03-17-2016, 02:06 PM
Russell نوشته: مثلا در مورد نژادپرستی: به هیچ وجه نژادپرستی کم نشده. امروز نژادپرستی تنها بعنوان اتهام به جمعیت بومی و همگن تعریف میشود. در غرب نژادپرستی تنها برای سفیدپوست تعریف میشود، در ایران برای ایرانی (در برابر مثلا مهاجر افغانی)و... و همانطور که اعلام میشود هدف Diversity هرچه بیشتر است، چرا که جامعهیِ ناهمگن انسجام و «سرمایهیِ اجتماعی» کمتری دارد، اتمیزهتر است و قابل مدیریتتر. در گذشته (و حتا همین امروز) انتقال تودهای جمعیت و بر همزدن هژمونی راه مطمئنی بوده برای جلوگیری از شکلگیری حرکتهایِ مردمی بوده. این حقیقت آنقدر روشن است که حتی معتقدین به مالتی کالچرالیسم هم نمیتوانند آنرا انکار کنند.
من هم متقاعد شدهام که فکر و اندیشه مسالهیِ اصلی نیست،سخن من اینست که پروپاگاندای دستگاه حاکم نشان از ستیز آن با جامعه دارد.
این کنشورزیها را میتوان همان ماهیگیری از آب گلآلود دید, ولی در چهرهیِ کلّی هیچکدام در روندی که تکنولوژی میپیماید
تفاوتی نمیدهند. اینکه نژادپرستی به خودی خود باشد یا نباشد برای سیستم تکنولوژیک در بدترین چهره یک بازدارندهیِ ناچیز و
در بهترین چهره, یک شتابدهندهیِ ناچیز است. برای کشورگردانان و "یاختههای درونی سیستم" ولی گاهی این بهتر است, گاهی آن
بهتر و در دیرزمان نیز از راه گزینش طبیعی خود به خود آن راهها و روشهایی بجا میمانند که برای «سیستم» خوب باشند, چه که
در نبود سیستم تکنولوژیک هیچ دیوانسالاری (بوروکراتی) برای نمونه پدید نمیاید یا اگر هم آمد, نمیپاید, و یا جاییکه نژادپرستی از مرز
گذشته باشد خود به خود به آشوب و فروپاشی میانجامد و آن "مولفهیِ (component) سیاسی/اقتصادی" از دیدگاه سیستم ناکارآمد دیده
میشود و دیگر کشورها و دولتها به راهی دیگر — خواه ناخواه — روی میاورند: خورد و بازخورد —> پیشرفت و گسترش تکنولوژی.
نقل قول:دربارهیِ سرخپوستان، با وجود احترام به شیوهیِ زندگی شان و موافقت به شادی بیشتر آنها نسبت به وضع فعلیشان؛ من بنظرم میرسد که دربارهیِ آسانگیری و صلح دوستی آنها مبالغه شده باشد. بگمانم دلیلی داشته که انسانها رنج سفر و زندگی در شرایط سختتر را بخود دادهاند و اینچنین در طول چند هزار سال در سراسر زمین پراکنده شدهاند. تلهیِ مالتوزی باعث میشود تا همزیستی مسالمت آمیز امری گذرا باشد.
من گمان میکنم هنوز هم شیوهیِ زندگی و ارزشهایِ مردم مختلف متفاوت است. در سیستمی دیگر همچنان سرخپوست میتواند سبک زندگی خود را داشته باشد، حالا نه بشکل اولیه، ولی قطعا بهتر و ارگانیک تر از سیستم فعلی.
دربارهیِ چرایی پراکندگی گونهیِ آدمی جای گفتگوی فراوان میرود, ولی اگر شبیهسازی رایانهای هم بشود, هتّا در بهترین و
بهشتیترین شرایط هم دیر یا زود یک گونه خودش را به هر کجایی که پایش برسد میپراکند, اگر که به او زمان بسنده
داده شود. ازینرو به دید من پراکندگی آدم را به خودی خود نمیتوان نشانهای کمبود و کاستیای ژرف در زندگی پیشاتمدّنی او یافت.
هر آینه, در بخش دیگر سخن نیز اینجا هرگز این نبوده و نیست که زندگی پیشاتمدنی فرزام و بی عیب و نقص بوده است,
بوارونه بخشی از گیرایی زندگی پیشاتمدّنی از دید بسیاری, دربرگیرندهیِ کازینسکی, در همین کوشش و فراکوششهایِ
آدم نخستینی در برآوردن نیازهای فیزیکی و راستین (در برابر جانشین و ساختگی) خود بوده که به زندگی او معنا میبخشیده است.
نقل قول: اگر در چندصد سال پیش دربارهیِ اثر تکنولوژی و تفاوتهایِ بیولوژیک و فرهنگی نمیدانستیم، امروز میدانیم، ولو اینکه در زیر انبوهی از شبه علم مدفون شده باشند. بنظر من اینطور میرسد که هنوز قدری کنترل ممکن است، اگر بطور معجزه آسایی فردا کنترل سیستم به دست افراد صالح داده شود، آیا همچنان بنظرت تغییر مسیر آن غیرممکن بنظرت میرسد؟
خب این همان باوری است که برای نمونه تکینهگرایان (singularists) دارند و اینها خودشان را آدمهایی نیکخواه میبینند که
میخواهند با ساخت ابرهوشواره همهیِ گرفتاریهای خودساخته (فندآوری) و ناخودساختهیِ (طبیعت) آدمی را از میان بردارند.
گرفتاری این دسته در خوشباوری بیاندازه و خودفریبی بیپایانی است که در آنان یافت میشود, چنانکه هتّا در فرهوشترین آنان
هم اینگونه خوشباوریها یافت میشود, که هر چند از دیدگاه فرگشت بیتوضیح نیستند و این "خوشباوری ذاتی" انگیزهها و
خاستگاههای فرگشتین بسیار روشنی در گونهیِ آدمی از خود داشته است, چنانکه در آزمایشهایِ گوناگونی همواره در میاید,
بیشتر آدمها به میانگین, خودشان را همواره خوشبیارتر و نیکبختتر از دیگران میدانند و ریسکپرهیزی بسیار پایینی از خود نشان میدهند.
در سوی دیگر, افسارگریختگی فندآوری یک پرسمان گرهناگشای سترگ دیگر است و درست دربرگیرندهیِ این بخش از سخن میشود:
... اگر بطور معجزه آسایی فردا کنترل سیستم به دست افراد صالح داده شود ...
و این پرسش همیشگی که خب چه کس یا کسانی این کنترل را از پایه در دست دارند که بخواهند آنرا اکنون به کسی دیگر بدهند؟
.Unexpected places give you unexpected returns