08-18-2012, 03:05 PM
کارکرد ناسزاگویی برای من انتقال یا «فرافکنی» دشواریهای ذهنیام به دیگران است، یک پروسهی زبانی که طی آن شخصی که باعث بوجود آمدن ناراحتی در من شده است را بخاطر آنچه کرده/گفته مجازات میکنم. شدت دشنامگویی هم طبیعتا با شدت خطای سرزده از دشنامشنونده ارتباط مستقیم دارد. یک کاربرد دیگر دشنامگویی برای من شوکه کردن مخاطبانم و برهم زدن آرامش روانی آنها برای همراهی بیشترشان با موضع من است، برای مثال استعارهی «فاشیسم فرزند حرامزادهی سرمایهداری است» به نوعی همدلیبرانگیزتر از دیگر روشهای موجود برای بیان همان گزاره به نظر میرسد. یکی دیگر تغییر و دگرگونی تصویر ذهنی که از من برایشان بوجود آمده(بخصوص در فرومنویسی و اینترنت که ارتباط واقعی-در مقابل ارتباط مجازی-وجود ندارد)است.
زنده باد زندگی!