نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 3 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم

Holodomor - WiKi ;)

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ

undead_knight نوشته: Holodomor - WiKi ;)
این قضیه به نظر من سیاست‌های بد اقتصادی مربوط می‌شه که باعث قحطی شد تا یک کشتار پاکسازی نژادی ، چون خیلی‌ از رهبران حزب کمونیست تا خود تروکسکی متولد اوکراین بودند ؛ خیلی‌ از رهبران کمونیست بلوک شرق هم همینطور ، من فکر نمیکنم تنفر نژادی به ضدّ اوکراینی‌‌ها بوده ، بلکه ریدمان اقتصادی استالینی که خیلی‌ از کمونیست‌ها هم با اون مخالف بودند باعث این شد

"A Land without a People for a People without a Land"


پاسخ

sonixax نوشته: هیچ انسان عاقلی حاضر نمیشه ماحصل دسترنج خودش رو مفت و مجانی با بقیه سهیم بشه.
اتفاقا بنظر من کسی که خیلی پولدار میشه و بیشتر از نیاز خودش ثروت داره باید اون رو با بقیه هم سهیم بشه.
در یک برنامه مستند در euro news با یک سرمایه دار اروپایی صحبت میکرد که ظاهرا کارآفرینی و کارهای عام المنفعه خوبی داشت، اونم همین نظر رو داشت و میگفت که سرمایه داری مزایا و قابلیت های استثنایی خودش رو داره اما قبول داشت که خطرات و نقصهایی هم داره از این جهت که بخش بزرگی از ثروت و امکانات ممکنه در دست و کنترل عدهء معدودی قرار بگیره و میگفت که برای جبران این مسئله باید کسانی که ثروت زیادی دارن یجوریی بخشی از اون رو برای جامعه سرمایه گذاری و هزینه مجدد بکنن نه اینکه جزو دارایی شخصی خودشون بدونن که هرکاری خواستن میتونن باهاش بکنن (حتی آتیش بزنن یا راکد نگه دارن یا فقط برای تفریح و عیاشی های خودخواهانه خودشون خرجش بکنن).
افراد دیگری هم هستن که همین اعتقادات رو داشتن و دارن. مثلا ریچارد استالمن، بنیانگذار جنبش نرم افزار آزاد و پروژهء GNU، هم همین اعتقاد رو داره و میگه من با اینکه کمونیست نیستم و با تجارت خصوصی مخالف نیستم اما سرمایه داری یکسری نقص ها و سایدافکت هایی داره که ما با چنین حرکتهایی میتونیم اونا رو تاحدی که میتونیم جبران کنیم.

شما باید توجه کنید که در دنیای امروز مسئله فقط زحمت و استعداد و پول نیست، بلکه عملا یک نوع انحصار هم در خیلی مواقع و خیلی حیطه ها بوجود میاد که باعث میشه افراد ضعیف تر و کسانی که تازه میخوان شروع کنن با موانع و هزینه های بیشتری مواجه بشن، که بخشی از این از طریق قوانین انحصار فکری ایجاد میشه. یعنی شما یک چیزی رو قبل از من اختراع کنی (فرض اصلا من اون موقع بچه هستم)، اونوقت انحصار اون در اختیار شماست و من دیگه اون آزادی و جایگاه آزادی رو که شما در این مورد داشتی ندارم و محدود میشم. کمپانی های بزرگ در دنیا انبوهی از Patent ها رو در اختیار دارن که وارد شدن در رقابت با اونها عملا بدون داشتن منابع مشابهی از انحصارهای قانونی و/یا پول خیلی زیاد (برای اینکه بتونی امتیاز اینها رو از جایی بخری) بسیار دشوار و در بعضی موارد غیرممکنه. پرهیز از این Patent ها کار راحتی نیست و نیاز به استخدام حقوقدان و متخصصین مربوطه و نظارت و تحقیق دائمی از جانب اونها داره و تازه با این حال بازم ریسک نقض Patent و مورد شکایت واقع شدن وجود داره که خودش هزینه ها و ریسک های گزافی رو در پی داره. تازه از بعد فنی هم دور زدن تمام این انبوه Patent ها که بعضا هم فناوریهای کم و بیش اساسی/کلی ای رو در بر میگیرن اصلا کار راحتی نیست!
پاسخ

Theodor Herzl نوشته: این قضیه به نظر من سیاست‌های بد اقتصادی مربوط می‌شه که باعث قحطی شد تا یک کشتار پاکسازی نژادی ، چون خیلی‌ از رهبران حزب کمونیست تا خود تروکسکی متولد اوکراین بودند ؛ خیلی‌ از رهبران کمونیست بلوک شرق هم همینطور ، من فکر نمیکنم تنفر نژادی به ضدّ اوکراینی‌‌ها بوده ، بلکه ریدمان اقتصادی استالینی که خیلی‌ از کمونیست‌ها هم با اون مخالف بودند باعث این شد
چه به سیاست های بد مربوط بشه و چه کاملا عمدی بوده باشه واقعا نقطه سیاهی در کارنامه سیستم کمونیستی هست.
البته این رو هم باید در نظر گرفت با دریافت کمک های خارجی مخالفت کرده بودند،یعنی جون مردم براشون به اندازه ای ارزش نداشته که بزارند سیستم های کثیف کاپیالیستی بهشون کمک کنند:))

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ

kourosh_iran نوشته: اتفاقا بنظر من کسی که خیلی پولدار میشه و بیشتر از نیاز خودش ثروت داره باید اون رو با بقیه هم سهیم بشه.

نظر شما محترم ولی هیچ بایدی در کار نیست!


kourosh_iran نوشته: در یک برنامه مستند در euro news با یک سرمایه دار اروپایی صحبت میکرد که ظاهرا کارآفرینی و کارهای عام المنفعه خوبی داشت، اونم همین نظر رو داشت و میگفت که سرمایه داری مزایا و قابلیت های استثنایی خودش رو داره اما قبول داشت که خطرات و نقصهایی هم داره از این جهت که بخش بزرگی از ثروت و امکانات ممکنه در دست و کنترل عدهء معدودی قرار بگیره و میگفت که برای جبران این مسئله باید کسانی که ثروت زیادی دارن یجوریی بخشی از اون رو برای جامعه سرمایه گذاری و هزینه مجدد بکنن نه اینکه جزو دارایی شخصی خودشون بدونن که هرکاری خواستن میتونن باهاش بکنن (حتی آتیش بزنن یا راکد نگه دارن یا فقط برای تفریح و عیاشی های خودخواهانه خودشون خرجش بکنن).

نظر این سرمایه دار هم محترم ولی باز هم بایدی در کار نیست!

kourosh_iran نوشته: افراد دیگری هم هستن که همین اعتقادات رو داشتن و دارن. مثلا ریچارد استالمن، بنیانگذار جنبش نرم افزار آزاد و پروژهء GNU، هم همین اعتقاد رو داره و میگه من با اینکه کمونیست نیستم و با تجارت خصوصی مخالف نیستم اما سرمایه داری یکسری نقص ها و سایدافکت هایی داره که ما با چنین حرکتهایی میتونیم اونا رو تاحدی که میتونیم جبران کنیم.

که البته هنوز نتونستند! هر برنامه آزاد و یا با مجوز گنو و امثالهم در مقابل انواع تجاری و تحت مالکیت خصوصیش بسیار کمبود داره به خصوص در بخش پشتیبانی به همین جهت هم هست که مردم دنیا حاضر نمیشند ویندوز پر از باگ و مشکل و حفره و خوره منابع سیستم و البته گران قیمت را ول کنند بروند CentOS یا اوبونتو یا ... نصب کنند!! چرا ؟! چون نیازهاشون رو برآورده نمیکنه و دولوپرها هم به جای اینکه به نیاز های مردم نگاه کنند به آنچه که خودشان دوست دارند نگاه میکنند! پشتیبانی هم که کلن بحثش خلاصه میشه به یک سری فاروم که یک سری یوزر دیگه جواب مشکلات یک سری یوزر دیگه رو میدند تازه اون هم با پاس دادن به یک لینک دیگه که خود اون لینکه پاست داده به یک لینک دیگه و الا آخر! دست آخر هم نتیجه مطلوبی گیرت نمیاد و اگر تخصص کافی داشته باشی خودت دست به کار میشی و یک برنامه از نو مینویسی و اگر تخصص کافی نداشته باشی میری سراغ انواع تجاری!!! (البته اینهایی که گفتم برای کاربری معمولی بود نه حرفه ای و ...)

kourosh_iran نوشته: شما باید توجه کنید که در دنیای امروز مسئله فقط زحمت و استعداد و پول نیست،

دقیقن مساله همین سه تاست! هر کسی که به اندازه کافی استعداد داشته باشد و با زحمت کافی از استعداد خودش استفاده کنه قطعن به میزان چشم گیری پول میرسه.
تمام مدلهای کمونیستی سرمایه دار رو از روز ازل سرمایه دار و کارگر رو تا به ابد کارگر فرض میکنه! و این به جز دروغ چیز دیگری نیست که پاچه ی افراد نادان و ناآگاه میکنند! بسیاری از افراد ثروتمند و سرمایه داران روزگاری فقیر و بی پول بوده اند.


kourosh_iran نوشته: بلکه عملا یک نوع انحصار هم در خیلی مواقع و خیلی حیطه ها بوجود میاد که باعث میشه افراد ضعیف تر و کسانی که تازه میخوان شروع کنن با موانع و هزینه های بیشتری مواجه بشن، که بخشی از این از طریق قوانین انحصار فکری ایجاد میشه.

نه خیر همچین خبری نیست!
انحصاری بودن یک چیز باعث نمیشه که یک چیز دیگه درست کار نکنه مگر اینکه وابسته به اون باشه! که طبیعتن وقتی شما میخوای از محصول یکی دیگه استفاده کنی باید حق استفاده ازش رو هم بپردازی! نمیخوای بپردازی!؟ ایرادی نداره برو خود از اول شروع کن و همه چیز رو خودت تولید کن!
در قبال تسریع و سهولت کار شما باید پول پرداخت کنید! به همین راحتی.

kourosh_iran نوشته: یعنی شما یک چیزی رو قبل از من اختراع کنی (فرض اصلا من اون موقع بچه هستم)، اونوقت انحصار اون در اختیار شماست و من دیگه اون آزادی و جایگاه آزادی رو که شما در این مورد داشتی ندارم و محدود میشم.

این حرف اشتباهه! شما میتونی بری همون چیز رو از اول و با روش خودت بسازی حق ساختنش رو هم ثبت کنی! ولی اگر بخوای از روشی که من خودم رو سرش پاره کردم و پیدا کردم و اختراعش کردم استفاده کنی باید پولش رو پرداخت کنی! به همین راحتی.
فرض کنیم که من مخترع چرخ هستم (:دی) با این حساب دیگه کسی اجازه نداره چرخ اختراع کنه چون مخترعش منم ؟! به هیچ عنوان چنین چیزی نیست و هر کسی میتونه بره چرخ اختراع کنه! یک راه دیگه هم داره و اون اینه که دوباره از نو چرخ رو اختراع نکنه و بیاد از من چرخ بخره !!!
یک مقداری مساله رو امروزی ترش میکنم ، در تمام دستگاه های کامپیوتری امروزی یک پورتی هست به نام USB ، هر کسی بخواد در وسیله ای که تولید میکنه از این پورت استفاده کنه باید به شرکتهای Compaq, DEC, IBM, Intel, Microsoft, NEC, Nortel حق استفاده از این پورت رو بپردازه چون اینها مخترع این پورت هستند و صاحب امتیازش! ولی این به معنای اینه که چون اینها یک پورتی ساختند شخص دیگه ای حق نداره بره یک پورت جدید تر اختراع کنه اسمش رو هم بذاره MAB ؟ (Milad's Awesome Bus) :دی



kourosh_iran نوشته: کمپانی های بزرگ در دنیا انبوهی از Patent ها رو در اختیار دارن که وارد شدن در رقابت با اونها عملا بدون داشتن منابع مشابهی از انحصارهای قانونی و/یا پول خیلی زیاد (برای اینکه بتونی امتیاز اینها رو از جایی بخری) بسیار دشوار و در بعضی موارد غیرممکنه.

خوب دارند که دارند! برای به دست آورنش زحمت کشیدند، پول خرج کردند، هزینه کردند. بعد همین کمپانی های بزرگ که از روز اول بزرگ نبودند! با زحمت و کوشش فراوان بزرگ شدند! نمونه خیلی خوبش همین گوگل خودمون که از یک گاراژ شروع کرد.
اینم عکسش :
[ATTACH=CONFIG]4461[/ATTACH]


kourosh_iran نوشته: پرهیز از این Patent ها کار راحتی نیست و نیاز به استخدام حقوقدان و متخصصین مربوطه و نظارت و تحقیق دائمی از جانب اونها داره و تازه با این حال بازم ریسک نقض Patent و مورد شکایت واقع شدن وجود داره که خودش هزینه ها و ریسک های گزافی رو در پی داره. تازه از بعد فنی هم دور زدن تمام این انبوه Patent ها که بعضا هم فناوریهای کم و بیش اساسی/کلی ای رو در بر میگیرن اصلا کار راحتی نیست!

همون طوری که بالاتر هم گفتم سایرین با خرج پول زیاد و زحمت فراوان یک سری چیزها رو Patent کردند! قرار نیست بقیه بیاند ماحصل زحمات اونها رو مفت مفت صاحب شند!
پس همون طوری که اونها پول خرج کردند، زحمت کشیدند، دود چراغ خوردند و ... بقیه هم میتونند همون راه رو (که صد البته یک شبه نبوده و سالیان سال طول کشیده) طی کنند و همه چیز رو از اول بسازند و یا اگر نمیخواند این همه مسیر رو طی کنند میرند و امتیاز استفاده ازشون رو خریداری میکنند. به عبارت ساده تر یا شما باید زحمت بکشید و زمان زیاد صرف کنید، شکست بخورید، از اول شروع کنید، درس بخونید، کلی زور بزنید و با فرض اینکه استعداد و دانش و تخصص و پشتکار لازم رو داشته باشید بعد از 16 سال بشید گوگل! یا خشکه حساب کنید!!!!


