نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 3 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم

sonixax نوشته: سوسیال دموکراسی هم شکل تعدیل شده کمونیسم است وگرنه کماکان همان پخ است.
خب پس شما از راستی های بسیار راست هستید
که یک خورده استخوان هم برای کارگر نمی اندازند!!

خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
پاسخ

Theodor Herzl نوشته: سیستم اسرائیلی کیبوتز یک جامعه کامل مارکسیستی هست
آها. یادم نبود. شهرک اشرف رو هم به لیستتون اضافه کنید.
قرارگاه اشرف - WiKi

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ

kourosh_bikhoda نوشته: آها. یادم نبود. شهرک اشرف رو هم به لیستتون اضافه کنید.
قرارگاه اشرف - WiKi
چرا خزعبل می‌گویی کوروش؟ اشرف چه ربطی‌ به کیبوتز دارد؟ کیبوتز یک جامعه کشاورزی و دامداری هست.

"A Land without a People for a People without a Land"


پاسخ

مزدك بامداد نوشته: ایشان از سوسیال دمکراسی سخن گفت که چیزی جدای سوسیالسم است!
سوسیال دموکراسی خفیف‌ترین درجه سوسیالیسم است که می‌گوید حالا که زور ما به کاپیتالیسم نمیرسد ، بیایید آن‌ را انسانی‌ تر کنیم با حمایت از سندیکا گری ، بیمه‌ درمانی داشتن و اینها که البته یک مو هم از ‌خرس بکنید غنیمت است!

"A Land without a People for a People without a Land"


پاسخ

مزدك بامداد نوشته: نه خب ما فرهود و راستی را گفتیم،
یکی هست مانند شما دلیرانه میگوید من میخواهم دیگران را به گاری ببندم
و برای همین دشمن کمونیسم هستم، یکی هم هست از آخوند شنیده : "کمو"
همان "خدا" هست و " نیست" هم همان نیست، پس کمو نیست = خدا نیست
و یارو کف میکند که من با کمونیسم دشمنم !!

خیر ما جایی نگفتیم میخواهیم کسی را به گاری ببندیم! اتفاقن ما گفتیم نمیخواهیم ملت را درون کشور خودشان زندانی کنیم و با حرفهای قشنگ قشنگ خرشان کنیم ولی در عمل چند میلیونی از آنها بکشیم به بهانه طرفداری از بورژوازی!!!

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

مزدك بامداد نوشته: خب پس شما از راستی های بسیار راست هستید
که یک خورده استخوان هم برای کارگر نمی اندازند!!

نه اتفاقن ما استخوان که چه عرض کنم! کار مجانی هم برای کسانی که توان مالی ندارند انجام میدهیم ولی در عین حال به ایدئولوژی به نام کمونیسم هم باج نمیدهیم.
ما تنها میگوییم کمونیسم اخی است دلایل خود را هم پیشتر گفته ایم و نیازی نیست دوباره بگوییم.

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

دوستان نظرشان راجع به این مثال برای توضیح پیشرفته‌تر بودن کشورهای کاپیتالیستی چیست؟

« سه نفر در جزیره‌ای دورافتاده به دام می‌افتند. نفر دوم زمین می‌خورد و توان ماهیگیری را از دست می‌دهد. نفر اول نیمی از صید روزانه‌ی خود را با او تقسیم می‌کند. اما نفر سوم همه‌ی صید خود را نگاه می‌دارد و چیزی را با کسی تقسیم نمی‌کند. در پایان روز نفر سوم ماهی‌های بیشتری از نفر اول و دوم خواهد داشت ».

اکنون آیا درست است که بگوییم مارکسیستها تقسیم ماهی را وظیفه‌ی اخلاقی و یا نفع جمعی می‌دانند و می‌خواهند نفر سوم را وادار به این کار بکنند؟ و اگر بله، پس واداشتن او به ماهیگری چه تفاوتی در ماهیت خود با برده‌داری خواهد داشت؟

زنده باد زندگی!
پاسخ

Theodor Herzl نوشته: چرا خزعبل می‌گویی کوروش؟ اشرف چه ربطی‌ به کیبوتز دارد؟ کیبوتز یک جامعه کشاورزی و دامداری هست.
در اشرف همه به یک اندازه کار میکنند. هر کسی هر کاری که بلده. کفاش کار سلمانی رو راه میندازه و برعکس. کسیم بهش بد نمیگذره.
فقط فکر میکنند بیرون از اشرف دنیا جهنم هست و همه در حال سوختنند.

