزد و پاداش کسی که تمام دوران کودکی اش به تحصیل پرداخته! سختی کشیده تا تخصص پیدا کنه بیشتر از کسی باشه که هرگز کاری نکرده، برای به دست آوردن تخصص سختی نکشیده و یا تلاش نکرده و یا شرایطش براش فراهم نبوده.
همچنین اخلاقیست که سرمایه گذار بیشترین سود رو برداره چرا که بدون پول و بعضن مدیریت منابع سرمایه گذار اصولن کار و یا سیستم اقتصادی مورد نظر وجود خارجی نخواهد داشت. همچنین بدون پول سرمایه گذار سیستم اقتصادی موجود توانایی تامین مخارج و ترمیم آسیب دیدگیهاش رو نداره و خیلی زود نابود خواهد شد.
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری