نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چرا به وجود خدا اعتقاد ندارید؟
#11

mosafer نوشته: مغالطه؟
وقتی سوالی پرسیده میشه دلیلی نداره که خود سوال کننده دلیل و برهان بیاره
شمائی که بر ادعای خود پافشاری میکنید دلیل قانع کننده بیاورید
من بگم چرا خدا هست؟
مطمئن باشید اگر هر دلیلی هم بیاورم راحت ردش میکنید و میگوئید نه چنین نیست
شما میگید قبول ندارید خدائی باشه چون به چشم نمیبینید
خب خیلی چیزها هست که به چشم دیده نمیشن پس منکر اونید؟
خدای ما رو نه ولی اکثرا هستند که برای خودشون خدائی دارن حتی بعضا شیطان رو خدای خودشون مینامند
اندکند کسانی که کلا به هیچ چیز معتقد نباشن
اگر هیچ چیز نباشه همه کائنات به خودیه خود پدیدار شده؟
با این حال شما کلا به نابودی زمین و اخر بودن این دنیا اعتقادی ندارید و میاندیشید که دوره بازدهی دارد این زمان و زمین و کائنات که میگذرد و تمام؟

ورود شما را به دفترچه خوشامد می گویم!


E032

واقعا فرق زیاد میان خدا باوران در میان خودشان است اگر فقط خدا را خالق عالم بدانیم.
و به اندازه آدمها می تواند خدای شخصی با تعریف و درکی شخصی وجود داشته باشد و
برخی حتی نام دیگری بر او بگذارند و یا فقط درک و تصوری در ذهن داشته باشند بدون اینکه به دنبال نامگذاری آن باشند...

از اینها که گذشته، چه اهمیتی دارد که خداناباوران چرا به خدا اعتقاد ندارند؟ آیا این چیزی را روشن میکند؟ گرهی از مشکلات بشر می گشاید؟
راهگشای مساله ای است؟ خیر. فقط بحثی است در میان افراد برای پدیده ای معنوی. توصیه می کنم اگر مومن هستید به دنبال اکتشاف روحانی
و گسترش نیکی و راستی باشید تا بررسی علت بی خدایی دیگران. در نهایت مگر نه اینست که اگر خدا باشد خود بندگانش را هدایت خواهد کرد
و به باور من خدای ایده آل هیچ نیازی به شناسایی خود از سوی مخلوقاتش ندارد. این بیشتر نیازی انسانی است. که دینداران برای خدا متصور
می شوند و البته در پی آن انگیزه گسترش و حفظ گروه هم فکر قویتر است تا ارتباط مخلوقات با خدا یا حق در مفهومی الهی!
به خصوص که بیشتر افراد از نبود دلایل کافی وجود خدا را نپذیرفته اند و نه داشتن دلایل کافی برای نبودنش.

پاینده در پناه حق باشید!E032

Qui Tacet Consentire
پاسخ
#12

نظر من این هست: جمله چرا به وجود خدا اعتقاد ندارید در درون خود دارای نوعی مغلطه مصادره به مطلوب هست.یعنی به طور پیش فرض وجود خدا رو اثبات شده در نظر گرفته و میپرسد چرا شما اعتقاد ندارید!! مادامی که وجود خدا اثبات نشده این سوال مغلطه آمیز است...

مشکل اینجاست که نه شواهد کافی برای وجود خدا هست و نه اصلا معلوم است که خدا چیست و به دنبال چه باید بگردیم!
پاسخ
#13

Russell نوشته: آری چون شما مدعی وجود خدا هستید.
من الان از شما بپرسم "چرا شما به دراکولا اعتقاد ندارید" و برای دفع خطر از آن یک بوته سیر گردنتان نمیاندازید من باید دلیل برای ادعایم بیاورم،یا شما باید بروید دلیل بیاورید دراکولایی وجود ندارد؟

حکایت شما حکایت بچه ای که تو پرورشگاه بزرگ شده و ادعا میکنه من پدر و مادری ندارم
اگه تمام عالمیان براش ادعا و دلیل بیارن باز هم قبول نمیکنه چون ازشون ضربه دیده
از نظر اون تنها دلیلی که اونو گذاشتن پرورشگاه بیمهری و تنفر بوده ولی شاید اینطور نباشه
اون حتی نمیخواد باور کنه که از پدر خودش بوجود اومده چون چشاشو بسته
وقتی شما چشم بستین بر اینهمه من چطور حقیقت رو نشون بدم
مثل اینکه ببرمتون و ابشار زیبا نشون بدم شنیدن نمیتونه اون منظره رو به تصویر بکشونه
کمی دیدتان را گسترش بدید
شاید کمی فکر کردید همین چشمی که میخونید این مطلب رو چطور بوجود اومده
تصادفی ؟
پاسخ
#14

Kaveh نوشته:
ورود شما را به دفترچه خوشامد می گویم!