فایل‌های پیوست
.jpg google_garage.gi.big.jpg اندازه 90.94 KB  تعداد دانلود: 78

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

Theodor Herzl نوشته: این قضیه به نظر من سیاست‌های بد اقتصادی مربوط می‌شه که باعث قحطی شد تا یک کشتار پاکسازی نژادی ، چون خیلی‌ از رهبران حزب کمونیست تا خود تروکسکی متولد اوکراین بودند ؛ خیلی‌ از رهبران کمونیست بلوک شرق هم همینطور ، من فکر نمیکنم تنفر نژادی به ضدّ اوکراینی‌‌ها بوده ، بلکه ریدمان اقتصادی استالینی که خیلی‌ از کمونیست‌ها هم با اون مخالف بودند باعث این شد

سیاست بد اقتصادی کدومه ؟!
دستور مستقیم استالین بوده برای سرکوب جنبش های ضد کمونیستی در اوکراین! کدوم سیاست بد اقتصادی کسرا جان ؟!
گند مستقیم چیزیست به نام دیکتاتوری پرولتاریا که تمام کمونیستها سینه سپر ازش دفاع میکنند. گند مستقیم تفکریست به نام کمونیسم که نشده تا حالا جایی بر سر کار بیاد و پشت سرش هم آبادانی بیاد!
جناب مزدک که در نشان دادن یک کشور درست و حسابی کمونیستی در تمام طول و عرض تاریخ رسمن وضع حمل فرمودند و گفتند انگشت کاپیتالیستها زیادی کلفت بود و سوراخ کمونیستها زیادی تنگ و کمونیسم رید چون کاپیتالیسم کلفت بوده!!!

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

۱۰ بار در مورد این قضیه بحث کردیم! کسی‌ نگفته اینجا کمونیسم بی‌ اشکال هست ولی‌ اگر چیزی هم هست مشکل داخلی‌ ما هست ، کاپیتالیسمی که باعث کشته شدن ۱۰۰ میلیون بومی آمریکایی شده گه می‌خورد به شوروی ایراد می‌گیرد!

American Indian Holocaust - RationalWiki

"A Land without a People for a People without a Land"


پاسخ

sonixax نوشته: نظر شما محترم ولی هیچ بایدی در کار نیست!
نظر این سرمایه دار هم محترم ولی باز هم بایدی در کار نیست!
از نظر قانونی نیست، ولی از نظر اخلاقی بنظر بنده هست.
بالاخره کسی که ثروتمند میشه و به چیزهای گنده میرسه تنها بصورت فردی و با صرف زحمت خودش نیست و از مزایای جامعه و زحمات دیگران در طول تاریخ تاحالا هم گرچه بصورت غیرمستقیم بهره مند شده که به اینجا رسیده، و بنابراین نسبت به حفظ سلامت این سیستم و ادامهء اون مسئوله، نه اینکه بگه خب من بارم رو بستم تا آخر عمرم و دیگه هیچ مسئولیتی ندارم و هیچی برام مهم نیست.
این همه نظام بشری و قوانین حمایتی و نظم و جامعه و خدمات که براش هزینه میشه تا همین حضرات بتونن کامیاب بشن، بخاطر این نیست که بقیه عاشق چشم و ابروی اونا هستن، بلکه بخاطر اینکه که وجود این افراد و تاثیراتی که بوجود میارن بتونه در نهایت برای کل جامعه مفید باشه و یه چیزی در قبال این هزینه ها به کل مردم هم برسه، نه اینکه اونا فقط پولدار و خوشبخت بشن و بقیه مردم و جامعه و ماجرا دیگه مهم نباشه.
یک کسی که برای جامعه کار مفید نکنه، در این سیستم کار مفیدی انجام نمیده و حتی میتونه بهش صدمه بزنه. هرچند شاید استدلال کنید که بهرحال ناخواسته و غیرمستقیم هم که شده به جامعه سود میرسه از بابت پول و وجود این افراد، ولی این خودش بحثی میطلبه و من بهش زیاد اطمینان ندارم!

نقل قول:که البته هنوز نتونستند!
چرا تاحد زیادی تونستن. نمیگم کامل بوده، ولی بقدری بوده که ارزشش رو داشته.
این رو خود بنده چون رشتم رایانه و برنامه نویسیه و خوره این مسائل هستم و ضمنا تحقیق و اطلاعات ویژه ای هم درمورد جنبش نرم افزار آزاد و لینوکس و این حرفا داشتم میدونم.

نقل قول:هر برنامه آزاد و یا با مجوز گنو و امثالهم در مقابل انواع تجاری و تحت مالکیت خصوصیش بسیار کمبود داره
خیر اینطور نیست که هر برنامهء آزادی در مقابل انواع تجاری کمبود زیادی داشته باشه! در بعضی موارد برابر یا کاملا نزدیک هستن و در بعضی موارد حتی شاید برتر. در خیلی موارد دیگر هم بهرحال فاصله اونقدری زیاد نیست یا اینطور بگیم که بهرحال برای خیلی افراد و کارها کافی هستن و بعلت مزایای آزادی و رایگان بودن ترجیح داده میشن و صرف میکنن.
بیشتر یکسری برنامه های خاص و خیلی تخصصی و بزرگ و پیچیده هست امروزه که معادل آزاد ندارن یا اگر دارن بقدر کافی به پای تجاریش نمیرسه.
بنظرم اطلاعات شما دربارهء دنیای بازمتن و نرم افزار آزاد محدود و/یا قدیمی باشه!
میتونیم وارد بحث بر اساس نمونه های واقعی و مثالهای ملموس امروزی بشیم.

بعدم بهرحال کاچی بعض هیچی، همین که هست و در خیلی کاربردها اگر مناسب نیست ولی در خیلی دیگر هم مناسبه و کفایت میکنه خودش خیلی بهتر از نبودن این نرم افزارهاست. مطمئنا این نرم افزارها چهرهء جهان رو تغییر زیادی دادن.

