نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 11 رای - 4.91 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پاتوق شب نشینی

امروز رفتم مصاحبه برای كار تو آزمایشگاه یه بیمارستان دولتی
طرف میگه شما تصور كن استخدام شدی و فردا میای سر كار اولین مكانی پرس و جو میكنی كه كجاست چه مكانیه؟
- خوب جایی كه باید كار كنم
- قسمتی كه باید مشغول شم
-بعد از اون؟
- جایی كه باید لباسامو وسایلمو بذارم
- بعد از اون؟
- اتاقی كه نمونه ها رو نگه میدارین
- بعد از اون؟
من بعد از مدتی تفكر- احتمالا اتاق كارفرما یا رئیس این بخش
ایشون با اخم - بعد از اون؟
من مشكوكانه - دستشویی
- ممنون خانم بفرمایید باهاتون تماس میگیرم

الان فهمیدم نمازخونه منظورش بودهE403
پاسخ

yasy نوشته: امروز رفتم مصاحبه برای كار تو آزمایشگاه یه بیمارستان دولتی
طرف میگه شما تصور كن استخدام شدی و فردا میای سر كار اولین مكانی پرس و جو میكنی كه كجاست چه مكانیه؟
- خوب جایی كه باید كار كنم
- قسمتی كه باید مشغول شم
-بعد از اون؟
- جایی كه باید لباسامو وسایلمو بذارم
- بعد از اون؟
- اتاقی كه نمونه ها رو نگه میدارین
- بعد از اون؟
من بعد از مدتی تفكر- احتمالا اتاق كارفرما یا رئیس این بخش
ایشون با اخم - بعد از اون؟
من مشكوكانه - دستشویی
- ممنون خانم بفرمایید باهاتون تماس میگیرم

الان فهمیدم نمازخونه منظورش بوده
یاسی جان من متاسفم برای استخدام نشدنت.
اما خیلی بامزه بود داستان من کلی خندیدم،خنده هم بیشتر به اون حزب اللهیست.فکر کن منتظره بگی نمازخونه بعد همچین چیزایی بشنوه 21
خودت رو هم ناراخت نکن این ها ارزشش رو ندارند E011

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ

yasy نوشته: امروز رفتم مصاحبه برای كار تو آزمایشگاه یه بیمارستان دولتی
طرف میگه شما تصور كن استخدام شدی و فردا میای سر كار اولین مكانی پرس و جو میكنی كه كجاست چه مكانیه؟
- خوب جایی كه باید كار كنم
- قسمتی كه باید مشغول شم
-بعد از اون؟
- جایی كه باید لباسامو وسایلمو بذارم
- بعد از اون؟
- اتاقی كه نمونه ها رو نگه میدارین
- بعد از اون؟
من بعد از مدتی تفكر- احتمالا اتاق كارفرما یا رئیس این بخش
ایشون با اخم - بعد از اون؟
من مشكوكانه - دستشویی
- ممنون خانم بفرمایید باهاتون تماس میگیرم

الان فهمیدم نمازخونه منظورش بوده
:e108:
یکی از دوستان من (خانوم بودند) در یک همچین مصاحبه ای وقتی از در وارد اتاق مصاحبه شد، مرد مصاحبه کننده از او خواست که در را پشت سرش ببندد.این بانو هم که در را پشت سرش بست، به او گفتند که مگر نمیدانی که زمانیکه دو نامحرم در یک اتاق هستند نباید در را بست؟! حال این بانویی که من میگویم اگر در یک کشور غربی بود، شرکت های کامپیوتری/نرم افزاری روی هوا میگرفتندش.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

این روزها اصلا روزهای خوبی نبوده برام. چند کیلو کم کردم. زیاد سوتی میدم این روزا. شاید لازم به عذر خواهی باشه بابت سوتی که توی جستار دادم داریوش جان.:e058:
پاسخ

Russell نوشته: یاسی جان من متاسفم برای استخدام نشدنت.
اما خیلی بامزه بود داستان من کلی خندیدم،خنده هم بیشتر به اون حزب اللهیست.فکر کنم منتظره بگی نمازخونه بعد همچین چیزایی بشنوه 21
خودت رو هم ناراخت نکن این ها ارزشش رو ندارند E011
جالب اینجاست كه فكر كه میكنم پیش خودم اگه تا دو ساعت دیگه هم مصاحبه ادامه پیدا میكرد آبدارخونه ی ساختمان كناری هم نام میبردم و اصلا فكرم به نمازخونه نمیرسید:e108:

Dariush نوشته: :e108:
یکی از دوستان من (خانوم بودند) در یک همچین مصاحبه ای وقتی از در وارد اتاق مصاحبه شد، مرد مصاحبه کننده از او خواست که در را پشت سرش ببندد.این بانو هم که در را پشت سرش بست، به او گفتند که مگر نمیدانی که زمانیکه دو نامحرم در یک اتاق هستند نباید در را بست؟! حال این بانویی که من میگویم اگر در یک کشور غربی بود، شرکت های کامپیوتری/نرم افزاری روی هوا میگرفتندش.

اولین بار كه واسه مصاحبه رفتم آقایی كه چهرش داد میزد حذب اللهی و بسیجی و این چیزاست پا شد دست دراز كرد و منم دست دادم دیگه چیزی نپرسید:e108:

البته من امدوارم كماكان كه زور بخش تكنیكی و علمی به این بخش بچربدE403
پاسخ

Bibak نوشته: این روزها اصلا روزهای خوبی نبوده برام. چند کیلو کم کردم. زیاد سوتی میدم این روزا. شاید لازم به عذر خواهی باشه بابت سوتی که توی جستار دادم داریوش جان.:e058:
ای داد بیداد من همیشه دیر به سوتی ها میرسم... ویرایشش کردی؟E413 چی بود حالا؟E40a

آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
پاسخ

yasy نوشته: اولین بار كه واسه مصاحبه رفتم آقایی كه چهرش داد میزد حذب اللهی و بسیجی و این چیزاست پا شد دست دراز كرد و منم دست دادم دیگه چیزی نپرسید:e108:
نه دیگر، اینجا دیگر نتوانستم نخندم:e057:
یعنی واقعا دست دادید با او؟صحنه بسیار جالبی ست... .تجسم آن هم براستی انسان را به خنده می اندازد.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

SAMKING نوشته: ای داد بیداد من همیشه دیر به سوتی ها میرسم... ویرایشش کردی؟E413 چی بود حالا؟E40a

نه چیزی رو حذف نکردم. اهل حذف کردن نیستم.E402 همون سئوال تکراری منظورمه.
پاسخ

Bibak نوشته: این روزها اصلا روزهای خوبی نبوده برام. چند کیلو کم کردم. زیاد سوتی میدم این روزا. شاید لازم به عذر خواهی باشه بابت سوتی که توی جستار دادم داریوش جان.
این چه حرفی ست برادر؟
من تازه داشتم خیز برمیداشتم که پاسخ بدهم.البته خوب شد که آپدیت کردید:e405:

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

Dariush نوشته: این چه حرفی ست برادر؟
من تازه داشتم خیز برمیداشتم که پاسخ بدهم.البته خوب شد که آپدیت کردید:e405:

نمیدونم، گفتم شاید جستارتو خراب کردم. سئوال اولمو یادت نره البته!:e405:
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 308 مهمان