E032

واقعا فرق زیاد میان خدا باوران در میان خودشان است اگر فقط خدا را خالق عالم بدانیم.
و به اندازه آدمها می تواند خدای شخصی با تعریف و درکی شخصی وجود داشته باشد و
برخی حتی نام دیگری بر او بگذارند و یا فقط درک و تصوری در ذهن داشته باشند بدون اینکه به دنبال نامگذاری آن باشند...

از اینها که گذشته، چه اهمیتی دارد که خداناباوران چرا به خدا اعتقاد ندارند؟ آیا این چیزی را روشن میکند؟ گرهی از مشکلات بشر می گشاید؟
راهگشای مساله ای است؟ خیر. فقط بحثی است در میان افراد برای پدیده ای معنوی. توصیه می کنم اگر مومن هستید به دنبال اکتشاف روحانی
و گسترش نیکی و راستی باشید تا بررسی علت بی خدایی دیگران. در نهایت مگر نه اینست که اگر خدا باشد خود بندگانش را هدایت خواهد کرد
و به باور من خدای ایده آل هیچ نیازی به شناسایی خود از سوی مخلوقاتش ندارد. این بیشتر نیازی انسانی است. که دینداران برای خدا متصور
می شوند و البته در پی آن انگیزه گسترش و حفظ گروه هم فکر قویتر است تا ارتباط مخلوقات با خدا یا حق در مفهومی الهی!
به خصوص که بیشتر افراد از نبود دلایل کافی وجود خدا را نپذیرفته اند و نه داشتن دلایل کافی برای نبودنش.

پاینده در پناه حق باشید!E032

سپاس بخاطر خوش امد گوئیتانE032
تنها دلیلی که من وارد این سایت شدم(به اصرار یکی از بزرگواران همین سایت)همین بود
پس تعجب نکنید جز این حرفی نزنم
پاسخ
#15

Anarchy نوشته: نظر من این هست: جمله چرا به وجود خدا اعتقاد ندارید در درون خود دارای نوعی مغلطه مصادره به مطلوب هست.یعنی به طور پیش فرض وجود خدا رو اثبات شده در نظر گرفته و میپرسد چرا شما اعتقاد ندارید!! مادامی که وجود خدا اثبات نشده این سوال مغلطه آمیز است...

مشکل اینجاست که نه شواهد کافی برای وجود خدا هست و نه اصلا معلوم است که خدا چیست و به دنبال چه باید بگردیم!
این نوع نگرش یعنی برای من مهم نیست این دنیا چگونه بوجود اومده من باید زندگی کنم و از اون لذت ببرم
جالبه که وجود افریننده رو باور ندارید بگذریم که نامش را "خدا " "الله"و...گذاشتند میتوانست هر نام دیگر هم باشد
میشه لطف کرده و بفرمائیدکائنات چگونه بوجود اومدن؟
اینو که دیگه من نباید ثابت کنم؟
اگر افریننده ای نیست اینهمه نظم و ترتیب از کجاست؟
پاسخ
#16

mosafer نوشته: این نوع نگرش یعنی برای من مهم نیست این دنیا چگونه بوجود اومده من باید زندگی کنم و از اون لذت ببرم
جالبه که وجود افریننده رو باور ندارید بگذریم که نامش را "خدا " "الله"و...گذاشتند میتوانست هر نام دیگر هم باشد
میشه لطف کرده و بفرمائیدکائنات چگونه بوجود اومدن؟
اینو که دیگه من نباید ثابت کنم؟
اگر افریننده ای نیست اینهمه نظم و ترتیب از کجاست؟

mosafer نوشته: حکایت شما حکایت بچه ای که تو پرورشگاه بزرگ شده و ادعا میکنه من پدر و مادری ندارم
اگه تمام عالمیان براش ادعا و دلیل بیارن باز هم قبول نمیکنه چون ازشون ضربه دیده
از نظر اون تنها دلیلی که اونو گذاشتن پرورشگاه بیمهری و تنفر بوده ولی شاید اینطور نباشه
اون حتی نمیخواد باور کنه که از پدر خودش بوجود اومده چون چشاشو بسته
وقتی شما چشم بستین بر اینهمه من چطور حقیقت رو نشون بدم
مثل اینکه ببرمتون و ابشار زیبا نشون بدم شنیدن نمیتونه اون منظره رو به تصویر بکشونه
کمی دیدتان را گسترش بدید
شاید کمی فکر کردید همین چشمی که میخونید این مطلب رو چطور بوجود اومده
تصادفی ؟



درود،
روی هم رفته جهان به دو ریخت بیشتر نمیتواند پدید آمده باشد:
1. آفریدگاری آن را آفریده (=خلق کرده) باشد.