نقل قول:به خصوص در بخش پشتیبانی
همونطور که گفتم در خیلی موارد مشکل آنچنانی وجود نداره.
مثلا زبان PHP که بازمتنه و دنیا رو گرفته، آیا مشکل پشتیبانی جدی داره؟
وب سرور آپاچی. لینوکس.
واقعا تعداد و غنای این نرم افزارها و کیفیت و کاربران اونا در کل خیلی بیش از این حرفهاست انگار شما خبر ندارید ولی بنده که کار و مطالعه و تحقیق روزانم به این چیزا ربط داره و توی فرومهای برنامه نویسی هم هستم میدونم و تعجب میکنم شما چطور ابعاد موفقیت این نرم افزارها رو که امروز جلوی چشممونه انکار میکنید!
بابا واقعیت خیلی متفاوت از چیزیه که شما میگید.
همون اندروید که توی گوشی ها هست و مال گوگله بر پایه لینوکسه و اگر نه کاملا ولی بخش عمده ای از اون آزاد و بازمتنه و تونسته با پلتفرم انحصاری اپل کاملا رقابت بکنه و امثال اپل نتونن سیاست های بسته و انحصاری خودشون رو به همهء بشریت تحمیل کنن.
نقل قول:به همین جهت هم هست که مردم دنیا حاضر نمیشند ویندوز پر از باگ و مشکل و حفره و خوره منابع سیستم و البته گران قیمت را ول کنند بروند CentOS یا اوبونتو یا ... نصب کنند!! چرا ؟! چون نیازهاشون رو برآورده نمیکنه و دولوپرها هم به جای اینکه به نیاز های مردم نگاه کنند به آنچه که خودشان دوست دارند نگاه میکنند! پشتیبانی هم که کلن بحثش خلاصه میشه به یک سری فاروم که یک سری یوزر دیگه جواب مشکلات یک سری یوزر دیگه رو میدند تازه اون هم با پاس دادن به یک لینک دیگه که خود اون لینکه پاست داده به یک لینک دیگه و الا آخر! دست آخر هم نتیجه مطلوبی گیرت نمیاد و اگر تخصص کافی داشته باشی خودت دست به کار میشی و یک برنامه از نو مینویسی و اگر تخصص کافی نداشته باشی میری سراغ انواع تجاری!!! (البته اینهایی که گفتم برای کاربری معمولی بود نه حرفه ای و ...)
همونطور که خودت گفتی این بحث بیشتر در زمینهء دسکتاپ هست و کاربران دسکتاپ با اینکه به لحاظ تعداد زیاد هستن ولی در کل بنا به دانش و بینش و تجربهء بنده در زمینهء کل کاربردها و اهمیت و کارایی کلی در کل دنیای رایانه و اینترنت و این حرفها سهم محدودی دارن و مثلا اگر 98% کاربران از ویندوز استفاده میکنن ولی اینطور نیست که بگیم اهمیت و فایدهء ویندوز در دنیا 98% است و سهم بقیهء سیستم عاملها فقط 2%. همین کاربران دارن با اینترنت، سرورها، روترها، و خیلی سرویسها و امکانات و سایتهایی کار میکنند که بخش عمده ای از کارکرد آنها بر دوش نرم افزارهای آزاد و بازمتن صورت میگیرد. ضمنا خیلی از برنامه ها و فرمت ها و پروتکل هایی که مستقیم یا غیرمستقیم از جنبش نرم افزار آزاد/بازمتن ناشی شدن روی پلتفرم ویندوز هم به وفور پیدا شده و استفاده میشن. مثالهای خیلی روشن و سادش مثلا نرم افزارهای بازمتن مثل فایرفاکس، ولی خیلی بیشتر هست که بعضا به صورتهایی هستن که خیلی افراد نمیبینن و نمیدونن ولی وجود دارن. مثلا من خودم بازی محبوبی که داشتم در فایلهاش که دقت میکردم از فرمت ها و کدکهای آزاد استفاده میکرد، با اینکه خود بازی انحصاری و کد بسته بود.
شما برو در زمینهء سرور، ابررایانه ها، موسسات علمی و تحقیقاتی و دانشگاهی، ببین اونجا هم ویندوز دست بالا رو داره یا نه! توی بعضی زمینه ها (مثلا ابررایانه ها) اصلا ویندوز تقریبا وجود خارجی نداره و همش لینوکس و نرم افزارهای جانبی هست که خیلی هاشون بازمتن هستن. این نشون میده که لینوکس و نرم افزارهای بازمتن در خیلی کاربردها کیفیت کافی دارن، اونم برای کاربردهای جدی و مهم، و اینکه شما میگید با نرم افزارهای انحصاری رقابت نمیکنن صحیح نیست!

نقل قول: دقیقن مساله همین سه تاست! هر کسی که به اندازه کافی استعداد داشته باشد و با زحمت کافی از استعداد خودش استفاده کنه قطعن به میزان چشم گیری پول میرسه.
این یه ادعاست.
البته هنوزم میشه از خیلی راهها پولدار شد، ولی این کار در کل و بخصوص از طریق بعضی حیطه ها به مرور دشوارتر شده که یک دلیلش همون انحصارهای فکری است که گفتم.
فقط من نمیگم، بلکه آمارها و تحقیقات خودشون نشون میده که تعداد/موفقیت شرکتهای کوچک و نوپا نسبت به زمانهای دورتر خیلی کمتر شده امروزه.
چیزی که شما میگی فقط یک ادعاست، که آمار و دلایل و شواهدی که بنده بهشون اشاره کردم باهاش سازگاری چندانی نداره.

نقل قول: تمام مدلهای کمونیستی سرمایه دار رو از روز ازل سرمایه دار و کارگر رو تا به ابد کارگر فرض میکنه! و این به جز دروغ چیز دیگری نیست که پاچه ی افراد نادان و ناآگاه میکنند! بسیاری از افراد ثروتمند و سرمایه داران روزگاری فقیر و بی پول بوده اند.
اینکه من مخالفتی ندارم و طرفدار کمونیست هم نیستم. ولی سرمایه داری هم بی نقص و بدون عوارض جانبی نامطلوب نیست و توش همینطوری خودکار همه چیز بطور مطلوب و انسانی پیش نمیره. نقش همون آدمهای خاص و اخلاقی و نیکوکار هم هست که سرمایه داری هنوز در کل سرپاست و اون عوارض تاحدی کنترل شدن. همون آدمهایی که پولشون رو میبخشن یا برای کارآفرینی و کارهای عام المنفعه خرج میکنن، خیلی وقتا انحصارهای عملی یا قانونی خودشون رو آزاد میکنن (حداقل بخشی از اونا رو)، و آدمهایی مثل ریچارد استالمن که جنبش نرم افزار آزاد و بازمتن رو بوجود میارن. تاثیر اینا کم نیست. خیلی هم زیاده! بدون اینها سرمایه داری نمیتونست امروز به اینجا برسه و در گند و آفات خودش غرق شده بود.
چرا کمپانی های بزرگ مثل IBM و خیلی های دیگه با نرم افزار آزاد و بازمتن همکاری های قابل توجهی کرده و میکنن؟ چرا بارها انحصارهای قانونی خودشون رو بخاطر همکاری با این گروهها و اهداف لغو کردن؟ چرا خیلی از محصولات گرچه مقداری قدیمی و محدود نسبت به آخرین و مهمترین محصولات خودشون ولی با این حال بازهم بسیار ارزنده و مفید رو آزاد و بازمتن کردن؟ من جایی خوندم که حتی مثلا کمپانی های سخت افزار دیدن که نسل آیندهء مهندسان و دانشمندانی که نیاز خواهند داشت دارن کم و کمتر میشن بخاطر اینکه فناوریهای این کمپانی ها خیلی پیشرفته و جدید و در عین حال انحصاری و سری بود نسبت به چیزی که دانشجوها توی دانشگاهها میخوندن و بررسی و استفاده میکردن، این بود که اومدن و یکسری از علم و فناوریهای سری و انحصاری خودشون رو منتشر کردن و در اختیار گذاشتن. پس اینطور نیست که فکر کنیم با انحصار و خودخواهی و تفکر کوتاه مدت این سیستم میتونه به سلامت به بقای خودش برای همیشه ادامه بده. این سیستم نیاز به فیدبک و تعدیل داره از جنبه های گوناگون و بی نقص و کاملا بدون نیاز به دخالت و اصلاح نیست. حالا یکی بر اساس منافع طولانی مدت مادی خودش این کار رو میکنه و جنبهء اقتصاد و پوله، یکی دیگه هم هست که بر اساس حفظ ارزشها و ارتباطهای اجتماعی و انسانی و گسترش عدالت و محبت و فرصتهای برابر این کار رو میکنه، که ریچارد استالمن یک نمونشه.

