نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 11 رای - 4.91 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پاتوق شب نشینی

Dariush نوشته: حالا امیر را ول کن، خودت چرا نمی‌روی؟! باور کنید اینقدر که شما را در این انجمن مورد «لطف و مرحمت» قرار داده‌اند، با من هم چنین می‌کردند، شاید سالی یکبار هم لاگین نمی‌کردم:))

خب من به دفترچه دلبسته شدم چیکار کنم؟!! :) بعدشم من هرباری که مورد «لطف و مرحمت» قرار می‌گیرم بعدش باید یه دعوای اساسی توی فروم رخ بده. مگه ندیدی بعد از اخراج من امیر چه جوری دیوونه شده بود و فروم رو به خاک و خون کشیده بود؟؟؟
اگر کسی بهم محل نمیداد دیوونه نبودم که لاگین کنم! :)
پاسخ

Alice نوشته: خب من به دفترچه دلبسته شدم چیکار کنم؟!! :) بعدشم من هرباری که مورد «لطف و مرحمت» قرار می‌گیرم بعدش باید یه دعوای اساسی توی فروم رخ بده. مگه ندیدی بعد از اخراج من امیر چه جوری دیوونه شده بود و فروم رو به خاک و خون کشیده بود؟؟؟ اگر کسی بهم محل نمیداد دیوونه نبودم که لاگین کنم! :)
تا جایی که من یادم هست، در نهایت همه‌ی شماطت‌ها، از امیر و مهربد گرفته تا مزدک، به سوی شما روانه شد. امیر هم فکر نکنم به خاطر شما، که به خاطر انجمن چنان کرد... ولی خب، اشکالی ندارد(از بزرگترین گناهان نزد اسپاگتی خدشه‌دار کردن روحیات نازنازی دختران نوبالغ است)، آری، اینجا همه چشمشان به شماست...:))

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

Dariush نوشته: تا جایی که من یادم هست، در نهایت همه‌ی شماطت‌ها، از امیر و مهربد گرفته تا مزدک، به سوی شما روانه شد. امیر هم فکر نکنم به خاطر شما، که به خاطر انجمن چنان کرد... ولی خب، اشکالی ندارد(از بزرگترین گناهان نزد اسپاگتی خدشه‌دار کردن روحیات نازنازی دختران نوبالغ است)، آری، اینجا همه چشمشان به شماست...:))

عزیزم میدونم امیر به خاطر انجمن دیوونه شده بود، فکر کن یه درصد اون زن‌ستیز زن‌ستیزان برای من خاک و خون بپا کرده کنه! :)
--
خودم میدونم همه چشمشون به منه و به خاطر من لاگین می‌کنن. نیازی به یادآوری نبود.. حالا بدون شوخی اگر مصر هستی که لاگین نکنم کاری نداره، ولی بعد پشیمون نشی که هرچقدرم منت‌کشی بکنی برنمی‌گردم. :)
پاسخ

Alice نوشته: عزیزم میدونم امیر به خاطر انجمن دیوونه شده بود، فکر کن یه درصد اون زن‌ستیز زن‌ستیزان برای من خاک و خون بپا کرده کنه! :)
--
خودم میدونم همه چشمشون به منه و به خاطر من لاگین می‌کنن. نیازی به یادآوری نبود.. حالا بدون شوخی اگر مصر هستی که لاگین نکنم کاری نداره، ولی بعد پشیمون نشی که هرچقدرم منت‌کشی بکنی برنمی‌گردم. :)
نه بابا، بمانید، دلِ ما برای دختر نازنازی دفترچه تنگ می‌شود واقعا...
آلیس، سریال بینوایان را دیده‌ای یا کتاب‌اش را خوانده‌ای؟

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

Dariush نوشته: نه بابا، بمانید، دلِ ما برای دختر نازنازی دفترچه تنگ می‌شود واقعا...
آلیس، سریال بینوایان را دیده‌ای یا کتاب‌اش را خوانده‌ای؟

حالا که انقدر اصرار و خواهش میکنی میمونم.
بینوایان نه کتابشو خوندم و نه سریالشو دیدم. فقط خیلی وقت پیش‌ها از شبکه دو کارتونش رو می‌دیدم! :) چطور؟
جدیدا فازم عوض شده و حوصله کتاب خوندن ندارم؛ شاید از اثرات ضربه‌های روانی رمان‌های بی‌نظیری باشه که اخیرا خودم. جدیدا فقط دوست دارم آهنگ گوش کنم و آهنگ گوش کنم. البته مثل امروز زیر بارون رفتن رو هم دوست دارم.
پاسخ

Alice نوشته: حالا که انقدر اصرار و خواهش میکنی میمونم.
بینوایان نه کتابشو خوندم و نه سریالشو دیدم. فقط خیلی وقت پیش‌ها از شبکه دو کارتونش رو می‌دیدم! :) چطور؟
جدیدا فازم عوض شده و حوصله کتاب خوندن ندارم؛ شاید از اثرات ضربه‌های روانی رمان‌های بی‌نظیری باشه که اخیرا خودم. جدیدا فقط دوست دارم آهنگ گوش کنم و آهنگ گوش کنم. البته مثل امروز زیر بارون رفتن رو هم دوست دارم.
من هر وقت که تو را می‌بینم، یاد کوزت می‌افتم! من به شکلی بسیار غریب، در آنزمان اصلا از کوزت خوشم نمی‌آمد و دختران تناردیه را بس بیشتر دوست می‌داشتم. فکر نمی‌کنم تو و کوزت با هم اشتراکی داشته باشید (به ویژه در مورد حس من به کوزت) ولی نمی‌دانم چرا بین تو و او رابطه‌ای ذهنی در من پدید آمده... بینوایان اولین رمانی‌ست که من خواندم؛ در 13 سالگی که یکی از عزیزانم زندانی شده بود، شب‌ها با آن کتاب می‌آرامیدم...

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

چی بگم والا! شاید به خاطر اینکه توی این انجمن به من زیادی ظلم رفته! :)
همه با کوزت همذاتپنداری می‌کردن بعد تو دخترهای تناردیه رو دوست داشتی؟ عجب آدمی هستی...
من توی کارتون‌ها عاشق آنه شرلی بودم و همیشه دوست داشتم موهام رو مثل اون قرمز کنم. شخصیت متیو رو خیلی دوست داشتم، وقتی که مرد یادمه گریه می‌کردم! :)
یادش به خیر عجب دورانی داشتیم... چقدر با کارتون‌ها انس می‌گرفتیم و انگار قهرمان‌ها پاره‌ای از وجود خودمون بودن...
آنه... تکرار غریبانه‌ی روزهایت چگونه گذشت؟؟ :)


[ATTACH=CONFIG]3634[/ATTACH]


فایل‌های پیوست
.jpg 601d3dc04c4.jpg اندازه 38.39 KB  تعداد دانلود: 132
پاسخ

آری، آنه شرلی هم باحال بود. بهترین کارتون من اما پسران کوهستان بود.
من بروم. بدرود.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

برو بخواب دیگه آخه تو که شب بخیر میگی! :)
پسران کوهستان رو یادم نمیاد، اما این رو که گفتی یاد جکی و جیل افتادم! جووون، خیلی بانمک بودن.


[ATTACH=CONFIG]3635[/ATTACH]


فایل‌های پیوست
.jpg 1288351956_108_f9d406ef13.JPG اندازه 32.57 KB  تعداد دانلود: 125
پاسخ

آه...
همین منظورم بود دقیقا... چقدر من این کارتون را دوست داشتم.
خابم نبرد آلیسE404

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 105 مهمان