Ouroboros نوشته: اکنون آیا درست است که بگوییم مارکسیستها تقسیم ماهی را وظیفه‌ی اخلاقی و یا نفع جمعی می‌دانند و می‌خواهند نفر سوم را وادار به این کار بکنند؟ و اگر بله، پس واداشتن او به ماهیگری چه تفاوتی در ماهیت خود با برده‌داری خواهد داشت؟
بله نفع جمعی چیز بیخود و یاوه ایه. تئوریِ "نفع اجتماع برابر با نفع شخصیت ها است" خیلی غریب تر از تئوری "نفع شخصیت ها همان نفع افراد است" است! البته شکی در لزوم وجود کنترل بر اون نیست. در هر دو حالت کنترل نیازه. پس میدونیم که این قضیه رو باید کنار گذاشت.

در رابطه با مثال شما باید بگم که از نظر من هرکسی مجاز و آزاده هرچقدر نیاز و علاقه داره کار کنه، به همون نسبت هم عایدی داشته باشه. نه اینکه عایدی ها رو بدون توجه به مقدار، علاقه و شدت کار/تخصص تقسیم کنیم به بهای اینکه جامعه بی طبقه و عادلی ایجاد کرده باشیم. اینجا عدالت دیگه ای از دست رفته که در نظر گرفته نشده.

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ

sonixax نوشته: نه اتفاقن ما استخوان که چه عرض کنم! کار مجانی هم برای کسانی که توان مالی ندارند انجام میدهیم ولی در عین حال به ایدئولوژی به نام کمونیسم هم باج نمیدهیم.
ما تنها میگوییم کمونیسم اخی است دلایل خود را هم پیشتر گفته ایم و نیازی نیست دوباره بگوییم.

کمونیسم که صدقه و بنگاه نیکوکاری نیست، گرفتن سزامندی خود است.
اگر شما مالیت بالا میدهدید برای این است که درآمد بالایی
از کار دیگران دارید ( به گمان خودتان از کار خودتان است)
و از همان باژ برای اینکه بهره دهان شورش نکنند، به گونه ی
کاریاری ها همبودین، مانند بهداست و پول بیکاری و اینها
به همان ها بخشی پرداخت میشود، چون اینها از تاریخ چشمشان
ترسیده است. بسنده است که این کاریاری ها و این سامانه به هم
بریزد تا کمونیست ها دوباره رو بیایند، درست مانند یونان...
----
ما هم میگوییم که فرنود های شما نادرست هستند که اینجا داریم
گفت و ستیز میکنیم و گرنه میرفتیم Zwiebelrostbraten با هم میخوردیم !


پارسیگر

خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
پاسخ

Ouroboros نوشته: دوستان نظرشان راجع به این مثال برای توضیح پیشرفته‌تر بودن کشورهای کاپیتالیستی چیست؟

« سه نفر در جزیره‌ای دورافتاده به دام می‌افتند. نفر دوم زمین می‌خورد و توان ماهیگیری را از دست می‌دهد. نفر اول نیمی از صید روزانه‌ی خود را با او تقسیم می‌کند. اما نفر سوم همه‌ی صید خود را نگاه می‌دارد و چیزی را با کسی تقسیم نمی‌کند. در پایان روز نفر سوم ماهی‌های بیشتری از نفر اول و دوم خواهد داشت ».

اکنون آیا درست است که بگوییم مارکسیستها تقسیم ماهی را وظیفه‌ی اخلاقی و یا نفع جمعی می‌دانند و می‌خواهند نفر سوم را وادار به این کار بکنند؟ و اگر بله، پس واداشتن او به ماهیگری چه تفاوتی در ماهیت خود با برده‌داری خواهد داشت؟
این نمونه هیچ پیوندی به گره مهادین میان سرمایه داری و هنبازگرایی
که همان بهره کشی هومن از هومن است، ندارد و بیشتر همانند یک
نیکوکاری هومنی است! این نیکوکاری همه جا کمابیش یافت میشود.
داستان شما آنگاه به ستیز سرمایه و کار پیوند می یافت که برای نمونه،
یکی از سه تن، با گفتن این که پروانه ی رسمی ماهی گیری را او
به تنها دارد، دو تن دیگر را به ماهی گیری فرستاده و خود لم میداد و
بهر خود را از شکار آنها، با داشتن این برگه ی کاغذ، میگرفت !


پارسیگر

خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 6 مهمان