نقل قول:نه خیر همچین خبری نیست!
انحصاری بودن یک چیز باعث نمیشه که یک چیز دیگه درست کار نکنه مگر اینکه وابسته به اون باشه! که طبیعتن وقتی شما میخوای از محصول یکی دیگه استفاده کنی باید حق استفاده ازش رو هم بپردازی! نمیخوای بپردازی!؟ ایرادی نداره برو خود از اول شروع کن و همه چیز رو خودت تولید کن!
در قبال تسریع و سهولت کار شما باید پول پرداخت کنید! به همین راحتی.
دوست عزیز بنده در این مورد ده ها و صدها صفحه مقاله خوندم.
قضیه اصلا به این سادگی نیست.
یکسری مقاله راجع به نرم افزار آزاد و این حرفا در وبلاگم هست که ترجمه کردم توصیه میکنم بخونید.
قضیه اینه که امروزه اونقدر تعداد این انحصارها زیاده و هرکس کوچکترین چیزی رو که فکر میکرده و میشده Patent کرده که ایجاد کردن سیستمهای پیچیده و بزرگ بدون اینکه ناخواسته مشابه چیزی رو که دیگری قبلا بهش فکر و بنام خودش ثبت کرده طراحی کنی بسیار زیاده، در بعضی موارد تقریبا اجتناب ناپذیر، و برای اینکه خودت رو از خطر نقض Patent و شکایت که از نظر مالی و سیاسی میتونه خسارت فاجعه باری خصوصا برای افراد و شرکتهای ضعیف و نوپا داشته باشه حفظ کنی، نیاز هست فقط کلی در این باب هزینه و تحقیق و مراقبت دائمی داشته باشی و یک حقوقدان بعلاوهء متخصصین مربوطه فنی رو به این امر اختصاص بدی، و تازه با این حال دور زدن این همه ایده هایی که بعضا در خیلی کاربردها اساسی و کلی هستن خودش امر دشوار و دردسرساز و هزینه بری است.
البته من بیشتر از انحصارها در حیطهء نرم افزار صحبت میکنم که ازش اطلاعات بیشتر و موثق تری دارم.
شرکتهای بزرگ همشون انبوهی Patent دارن (خیلی هاش رو خریدن و لزوما همه رو خودشون اختراع نکردن) که با هم توافق میکنن و مبادله میکنن و بطور معمول هم یکی از دیگری شکایت نمیکنه اگر هم بکنه میدونه و دیگری هم مقابله به مثل میکنه و ضمنا پول اون همه مراحل هزینه بر رو هم دارن، اما افراد و شرکتهای کوچک به هیچ وجه چنین قدرت و منابع مالی و قانونی رو در اختیار ندارن.
البته یکسری جنبش ها مثل همین جنبش نرم افزار آزاد با آگاه سازی و فعالیت های اعتراضی و تحریم هایی که بعضا انجام دادن باعث شدن که این شرکتها کمتر تمایل داشته باشن و جرات کنن که از این قدرت بر علیه افراد و شرکتهای کوچکتر و بطور کلی عموم استفاده کنن.

نقل قول: این حرف اشتباهه! شما میتونی بری همون چیز رو از اول و با روش خودت بسازی حق ساختنش رو هم ثبت کنی! ولی اگر بخوای از روشی که من خودم رو سرش پاره کردم و پیدا کردم و اختراعش کردم استفاده کنی باید پولش رو پرداخت کنی! به همین راحتی.
همونطور که گفتم تعداد و کلیت و بازه ای که خیلی از Patent ها دربر میگیرن اونقدری زیاده که اینکه بخوای یک کار مشابه رو از روش کاملا متفاوتی انجام بدی، بخصوص در چیزهای بزرگ و پیچیده که اجزاء و فناوریهای زیادی دارن، میتونه بسیار دشوار و حتی عملا غیرممکن باشه در خیلی موارد. حتی اگر بشه، این کار پردردسر و پرهزینه ای است که شرکتها و افراد کوچک رو میتونه ورشکست کنه یا اصلا از ورود به رقابت و استارت کار منصرف کنه.
بحث این نیست که یکی بیاد ایدهء شما رو کپی کنه، بحث اینه که حتی اگر خودش فکر کنه و زحمت بکشه به احتمال زیاد به یکی یا چندتا از ایده های شما میرسه و با اینکه خودش فکر کرده خودش کشف کرده خودش زحمت کشیده اما چون شما قبلا اون رو بنام خودت ثبت کردی در نتیجه نمیتونه بدون اجازهء شما از ایده ای که خودش بهش رسیده استفاده کنه.
ریچارد استالمن میگه ما در جریان پروژهء گنو به کد منبع لینوکس حتی نگاه هم نکردیم، چون اگر نگاه میکردیم ممکن بود ناخودآگاه هم که شده کدمون به کدهای اونا شباهت بیشتری پیدا کنه و بعد هم با این بهانه که میگفتن شما کدهای ما رو دیدید پس ازشون کپی برداری کردید از ما شکایت کنن و در دادگاه محکوم بشیم. تازه این چیزی که استالمن ازش صحبت میکنه درمورد کپی رایته که عین خود یک اثر و نه یک ایده (Patent) رو در برمیگیره. Patent از اینم بدتره چون حتی اگر شما خودت همه چیز رو کدنویسی کنی بازم نقض Patent کردی اگر صرفا ایده ای که استفاده کردی مشابه ایدهء اون Patent بوده باشه و گرچه حتی بتونی ثابت کنی که خودت بطور مستقل به اون ایده رسیدی (که البته در بیشتر موارد هم نمیشه ثابت کرد، ولی حتی اگر بتونی ثابت کنی بازم فایده نداره).
در یک تحقیقی که یه زمانی روی کرنل لینوکس انجام دادن، چند صد مورد نقض Patent پیدا کردن! فکر میکنی این نقض Patent ها یا حداقل اکثرش یا حداقل بخش عمده ای از اونا عمدی و با آگاهی بوده؟ فکر میکنی برطرف کردن تمام اونا اونم بدون اینکه Patent های جدیدی رو نقض کنن، کار ساده و کم هزینه ایه؟ جواب هردوی این پرسشها خیر است! برنامه نویسانی که هستهء لینوکس رو توسعه دادن از وجود و نقض این Patent ها بی اطلاع بودن و عمدا این کار رو نکردن و خیلی از اون ایده ها رو هم شاید شخصا ابداع کردن یا زمانی مثلا در دوران تحصیل و دانشجویی از جایی یاد گرفته بودن. این نشون میده که تعداد و گستردگی Patent های نرم افزاری چقدر زیاده و اجتناب و دور زدن اونها چقدر دشوار.

