undead_knight نوشته: این آمار زندانی رفتن در یک سال نیست،این آمار زندانیان موجود بود که من به خاطر روحیه لطیف و مهربانم!:)) با آمار مردانی که امسال متاهل شدند مقایسه کردم مگرنه اگر با امار کل مردان متاهل مقایسش میکردم دیگه رمقی براش نمیموند:))
مهم نیست، به زندان رفتن دیگر در بدترین حالت روی میدهد و معمولا مردِ داستان حاضر میشود که هرچه دارد بدهد و با حمالی هم شده کار کند تا زندان نرود، ضمن اینکه این آمار کسانی که مدتی (چون یک سال و ....) را زندان بوده و بعد به شکلی آزاد شدهاند، در بر نمیگیرد.
undead_knight نوشته: بعله "تمکین " که بدون نیاز به هیچ عینکی! بردگی جنسی محسوب میشه انگار در حوزه دید شما نیست ولی قانونی که هزارتا بند و تبصره برای رها کردن مرد داره میشه "مبتنی بر اصول برده داری" :))
خیر، مردی که کار میکند و خرجِ خانه و زن را میدهد و به خاطر نفقه ندادن محکوم میشود در عوض به او توی کتاب گفتهاند که زنت باید از تو تمکین کند ولی این بار حقوقی ندارد، چرا که کسی نمیتواند ثابت کند که زناش به او تمکین میکند یا نه، و یا اینکه این تمکین جنسی از سوی زن، همانقدر معتبر است که توان تامین جنسی از سوی مرد. قانونِ مهریه نیز هزار بند و تبصره ندارد، فردای عقد عروس خانم اگر راست کرد( معادلش برای زنان چه میشود؟!) که من مهریهام را میخواهم شما باید به هر طریقی یا آن را بدهید، یا اینکه رضایتاش را جلب کنید.
undead_knight نوشته: والا من متاسفانه آمار اینهایی که گفتی رو نداشتم(که البته داشتنش و مقایسه آماریش احتمالا موجب تولید خنده و مزاح بیشتر میشد) ولی متاسفانه مثلا آمار زنانی رو هم ندارم که به خاطر آزار شوهرانشون از همین چیزهایی که قانون براشون معین کرده هم میگذرند.
undead_knight نوشته: کلا در این مواقع توانایی تشخیص ایهام و استعاره و کلا سایر صنایع ادبی! در دوستان از بین میره! :))
به هر دلیلی که اینکار انجام شده باشه به نفع مردان هست،نیست!؟حالا باز ناله و زاری بکنید:))
تازه برای شما خبر های بهتری هم داریم:
110 سکه هم برای مهریه زیاد است؟ - سایت خبری تحلیلی تابناك
خبرهایی که خودت میزاری را هم نمیخوانی؟!
نقل قول:* نمیتوان اراده زوجین را در مهریه محدود کرد
او در پاسخ به اینکه چرا از ابتدای امر در دفترخانههای ثبت ازدواج جلوی مهریههای سنگین گرفته نمیشود میگوید: نمیتوان اراده دو انسان بالغ (زوج و زوجه) را محدود کرد. این موضوع هم که گاهی عنوان میشود دفترخانهها مهریههای پایین را ثبت کنند تنها یک موضوع سفارشی است و نمیتوان آن را به شکل قانون درآورد. ابوترابی در ادامه میافزاید: از سوی دیگر اینکه گفته میشود مهریه را مثلا به 110 سکه کاهش دهیم باید گفت که برخی از بدهکاران مهریه در سطوح پایین جامعه همچون کارگرانی هستند که توانایی پرداخت حتی یک سکه را هم ندارند در نتیجه نمیتوان هیچگونه محدودیتی در تعیین مهریه قایل شد و تنها در شکل اجرای حکم است که میتوان اراده قانون را دخالت داد
اینکه میگویند میخواهند تعداد سکههای مهریه را کاهش دهند، همگی شعار است و هرگز جنبهی عملی پیدا نکرده و همینطور که میبیند هم نخواهد کرد.
undead_knight نوشته: داریوش عزیز شغل ماله کشی شایسته شما نیست:))
این آمار قطعا ناقصه(من در آمارهای مربوط به کشورهای خارجی مقایسه هایی که توش قربانیان مرد هستند رو هم میارم،مثلا تجاوز) و به همین خاطر هم فقط به "خشونت فیزیکی بر علیه زنان" اشاره کردم،در مورد 70 درصدی بیش از 87/5 درصد از خشونت ها "فیزیکی" بوده،یعنی حدود 60 درصد.
