02-18-2016, 10:02 PM
Nilftrondheim نوشته: از آنجایی که من روی گوشی هستم، دستکاری متون برایم سخت است. پاسخ پنج پاراگراف را باید شماره گذاری کنم.
1-خیر، نمیتواند. هوش هر اندازه نیز باشد نمیتواند غیر ممکن را ممکن کند. از طرفی دیگر، دانشمندانی که قرار است این هوش مصنوعی در بند را آزمایش و مطالعه کنند، میتوانند سرعت آن را پایین بیاورند، متوقف کنند، پروسه های فکری این غول با شاخ و دم مجازی را رویت کنند. شبیه سازی است دیگر! وقتی همه بتوانند فکرت را بخوانند و آن را دستکاری کنند، چه کار خطایی میتواند ازت سر بزند؟
یک نمونهیِ آن, خطای انسانی.
برای دریافت بهتر, دژآمد (فاجعه) نیروگاه هستهای فوکوشیما که همین چندی پیش رخ داد را دانشمندان یک رویداد سیگما نامیده
بودند, یعنی احتمال رخداد آنرا یک در میلیون گرفته بودند, با این تفاوت ناچیز که بجای یک میلیون سال آنورتر, تنها ٨ سال دیرتر رخ داد.
Nilftrondheim نوشته: بهانه نیاورید لطفا. :e408: من تنها یک تراهومنگرایم، کسانی که این کار را خواهند کرد متخصصان و صاحب نظران هوش مصنوعی خواهند بود، عقلشان بهتر از من کار میکند و این کار را به ایمن ترین شیوه متصور انجام خواهند داد. و همانگونه که گفتم فقط و فقط بار اول موفقیت کافی است. اگر کسی بعدا گند زد کافی است زنگ بزند به هوش مصنوعی "آلفا" کمک طلب کند برای جمع کردنش!
= کورباوری.
ریشخندآمیزی کار اینجاست که اگر اندکی با این پژوهشگران آشنا بودید میدانستید که چیزهای بسیار پیش پا افتادهای همچون
همینکه "اخلاقیات" آدمی را نمیتوان به ماشین بهمین آسانی ترابُرد (انتقال داد) هنوز بآسانی دریافت و پذیرفته نشده اند
و تنها بهترین و نخبهترینها در این زمینه, کسانی مانند Eliezer Yudkowsky تا اندازهیِ خوبی به
این پرداختهاند و خود نوشتههایِ ایشان, مانند ویدئویی که از Stephen Hawking آمد, همراه با دوز بالایی از نگرانی و بیم است.
نکتهای شایان نگرش: درست همانجور که سازندگان Deep Blue, ابررایانهای که قهرمان شترنگ جهان را شکست داد خود
نیازی نبود که نه شترنگباز خوبی باشند و نه چیز چندانی از چیز چندانی بدانند بجز برنامهنویسی, همانگونه هم بیشمار
کس میتوانند با پیشرفت و گسترش ابزارها به نوآوری و ساخت هوشوارهها بپردازند بی اینکه در زمینههایِ دیگر آگاهی چندانی بدارند.
--
در جایگاه قانونهایِ احتمالات نیز بیشمار پژوهشگاه با بیشمار باورها و کژباورها و نادرستیهایِ اندیشیوی سرگرم
پژوهش و دستیابی به این تکنولوژی میباشند و پس این اُمیدی سست و بیپایه است به اینکه آری, همهیِ آنان از بیخ
میدانند دارند چکار میکنند و برخاسته از خودفریبی. چه بسنده است نیم نگاهی به این پیشینهیِ آدمی در دیگر تکنولوژیهایِ بسیار سادهتر و
بسیار پیش پا افتادهتر, که بهمانند دانشمندان دست اندرکار میدانستهاند دارند چه کار میکنند و پیامدهایِ آنها انداخته شود. یک نمونهیِ آن, فوکوشیما.
نقل قول:5- ر.ک. به 3
Nilftrondheim نوشته: 3- سو تفاهم شده است، دموکراتیزه یعنی رسیدن تکنولوژی ها از دست محققان به دست ننه قمر که اجتناب ناپذیر برای همه آنها اتفاق میافتد. همین گوشی ها را در نظر بگیرید. و این قرار نیست محافظت کند، نظارت و پدافند و غیره قرار است.
و سود این دموکراتیزه شدن در گفتمان تکنولوژی چیست؟ آیا دموکراتیزه شدن میتواند برای نمونه از نوآوری ابزارهای کنترل و دستکاری مغز و اندیشه جلوگیری نماید؟
Nilftrondheim نوشته: 4- این بود منظورتان از کنترل مغز؟ خوب شد حرفی از memetics نزدید وگرنه رسما میریدم!
نوآوری ابزارهای کنترل مغز پرسمانی زنده و روان است و ریشخندی در خود ندارد.
یک نمونهیِ سادهیِ آنرا خود من اینجا آورده بودم
On the Feasibility of Side-Channel Attacks with Brain-Computer Interfaces
.Unexpected places give you unexpected returns