نقل قول: فرض کنیم که من مخترع چرخ هستم (:دی) با این حساب دیگه کسی اجازه نداره چرخ اختراع کنه چون مخترعش منم ؟! به هیچ عنوان چنین چیزی نیست و هر کسی میتونه بره چرخ اختراع کنه! یک راه دیگه هم داره و اون اینه که دوباره از نو چرخ رو اختراع نکنه و بیاد از من چرخ بخره !!!
البته ایده های خیلی ساده و بدیهی یا دارای کاربرد عمومی/قبلی، قابل Patent کردن نیستن (همونطور که فرمولهای ریاضی هم قابل Patent نیستن). چرخ هم اگر منظورت اون شکل دایره ایش هست، Patent نشده و انحصاری روش نیست. اگر بود، بله شما نمیتونستی اختراع و استفاده کنی. چرخ که چند مدل و مثلا مربعی نداره. ایدهء اصلیش یه چیز دایره ایه. اگر کسی اون ایدهء اصلی رو Patent کرده بود شما هرچقدر هم جزییات دیگرش رو تغییر میدادی، ولی از اون ایدهء دایره ای بودن بهرحال به یک صورتی استفاده کرده بودی، نقض Patent کرده بودی. حتی اگر چرخی میساختی به شکل چند ضلعی که مثلا هزار ضلع داشت (یعنی بطور تقریبی دایره میشد)، بازم نمیتونستی با این ترفند جون سالم بدر ببری، چون مشخص بود که ایدهء اصلی رو باز کپی کردی و فقط سعی کردی با یک ترفند ظاهرش رو تغییر بدی.

نقل قول:یک مقداری مساله رو امروزی ترش میکنم ، در تمام دستگاه های کامپیوتری امروزی یک پورتی هست به نام USB ، هر کسی بخواد در وسیله ای که تولید میکنه از این پورت استفاده کنه باید به شرکتهای Compaq, DEC, IBM, Intel, Microsoft, NEC, Nortel حق استفاده از این پورت رو بپردازه چون اینها مخترع این پورت هستند و صاحب امتیازش!
خب دیگه خودت داری میگی. البته در مورد این استانداردها و فناوریهای عمومی و سخت افزار معمولا مشکلی از این حیث نیست و شرکتهایی که در این زمینه کار میکنن معمولا همشون با هم همکاری خوبی دارن و فکر میکنم تعدادشون هم زیاد نیست و مایش رو هم دارن که خرج کنن. بنظر میاد که کم و بیش همشون عضو یک خانواده و دستشون توی یک کاسه است! ضمن اینکه خیلی وقتا در اینطور موارد که نیازهای اساسی و عمومی هست معمولا سیاست ها و سیستم خوب و مشخص و عادلانه ای برای ایجاد اعتماد و گسترش فناوریهای خودشون هم که شده وضع میکنن که خیلی وقتا رسمی و قانونی هم هست و مثلا میگن ما در این زمینه تبعیض قائل نمیشیم و سلیقه و رای شخصی در کار نیست، یعنی موظف هستن به هرکس که متقاضیه و از نظر قوانین دیگر کشوری منعی نداره اون فناوری رو حتما در ازای مبلغ مشخص و منصفانه ای که برای همه هست لایسنس کنن. من راجع به این سیاست ها و قوانین و تعهدات رسمی قبلا مقاله هایی پراکنده خوندم.

ولی وضع در این زمینه های خاص اگر خوب باشه، در همهء زمینه های دیگر لزوما اینطور نیست.

نقل قول: ولی این به معنای اینه که چون اینها یک پورتی ساختند شخص دیگه ای حق نداره بره یک پورت جدید تر اختراع کنه اسمش رو هم بذاره MAB ؟ (Milad's Awesome Bus) :دی
فکر میکنی اختراع کردن یه همچین چیزایی ساده و کم هزینه و سریع است؟ آیا از عهدهء افراد و شرکتهایی که سرمایهء زیادی ندارن برمیاد؟
همین پورت به ظاهر ساده که میگی اینقدر فناوری و Patent توش بکار رفته که شما بخوای یکی درست کنی که حتی نزدیک اونا کارایی داشته باشه و قابلیت رقابت، بعیده بتونی به این سادگی این کار رو بکنی. خیلی جزییات داره خیلی پروتکل ها، انکدینگ ها، روشهای کد کردن سیگنالها و ترکیب و استفاده از حداکثر پهنای باند ممکن، تاجاییکه من میدونم اصلا چیز ساده و کوچکی نیست و کلی فناوری های پیشرفته و انحصاری توش بکار رفته. شما فکر کردی فقط چندتا Pin و سیم رو یه شکل دیگه سر هم کنی میشه رقیب USB؟