در آمار دوم هم 15 درصد خشونت بر علیه زن فیزیکی به همراه خشونت روانی بوده،نه خشونت روانی به تنهایی.
حالاشما بند کردی به تعریف خشونت روانی که من اصلا در موردش حرفی نزدم؟!:))))
مالهکشی، هان؟!
اساسا پژوهشهای اینچنینی را باید فارغ از اعتبار دانست، به چند دلیل. نخست آنکه تعریف خشونت در آنها ماهیتی کاملا یکبعدی دارد و این مشخصا نوعی وقیحانه از فریبِ مخاطب است که در آن قرار است با ارائهی درصد بالایی از آمار زنانِ موردِ خشونت قرار گرفته، مخاطبِ متاثر از زنپرستی را تحت تاثیر قرار دهند، اما نگاهی کنید بر مصادیق خشونت در این آمار:
نقل قول: مانند دروغ گفتن، نفقه ندادن، به خواستههای زن بیتوجه بودن، چشمچرانی، تعدد زوجات، انتقاد کردن به طور مداوم، جدا کردن زن از کودکانش، دوستان و فامیل، پرخاش کردن، وادار کردن زن به ترک خانه، تهمت زدن، وادار کردن زن به پوشش خاص بدون میل خود.
آقا 60 درصد چیست؟باور بکنید با این تفاسیر، 100 درصد از زنانِ ایران مورد خشونت بودهاند :)) این سناریو مدنظر داشته باشید:
مرد تاکسیران (پس از یک روز پردود و روانگا) به خانه میآید
زن از او میخواهد که او را بگاید اما میگوید خسته است و امشب نمیتواند، زن ناراحت میشود و شب را با چشمان پراشک میخوابد؛ خب تبریک میگویم، شما با یکی از موارد خشونت علیه زنان آشنا شدید:)))
آن «دروغ گفتن» هم خیلی باحال است واقعا:)) میخواهید دزدی را هم جز مصادیق خشونت علیه زنان به حساب آورید؟! یعنی من فرضا اگر فردا بروم برای سیر کردن شکم زنم دزدی بکنم، هم مرتکب دزدی شدهام و هم خشونت علیه زنان:))
از همه باحالتر اما چشمچرانی است. آقا به جان هر چه فمنیست است که مادر احمدینژاد هم وقتی بیرون میرود همش احساس میکند که تحت چشمچرانیست!دلیلش را شاید این ترول باهوشِ ما نداند، ولی من که به خوبی میدانم!
آمارهای اینچنینی صرفا برای اهداف فمنیستی ساخته میشوند و مشخصا فاقد هرگونه اعتبار است. بعد تو چیزی میگویی که در این آمار من ندیدم و فقط یک جا دیدم که :
نقل قول:اما نتایج در یک نظرسنجی دیگر در کشورمان با عنوان همسرآزاری، حاکی از آن است که ۴۶درصد از پاسخگویان ادعا کردهاند که توسط شوهرانشان مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، ۲۴درصد آزار روحی، ۱۵درصد آزار روحی و جسمی، ۵ درصد آزار جسمی و ۲۰درصد از زنان پاسخگو اظهار داشتند که به یاد ندارند چند بار مورد آزار قرار گرفتهاند! ۹درصد بیش از ۱۰بار، ۳درصد بین ۹ تا ۱۰بار، ۳درصد بین ۵ تا ۶بار، ۳درصد بین ۳ تا ۵ بار، ۲درصد بین ۱ تا ۲بار را گزارش کردهاند.
undead_knight نوشته: گیر من این بود که واژه گله گله برای آزار جسی زنان بسیار مناسب تره تا زندان رفتن مردان به خطر مهریه یا نفقه! :))
مناسبتریناش برای مردانِ قربانی خشونت (که من تقریبا به یقین میگویم که هر مردی در ایران بارها و بارها خشونت را بطور واقعی تجربه کرده است)و پسربچههای قربانی آزار جنسیست.