2. جهان نه آفریده شده باشد نه از میان برود، جاودانه و همیشگی باشد.


دیدگاه کمابیش همه خدا ناباوران دومی است، جهان نه آفریده شده، نه نابود میشود.

هر آینه، اگر دیدگاه شما این است که چیزی نمیتواند خود به خود آنجا باشد و یک کسی باید آن را آفریده باشد، آنگاه خود این پرسش به خدا هم باز میگردد:
آفریدگار جهان را آفریده.
آفریدگار این جهان را چه کسی آفریده؟

و اگر توانستیم به پرسش «آفریدگار این جهان را چه کسی آفریده پاسخ دهیم»، آنگاه باید به اینکه «آفریدگار آفریدگار این جهان را که چسی آفریده پاسخ دهیم» و این دور هرگز نمی‌پایاند.

از سوی دیگر، اگر بپذیریم که چیزی نه به هستِش (وجود) میاید و نه از میان میرود - که همه دانش ما نیز همینگونه است و مهاد پایستگی ماده (اصل بقای ماده) میگوید که ماده نه به وجود میاید نه از میان میرود، تنها از ریختی به ریخت دیگر می‌‌رود - آنگاه میبینیم که نیازی به آفریدگار نیست.


پرسشی که اینجا در میان میاید این است که پس چرا ما این «حس» را داریم که باید یک کسی جهان را آفریده باشد؟

این برمیگردد به اینکه ما آدم هستیم و به شیوه نگرش‌مان که در هر چیزی بدنبال «علت غایی» یا «سرانجام کار» میگردیم؛ برای نمونه چون همه کارهای
خودمان انگیزه و آماجی را دنبال میکنند - بلند میشویم میرویم سر یخچال چون تشنه‌ایم؛ زنگ میزنیم پیتزا سپارش میدهیم، چون گرسنه‌ایم - از
همینرو درباره خود جهان هم دنبال انگیزه و فرنودی پشت آن میگردیم که برای چه باید جهانی باشد و چرا باید زندگی در آن رخ دهد و همه اینها برای چیست.


هر آینه، چنین نگرشی تنها وابسته به آدم است؛ ما درون «سیستم جهان» هستیم و چیزهایی که ما می‌اندیشیم
و حس میکنیم، تنها درباره همین درون سیستم معنی میدهند و درباره خود سیستم دیگر معنی نداده و کار نمیکنند.

برای دریافت بهتر: ما میتوانیم بیاری فرایافت و مفهومی به نام «زمان»، بگوییم که دیروز چکار کردیم، امروز کجاییم
و فردا چکار میکنیم. ولی نمیتوانیم با این مفهوم به اینکه «پیش از خود زمان» چه زمانی بوده سخنی بگوییم،
چرا که «پیش از زمان» دیگر مفهومی به نام «زمان» نیست، یا گزاره «زمانی که دیگر زمانی نباشد» باز هم کار نمیکند!




پ.ن.

چیزی بنام «تصادفی پدید آمدن» جهان نیز نداریم گرامی، این «تصادفی» که میشنوید هر از گاهی دانشمندان میپرانند واژه آنچنان پَرسونی (دقیق) نیست.
برای نمونه، اگر یک بخت‌آزمایی با یک میلیون بلیط داشته باشیم، یکی از شرکت کنندگان "تصادفا" یا شانسی برنده خواهد شد.
ولی اینکه یکی از میان این یک میلیون آدم بیگمان برنده خواهد شود - مهم نیست چه کسی - دیگر تصادفی نیست، حتمی است!

درباره تصادفی بودن پدید آمدن زندگی در جهان نیز چنین است و ما میگوییم که پدید آمدن زندگی روی گویال زمین (کره زمین) تصادفی بوده، به همان ریختی
که از میان این همه کهکشان و ستاره و گویال و .. روی گیتی زمین ما زندگی پدید آمده؛ ولی اینکه زندگی خواه ناخواه یک جایی پدید می‌آمده دیگر تصادفی نیست!

همینجور در جای جای جهان بیکران و بزرگمان نیز زندگی پدید آمده و ما تنها نیستیم.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#17

mosafer نوشته: اگر افریننده ای نیست اینهمه نظم و ترتیب از کجاست؟

رد برهان نظمE306

"A Land without a People for a People without a Land"


پاسخ
#18

Mehrbod نوشته: درود،

که از میان این همه کهکشان و ستاره و گویال و .. روی گیتی زمین ما زندگی پدید آمده؛ ولی اینکه زندگی خواه ناخواه یک جایی پدید می‌آمده دیگر تصادفی نیست!