نقل قول:خوب دارند که دارند! برای به دست آورنش زحمت کشیدند، پول خرج کردند، هزینه کردند. بعد همین کمپانی های بزرگ که از روز اول بزرگ نبودند! با زحمت و کوشش فراوان بزرگ شدند! نمونه خیلی خوبش همین گوگل خودمون که از یک گاراژ شروع کرد.
البته زمانی که اونا شروع کردن اینقدر Patent و انواع انحصارهای فکری دیگر وجود نداشت و دستشون بازتر بود!
نقل قول:همون طوری که بالاتر هم گفتم سایرین با خرج پول زیاد و زحمت فراوان یک سری چیزها رو Patent کردند! قرار نیست بقیه بیاند ماحصل زحمات اونها رو مفت مفت صاحب شند!
پس همون طوری که اونها پول خرج کردند، زحمت کشیدند، دود چراغ خوردند و ... بقیه هم میتونند همون راه رو (که صد البته یک شبه نبوده و سالیان سال طول کشیده) طی کنند و همه چیز رو از اول بسازند و یا اگر نمیخواند این همه مسیر رو طی کنند میرند و امتیاز استفاده ازشون رو خریداری میکنند. به عبارت ساده تر یا شما باید زحمت بکشید و زمان زیاد صرف کنید، شکست بخورید، از اول شروع کنید، درس بخونید، کلی زور بزنید و با فرض اینکه استعداد و دانش و تخصص و پشتکار لازم رو داشته باشید بعد از 16 سال بشید گوگل! یا خشکه حساب کنید!!!!
حالا کار نداریم ولی میدونید اصولا انحصارهای فکری یک حق طبیعی و از نوع مالکیت نیستن؟ بلکه انحصارهای قانونی و محدودیت های تصنعی هستن که توسط حکومت برای پیشبرد کلی منافع جامعه وضع شدن؟ این انحصارهای آزادیهای طبیعی عموم رو در ازای سودی که قراره در نهایت به جامعه برسه محدود میکنن.
بشر از دیرباز هیچوقت چنین محدودیتی رو بصورت طبیعی نداشته و هرکس هرچی میبینه بطور طبیعی آزاده و حق داره ازش کپی برداری کنه. این یک قابلیت و حق طبیعی و مایهء پیشرفت بشریت تا به امروز بوده. اصولا داریم میگیم کپی، و نه اصل، یعنی اون چیزی که شما کپی کرده مثل یک شیء فیزیکی محدود نیست که بگیم مال کس دیگری است، بلکه شما هم با استفاده از توانایی خودت فقط یک نسخه کپی از روش تولید کردی.
اونطور که شما فکر میکنید انحصارهای فکری یک حق طبیعی و مثل مالکیت هستن، خیر در واقع اینطور نیست و خود متخصصانش هم بر روی این قضیه اینطور فکر نمیکنن (حداقل اتفاق نظر ندارن). از نشانه های اینکه این انحصارها از نوع مالکیت واقعی نیستن اینکه زمان اونا محدوده، در حالیکه در مالکیت طبیعی ما محدودیت زمانی نداریم. ضمنا در قانون اساسی آمریکا هم داشتن چنین قوانینی بصورت یک آپشن اختیاری برای حکومت در صورت صلاحدید آمده و وجودش ضروری دانسته نشده. یک دلیل دیگرش هم همون که مثال زدم، فکر کن شما هم تصادفا چیزی رو اختراع میکنی که کس دیگری قبلا بنام خودش ثبت کرده، بدون اینکه شما از اون اطلاع داشته بوده باشی، اونوقت چطور اون فرد میتونسته اون رو مالک بشه ولی شما هم که مثل اون از فکر خودت و با زحمت خودت به ایدهء مشابهی رسیدی نمیتونی؟ آیا این درسته که فقط بخاطر اینکه یکی پیشدستی کرده و بنام خودش زده، شما از حق مالکیت و استفاده از ایده و زحمت خودت محروم بشی، فقط بخاطر تقدم و تاخر زمانی، و این خودش نشون میده که ایده ها رو نمیشه مانند اشیاء فیزیکی و بقیهء مالکیت های طبیعی دانست وگرنه هرکس میباید بطور برابری مالک ایده و نتیجهء زحمت خودش میشد نه اینکه چیزی که از ذهن خودش بیرون میاد رو متعلق به کس دیگری بدونیم فقط به این خاطر که اون فرد قبلا مشابه اون ایده رو داشته و بنام خودش ثبتش کرده!
باید بدونید که رسیدن به ایده های مشابه امر نادری نیست و بسیار اتفاق افتاده و می افته. حتی سیستم Patent هم خیلی وقتا ایده های عملا مشابهی رو بنام چند نفر ثبت کرده (مثلا چون به شکلهای مختلف مطرح شده بوده و بخاطر ضعف و اشتباه ادارات/سیستمهای ثبت Patent).

در کل در نهایت باید بگم دیدگاه شما دربارهء سرمایه داری و مالکیت و انحصارهای فکری تاحد زیادی افراطی و خودخواهانه و غیرمنطبق با واقعیت و جهان نسبی ای که ما درش زندگی میکنیم بنظر میاد. اینطور نیست که هرکس براحتی بتونه بگه مالک این همه چیزه و فقط با استعداد و توانایی و زحمت و لیاقت و منابع خودش به موفقیت و ثروت و انحصار رسیده؛ نه این وسط خیلی مسائل دیگر هم بوده و هست و خیلی پیچیدگی ها و ابهام ها و نسبیت ها میتونه مطرح بشه و عملا این افراد از سیستمی استفاده کردن که با استفاده از منابع عمومی و مالیات بقیه مردم شرایط و سیستمها و امنیت لازم برای فعالیت و کامیابی اونا رو فراهم کرده، پس از نظر اخلاقی و وجدانی هم که شده اون افراد نباید اونقدر خودخواه و خودپرست باشن و ادعا کنن مطلقا همه چیز رو خودشون با لیاقت و زحمت خودشون بدست آوردن و وقتی به موفقیت و ثروت رسیدن تمام این موفقیت و ثروت مطلقا در مالکیت و انحصار خودشون قرار داره و حق دارن باهاش هرکاری میخوان بکنن!
گفتم که در عمل هم مدتهاست این دیدگاه از مخیله خیلی ها رخت بر بسته و بخاطر وجود جنبش ها و افراد و فعالیت های مثبتی که در این زمینه صورت میگیره هست که امروز وضع ما خیلی بهتره نسبت به اونی که با دیدگاه خودخواهانه و انحصارگرای شما میتونست خلق بشه.

ضمنا بی اطلاعی یا بی انصافی شما درمورد دستاوردها و موفقیت و اهمیت جنبش نرم افزار خودش یک بحث و تاپیک جداگانه میطلبه به گمانم!
واقعا شما در این زمینه خیلی کم اطلاع و سطحی بنظر میاید. نکنه فکر میکنید هدف و دستاوردها در این زمینه فقط دوتا نرم افزارهایی مثل فتوشاپ و اتوکد و game های پیشرفته است؟!
امروزه روز دستاوردها و تاثیرات نرم افزار آزاد/بازمتن تقریبا در همه جا و همه چیز دیده میشه. از توی گوشی همراه شما تا مودمی که باهاش به اینترنت وصل میشید تا فرمت خیلی از فایلهای عکس و صوتی و ویدئویی که مشاهده میکنید و خیلی خیلی چیزهای دیگه. من واقعا تعجب میکنم از این همه ناآگاهی شما از این مسائل و طوری صحبت میکنید که انگار بازمتن چیز جدی ای نیست و دستاوردهای مهمی نداشته. همین سایت داره با PHP و MySQL و لینوکس اجرا میشه که همشون دستاوردهای نرم افزار آزاد و بازمتن هستن. و همینطوری اگر هر حیطه و سیستم های متداول رو بررسی کنیم و پیش بریم دونه به دونه میشه از توی هرکدام کلی از دستاوردهای بازمتن رو درآورد و نشون داد. این نرم افزارها به هیچ وجه کم کیفیت و کم اهمیت نیستن! اون عکس با فرمت PNG که داری نگاه میکنی دستاورد بازمتنه، اون کتابخانه ای که اون عکس باهاش تولید شده باز خودش بازمتنه، اون کدکهای ویدئویی که شما باهاش روی سیستم یا اینترنت فیلم نگاه میکنی خیلی وقتا باز از دستاوردهای مستقیم و غیرمستقیم جنبش نرم افزار آزاد و بازمتنه، مرورگرهایی که استفاده میکنید، و خیلی خیلی چیزهای دیگه. اطراف ما پر از دستاوردهای این جنبش هاست و این جنبش ها تاحالا به موفقیت عظیمی دست پیدا کردن و دارن خیلی از کارهای دنیای ما رو به خوبی اداره میکنن. بنده چون یک ویکیپدیا خوان حرفه ای هستم میتونم بگم تاحالا مقاله و مطلب راجع به خیلی موضوعات بخصوص رایانه و برنامه ها و پروتکل ها و فرمتها و خیلی اینطور مسائل خوندم در ویکیپدیا، اونقدری که دستاوردهای نرم افزار آزاد و بازمتن دیدم و کیفیت خوبی هم اکثرا داشتن اگر نگم بیشتر از موارد انحصاری بوده ولی کمتر هم نبوده. تقریبا توی هرچیزی رفتم و هزاران مقالهء متنوعی که تاحالا در زمینه های مختلف خوندم همش به free software و open source و GNU GPL و BSD License و امثالهم برخورد کردم (این جنبش ها حتی در حیطه های دیگر مثل سخت افزار هم الهام بخش بودن و موجب تغییرات و جنبش های دیگری شدن؛ ضمنا حتی خود ویکیپدیا هم که یک دستاورد عظیم با ارزش است خودش درواقع با الهام از جنبش نرم افزار آزاد و بازمتن شکل گرفته)، بطور کلی دنیای امروز رایانه و نرم افزار و برنامه نویسی سرشار از این موارده از نرم افزارهایی که در کارهای خاص و فوق تخصصی و ابررایانه ها استفاده میشن تا موارد کاربری عادی. بخاطر همین واقعا برام جای حیرت داره وقتی افرادی مثل شما اونطور صحبت میکنن. این کاملا نشانهء کمبود شدید اطلاعات و بینش شما در این حیطه است. ما توی رشتهء خودمون مدام داریم از این برنامه ها و ابزارها استفاده میکنیم و تقریبا هرچی که میخوایم نسخهء بازمتنش وجود داره از زبان برنامه نویسی، کتابخانه های مختلف، وب سرور، سرور ایمیل، FTP، DNS، ...، IDE و خیلی خیلی چیزهای دیگه که اکثر موارد هم میتونم بگم از کیفیت قابل قبول و خوبی برخوردار هستن و بعضی موارد اصلا از آلترناتوهای انحصاری کم ندارن در عمل و در مجموع مزایای اونا شاید بیشتر هم باشه (یکی از دلایلی که الان در زمینهء برنامه نویسی، بازمتن اینقدر طرفدار و کاربر داره و همه جا رو گرفته). خیلی از برنامه هایی که من همین الان روی سیستمم دارم و استفاده میکنم بازمتن هستن، منجمله فیلترشکنی که همین الان باهاش وارد این سایت شدم (ضمنا Tor هم بازمتنه، ولی من از Tor استفاده نمیکنم). فیسبوک به اون عظمت، گوگل، و خیلی شرکتها و سرویسهای و سایتهای مهم و عمده و عظیم دیگر اینترنت و خیلی موارد دیگه دارن اساسا با دستاوردهای بازمتن اداره میشن و کار میکنن و خود این شرکتها و گروهها هم دستاوردهای خودشون رو دوباره بصورت بازمتن منتشر میکنن؛ شرکتهایی که بعضی از بهترین و نوآورانه ترین نرم افزارها رو به کمک برنامه نویسان زبده خودشون تولید میکنن! بعد شما میگی بازمتن کیفیت نداره و با نرم افزارهای انحصاری قابل رقابت نیست!!
البته بنده نگفتم و نمیگم که نرم افزار انحصاری اصلا نباید وجود داشته باشه و بعضی ویژگیها و مزایای اختصاصی خودش رو حداقل در بعضی حیطه ها و موارد نداره. من آدم مطلق گرا نیستم که بگم فقط یا این و یا اون، سیاه مطلق یا سفید مطلق. بنظر من در حال حاضر یک ترکیب و نسبیت از هر دو وجود داره که از اینکه فقط نرم افزار انحصاری باشه خیلی بهتره بهرحال! خیلی خیلی بهتر! هرکدام دارن نقش خودشون رو ایفا میکنن و یکسری نیازها رو پوشش میدن و نرم افزارهای آزاد و بازمتن دارن عوارض و خطرات انحصار و نظام سرمایه داری مطلق رو تعدیل و کنترل میکنن تاحد زیادی.
حالا شما مثلا میگی در دسکتاپ این نرم افزارها نتونستن جای سیستم عاملهای انحصاری رو بگیرن، من میگم باشه فرض قبول اصلا بحثی روی این نداریم، ولی این در کل دلیل شکست و ناکارایی و کم اهمیت بودن دستاوردهای نرم افزار آزاد و بازمتن نیست چون این نرم افزارها در خیلی حیطه های دیگر فوق العاده موفق بودن و از نظر حجم و اهمیت کارهایی که در جهان امروز انجام میدن از امثال ویندوز کمتر نیستن که شاید بیشتر هم باشن. اصلا روی میزانش دعوای خاصی ندارم؛ مثلا شما بگو اهمیت و حجم کاری که ویندوز در دنیا انجام میده 70% و سهم نرم افزارهای آزاد/بازمتن 30%. من میگم اون 30% هم باز حیاتیه و بسیار مفید و وجودش از عدم وجودش خیلی بهتره. هرچند بنده با توجه به رشته و تحقیقات خودم و اینکه یک خورهء کامپیوتر و برنامه نویسی هستم و عملا هر روز در حال مشاهده و لمس و تجربهء این مسائل بودم باید بگم سهم بازمتن رو به هیچ وجه نباید دست کم گرفت و برآوردش به این سادگی نیست و چه بسا حتی از ویندوز با این همه آمار بالا در دسکتاپ هم در مجموع بیشتر/مهمتر باشه و چیزی که دیدم و میدونم اینکه بازمتن با سرعت زیادی پیشرفت کرده و حیطه های زیادی رو به تسخیر خودش درآورده و یا در اونها نفوذ قابل توجهی کرده و هنوزم هم این فرایند ادامه داره و امروزه بعنوان یک قطب علم و قدرت و اقتصاد که نمیشه به هیچ وجه نادیدش گرفت یک واقعیت عینی و ملموس است و حتی روی سیاست ها و کیفیت و نوع نرم افزارهای شرکتهای تجاری انحصاری هم تاثیرات مشهود قابل توجهی گذاشته. هر روز در تاریخ معاصرش و از زمان استارتش شما شاهد رشدهای سریع نرم افزارهای آزاد/بازمتن بودید. هر روز تعداد طرفداران و مشارکت کنندگان و تعداد و کیفیت دستاوردهاش بیشتر و بیشتر شده. این نشون میده که نیاز و نتیجه کاملا وجود داشته و ظرفیت خیلی زیادی براش موجود بوده و هست.
پاسخ

Theodor Herzl نوشته: ۱۰ بار در مورد این قضیه بحث کردیم! کسی‌ نگفته اینجا کمونیسم بی‌ اشکال هست ولی‌ اگر چیزی هم هست مشکل داخلی‌ ما هست ، کاپیتالیسمی که باعث کشته شدن ۱۰۰ میلیون بومی آمریکایی شده گه می‌خورد به شوروی ایراد می‌گیرد!

American Indian Holocaust - RationalWiki
من کاپیتالیسم هستم؟! E404

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ

Theodor Herzl نوشته: ۱۰ بار در مورد این قضیه بحث کردیم! کسی‌ نگفته اینجا کمونیسم بی‌ اشکال هست ولی‌ اگر چیزی هم هست مشکل داخلی‌ ما هست ، کاپیتالیسمی که باعث کشته شدن ۱۰۰ میلیون بومی آمریکایی شده گه می‌خورد به شوروی ایراد می‌گیرد!

یک مساله غیر انسانی داخلی و بیرونی نداره! اگر استدلال شما اینه اصلن حق ندارید به کاپیتالیسم گیر بدهید! چرا که مشکلاتش داخلیه به شما ربطی نداره !!!

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 52 مهمان