همینجور در جای جای جهان بیکران و بزرگمان نیز زندگی پدید آمده و ما تنها نیستیم.
جالب بود و غیر باور
پس باید خدایانی باشن که کراتی ومردمانی خلق کرده اند که از هم بیخبرند
وقتی شما همین خدائی که نامش را میریم معتقد نیستید بدنبال خدای خدا هم میگردید
کلا خدا هم به حتم خودبخود بوجود نیامده ولی اینکه ما را افریده را هم نمیپذیرید
اگر قرار به نابودی نبود چه لزومی دارد عده ای زاده شوند و عده ای بمیرند؟
تا کجا این زاد و ولد ادامه خواهد داشت؟
جسارتا حرفهایتان یک سطحی
من نه میتواتنم خدای خودم را نشانتان دهم نه میتوانم سخنان شما را باور کنم
و این میشود حکایت چرخشی بحث
و این دلیل اصلی نماندن مسلمانان در کنار شماست
ولی به نظر من شما با اسلام مخالف هستید نه خدا
چون بیشتر اعتراضاتتان با مسلمانهاست نه ادیان دیگه
پاسخ
#19

David Hume نوشته: رد برهان نظمE306


مطلب طولانی بود ولی کمابیشش رو خوندم و نام نویسنده را
میتوان بپرسم این اردشیر نام چه کسی هست؟
پاسخ
#20

mosafer نوشته: جالب بود و غیر باور
پس باید خدایانی باشن که کراتی ومردمانی خلق کرده اند که از هم بیخبرند
وقتی شما همین خدائی که نامش را میریم معتقد نیستید بدنبال خدای خدا هم میگردید
کلا خدا هم به حتم خودبخود بوجود نیامده ولی اینکه ما را افریده را هم نمیپذیرید

آری، اگر نیاز به آفریدگار باشد، پس آفریدگار این جهان هم دوباره خود آفریدگاری دارد و آفریدگار این آفریدگار هم خود آفریدگاری و همینجور تا بالا!


mosafer نوشته: اگر قرار به نابودی نبود چه لزومی دارد عده ای زاده شوند و عده ای بمیرند؟

چیزی به نام «نابودی» نداریم. هم‌اکنون در بدن شما اتم‌هایی هست که زمانی در بدن کوروش بوده‌اند برای نمونه!
مرگ برای آدم مرگ است، برای طبیعت تنها از هم باز شدن ماده و از ریختی (زنده) به ریخت دیگر (خوراک موش و باکتری) در آمدن است.



mosafer نوشته: تا کجا این زاد و ولد ادامه خواهد داشت؟

زاد و مرگ آدمی از روی ناکارآمدی سیستم سوخت‌و‌ساز یا metabolism بدن ما است که
پس از چند سال فرسوده شده و کم کم آسیب‌ها روی هم انباشته شده و مایه مرگ ما میشوند.

در این جُستار به اینکه با پیشرفت دانش و فند‌آوری میتوانیم در همین جهان به جاودانگی مادی دست یابیم اندکی پرداخته‌ایم: http://www.daftarche.com/%DA%AF%D9%81%D8...#post14894



mosafer نوشته: جسارتا حرفهایتان یک سطحی
من نه میتواتنم خدای خودم را نشانتان دهم نه میتوانم سخنان شما را باور کنم
و این میشود حکایت چرخشی بحث

چیزی چرخشیکی اینجا نیست! یا جهان آفریدگار دارد و آفریدگار جهان خود دوباره آفریدگار و همینجور تا بالا،
یا جهان آفریدگاری ندارد و همیشه بوده و هست: نه آفریده شده نه از میان میرود.

یکی از این دو بیشتر نمیتواند درست باشد و با اندیشه بیشتر میتوان دریافت کدام.



mosafer نوشته: و این دلیل اصلی نماندن مسلمانان در کنار شماست
ولی به نظر من شما با اسلام مخالف هستید نه خدا
چون بیشتر اعتراضاتتان با مسلمانهاست نه ادیان دیگه

آری مخالفت با اسلام از دید سیاسی و عملی است، مخالفت با خدا از دید فلسفی و منطقی.

با اسلام هم کسی مخالف نیست اگر تنها در دامنه باورهای شخصی بماند و مسلمانان باورهایشان را برای خودشان
نگه دارند و به دیگران زور نکنند. اگرنه باور هر کس تا زمانیکه به دیگران فرو نکند و به کسی آسیبی هم نرساند خود محترم است.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان