نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 11 رای - 4.91 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پاتوق شب نشینی

Spehr نوشته: سپاسگذارم که سپاس میگذارید.

گزاردن ≠ گذاشتن
گزاردن = بجا آوردن

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

Russell نوشته: رمان خوب زیاد بوده، تنها باری که خاطرم هست پای یک رمان واقعا میخکوب شده باشم رمان "قمارباز" با ترجمه‌یِ جلال آل احمد بود که خیلی وقت (چندین سال پیش) پیش خواندم.

شاهکاری جاودان! E00e

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

Alice نوشته: بعضی‌ها به جای تایلر دردن (با لهجه‌ی مارلا) باید این عکس را بگذارند:
خب وقتی تنها کسی که در این دفترچه آواتارش این است، پرسش من قدری احمقانه به نظر می‌آید.
آن تصویر نیچه که در صفحه‌ی شخصی من همیشه هست،
آواتارم اما تا زمانی که ستیز درونیِ من با من هست، همین خواهد ماند.
یا این کشتی ره از این دریای طوفانی به در خواهد برد و یا خود را به کوهِ یخ خواهد افکند.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

نه من با تو نبودم چرا به خودت می‌گیری؟!
---
به خدا من امتحاناتم نزدیک است, انقدر من را ترغیب نکنید و شاهکا شاهکار نکنید!
اصلا درباره ناول و اینها چیزی نگویید... خاموش! :e416:
من چند واحد برنامه نویسی باید پاس کنم به دادم برسید. E413
یکی از پسرهای کلاسمان است به نام "سی پی یو" و "جاواسکریپت" معروف
است. موقع امتحانات که می‌شود آدم باید با چنین افرادی طرح دوستی بریزد.
(من چرا انقدر در برنامه نویسی خنگ می زنم؟ هیچ چیز نمی فهمم... یعنی
هیچ, چیز)
میفتم... E411

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ

Alice نوشته: من چند واحد برنامه نویسی باید پاس کنم به دادم برسید.
یکی از پسرهای کلاسمان است به نام "سی پی یو" و "جاواسکریپت" معروف
است. موقع امتحانات که می‌شود آدم باید با چنین افرادی طرح دوستی بریزد.
(من چرا انقدر در برنامه نویسی خنگ می زنم؟ هیچ چیز نمی فهمم... یعنی
هیچ, چیز)
میفتم...
برنامه‌نویسی دو مرحله دارد:1- بیان الگوریتمیکِ راهِ حل (Solution)
2-Programming
سختش همان مرحله‌ی نخست است. در اینجا نیاز است مساله را تحلیل کنید و راهِ حلی قابل پیاده‌سازی در زبانِ برنامه‌نویسیِ موردنظرتان، بیابید. نیاز است که اندکی در موردِ زبانِ منتخب‌تان بدانید. مثلا باید بدانید که در سی‌شارپ اشاره‌گر وجود ندارد یا باید بدانید که در سی نوعِ برنامه‌نویسیِ شما Functional باید باشد یا اینکه تنها ساختارها در این زبان struct و آرایه است و بقیه چیزها را باید خودتان بسازید. اگر این مرحله را به خوبی پشت سر گذاشتید، مرحله‌ی دوم بسیار ساده است و تنها باید بدانید چگونه باید با آن زبان سخن با کامپیوتر سخن بگوئید.

هم‌اکنون بهترین زبان برای آموختن برنامه‌نویسی به نظر من پایتون است. یک نگاهی به آن بکنید، مطمئنم خیلی به شما در آموختن برنامه‌نویسی کمک خواهد کرد. جاوا اسکریپت خیلی زبان بی‌در و پیکری‌ست، از آن آغاز نکن هرگز!

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

Dariush نوشته: با در نظر گرفتنِ تمامِ اینها و همچنین جنبه‌های اخلاقی موضوع که پیش از این بدانها اشاره کردم ، سخن از برتری نژادیِ انسانها گفتن بحثِ بسیار خُنَک و بی‌مزه‌ایست که نه تنها هرگز فایده‌ای برای کسی نداشته و ندارد که بسادگی می‌تواند موجب سوءاستفاده‌‌‌ی دیوانگانی شود برای تهییج عوام‌الناس برای ببار آوردنِ فجایعی غیرقابل تصور. آزاداندیشی به معنای نیاندیشیدن به عواقبِ آنچه می‌گوییم نیست. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که همیشه تعدادِ احمق‌ها در آن بسیار بیشتر از تعدادِ دانایان است، بر ماست که پیش از آنکه خوراک برای موج‌سواران درست کنیم به سخنان خویش بیاندیشیم.

اینها برگشت به همان خانه‌یِ یکم است. آوردن فرهود نیاز به انگیزه ندارد و
موشکافی و فزونکاوی در انگیزه‌هایِ آورنده‌یِ فرهود خود گونه‌ای پیشدواری است.

اینکه شما میسُهید بر اینکه مردم چگونه فرهودها را میپذیرند و شاید دچار
کژبرداشت شوند نیاز به اندیشه میرود, خود نشان میدهد چه اندازه کژرفته‌اید, زیرا از
خویشکاری من و شما نیست بر اینکه مردم چگونه فرهودها را میپذیرند یا از آن بامزه‌تر چه دسته از فرهودهایی را
بهتر است خود امان را به آن راه زده و نپذیریم (دانسته‌هایِ ژنتیک, فرگشتیک, ...) تا مبادا برخی موج‌سواری کنند.



Dariush نوشته: نژادپرستی نیز تنها به برتری نژادیِ یک گروهِ خاص از انسانها اشاره ندارد (اگرچه پیش از این نشان دادیم که اساسا برتری نژادی معنا ندارد)بلکه همراه با تحقیر و پست شمردنِ نژادهای دیگر است، چنانکه در همین انجمن هم هرگز ندیدیم که فرضا یک آریایی‌پرست، نژادهای دیگر(عرب و ترک و... ) را تحقیر یا بدانها توهین نکند. اینان عمدتا جاهلانی روان‌پریش هستند که تنها در پی تخلیه‌ی بخشی از عقده‌های ملی و تاریخی خود هستند که معمولا ریشه در صدها سال پیش دارد و میخواهند مثلا انتقامِ قادسیه را از عربِ امروز بگیرند. اینان همانقدر در سطح نازلی از انسانیت هستند که آن عربی که از ایرانی بیزار است و او را دشمنِ تاریخی خویش (!) می‌پندارد و یا آن ترک که پارسی را زبان جعلی و ایران کشور مجعول!

یک آزمایش اندیشیک.

هُمایون میگوید:
من از دخترهای سیاهپوست خوشم نمیاید, تنها دخترهای سپید را دوست دارم!


در سوی دیگر, دختری خوشگل و خواستنی میگوید:
من از پسرهای قدکوتاه خوشم نمیاید, تنها پسرهای قدبلند را دوست دارم!


کدام شما را بیشتر برانگیزاند؟ اگر یکمی, پس بی هیچ گمانی شما شستشوی مغزی رفته‌اید.
چرا؟ خب بآغاز بیایید آماروار بنگریم, شمار پسران قدبلند ١ دهم همه‌یِ پسران بگرایند بیشتر نیست, پس یکی از ناپسندیِ
خود از نزدیک ٣ و نیم میلیارد تن میگوید, هنگامیکه شمار همه‌یِ سیاهپوستان رویهم به ٣ و نیم میلیارد هم نمیرسد, چه برسد به دختران سیاه!





Dariush نوشته: بر ماست که برای برپاسازی شرایط لازم برای زیست مسالمت‌آمیز انسانها درکنارهم دست از این پیش‌داوری‌های کودکانه در مورد نژاد و رنگ پوست و ملیت و... بشوییم تا جهان جایی بهتر برای زیست انسانها باشد، وگرنه هرکس نژاد خویش را برتر یا بهتر از دیگران بداند و vice versa آنگاه جهان هرگز روی صلح و آرامش را به خود نخواهد دید و آنگاه به سادگی نشان داده‌ایم نه تنها هیچکدام از ما براستی هیچ درجه‌ای از هوشمندی را برخوردار نیستم که اساسا نوعِ بشر هوشمندی‌اش به دردِ عمه‌اش می‌خورد، چرا آنگاه گوسفندها و گوزن‌ها بهتر از ما زندگی میکنند و بیشتر از ما لایقِ صفتِ هوشمندی!

همتراز همان سخنان آبکین که political correctionist‌ها میگویند: بیایید همه با هم مهربان
و دوست و خواهر برادر باشیم و این پیشداوری‌های زشت را نکنیم و همدیگر را دوست داشته باشیم و blah blah.

از آن بدتر: مردم کودن هستند, بهتر است فرهودها را پیش از آوردن سبک سنگین کنید, که مبادا, خدایِ ناکرده کسی کژبردارد و موج سوار شود.


اینها هر دو کژروی هستند و بهتر است بسادگی, بجای این بازی‌هایِ زبانی و این دستکاری‌ِ فرهودها, به خاستگاه و انگیزه‌یِ کنشها پرداخته شوند.
برای نمونه ستیز میان مردم نمیخواهید؟ پس تنها انگیزاننده‌یِ راستین ستیز که همانا کمبود و پخش بنمایه‌ها (در واژگانِ کمونیستی: Verteilungskampf) باشد
را از میان بردارید, اگرنه که تنها ساده‌اندیشترینان هستند که میاندیشند کسی آنجا نژادپرست میشود چون از سپید بیشتر از سیاه خوش اش آمده.

پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

Dariush نوشته: یا این کشتی ره از این دریای طوفانی به در خواهد برد و یا خود را به کوهِ یخ خواهد افکند.

اگر به کوه یخ اصابت کنید چه می‌شود؟ (خودکشی؟)

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ

Mehrbod نوشته: اینها برگشت به همان خانه‌یِ یکم است. آوردن فرهود نیاز به انگیزه ندارد و
موشکافی و فزونکاوی در انگیزه‌هایِ آورنده‌یِ فرهود خود گونه‌ای پیشدواری است.

اینکه شما میسُهید بر اینکه مردم چگونه فرهودها را میپذیرند و شاید دچار
کژبرداشت شوند نیاز به اندیشه میرود, خود نشان میدهد چه اندازه کژرفته‌اید, زیرا از
خویشکاری من و شما نیست بر اینکه مردم چگونه فرهودها را میپذیرند یا از آن بامزه‌تر چه دسته از فرهودهایی را
بهتر است خود امان را به آن راه زده و نپذیریم (دانسته‌هایِ ژنتیک, فرگشتیک, ...) تا مبادا برخی موج‌سواری کنند.
اینها بی‌ربطند، گفتم که من به سلایق کسی کاری ندارم، خودم هم ممکن است از مردمانِ خاصی بیشتر از بقیه خوشم بیاید. موضوع ارتباطی بود که میانِ نژاد و برتری انسانها تصویر شده بود. پس عملا به کاهدان زده‌اید.


Mehrbod نوشته: یک آزمایش اندیشیک.

هُمایون میگوید:

من از دخترهای سیاهپوست خوشم نمیاید, تنها دخترهای سپید را دوست دارم!


در سوی دیگر, دختری خوشگل و خواستنی میگوید:

من از پسرهای قدکوتاه خوشم نمیاید, تنها پسرهای قدبلند را دوست دارم!


کدام شما را بیشتر برانگیزاند؟ اگر یکمی, پس بی هیچ گمانی شما شستشوی مغزی رفته‌اید.
چرا؟ خب بآغاز بیایید آماروار بنگریم, شمار پسران قدبلند ١ دهم همه‌یِ پسران بگرایند بیشتر نیست, پس یکی از ناپسندیِ
خود از نزدیک ٣ و نیم میلیارد تن میگوید, هنگامیکه شمار همه‌یِ سیاهپوستان رویهم به ٣ و نیم میلیارد هم نمیرسد, چه برسد به دختران سیاه!
همچنان کاهدان را نشانه گرفته‌اید و انگار نوشته‌ها را نمی‌خوانید، من سخنی در مورد سلیقه‌ی کسی نگفتم و تذکر دادم که من کاری به سلایق کسی ندارم. با همه‌ی اینها من نمیدانم روی چیزی که من نگفته‌ام چرا اینقدر مانور می‌دهید و روده‌درازی می‌کنید؟ به جای این کار به من بگویید کسی که یک نژاد را دشمن خویش می‌داند یا نژادی را به پستی یاد می‌کند، چه ربطی به این چیزهایی که شما می‌گویید دارد؟



Mehrbod نوشته: همتراز همان سخنان آبکین که political correctionist‌ها میگویند: بیایید همه با هم مهربان
و دوست و خواهر برادر باشیم و این پیشداوری‌های زشت را نکنیم و همدیگر را دوست داشته باشیم و blah blah.

از آن بدتر: مردم کودن هستند, بهتر است فرهودها را پیش از آوردن سبک سنگین کنید, که مبادا, خدایِ ناکرده کسی کژبردارد و موج سوار شود.


اینها هر دو کژروی هستند و بهتر است بسادگی, بجای این بازی‌هایِ زبانی و این دستکاری‌ِ فرهودها, به خاستگاه و انگیزه‌یِ کنشها پرداخته شوند.
برای نمونه ستیز میان مردم نمیخواهید؟ پس تنها انگیزاننده‌یِ راستین ستیز که همانا کمبود و پخش بنمایه‌ها (در واژگانِ کمونیستی: Verteilungskampf) را از میان
بردارید, اگرنه که تنها ساده‌اندیشترینان هستند که میاندیشند کسی آنجا نژادپرست میشود چون از سپید بیشتر از سیاه خوش اش آمده.
البته آن چیزهایی که گفتم بیشتر مربوط به اصول شخصی خودم بودند و انتظار اینکه به معیارهایی جهان‌شمول بدل شوند را نداشتم و می‌پذیرم شاید بیان‌شان در مکانی عمومی درست نبود. اما شما اینجا هم باز اشتباه گرفته‌اید و بر اساس همان برداشتِ نادرستی که از سخن من داشتید گمان کرده‌اید که من به سلیقه‌ی کسی گیر داده‌ام، در حالیکه هیچ اینجور نبوده.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

Alice نوشته: اگر به کوه یخ اصابت کنید چه می‌شود؟ (خودکشی؟)
بی‌خیال
-------------------------------
شب بخیر دوستان.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

Mehrbod نوشته: نگرش من نه در پدافند از نژادپرستان است, نه در پدافند از پادنژادپرستان, بساکه ستیز با هر دوی اینها و نپرداختن به دشواری مِهادین است.

اینجور بنگرید, ما در جهانی هستیم که بنمایه‌ها اندک و مرزمند هستند برخی, یک بیشینگان باهوشتری بیشترینه‌یِ این بنمایه‌ها را از آنِ خود نموده‌فاند می‌نمایند و یک
بخش اندکی از آنها میماند برای پخش میان بیشینگان بجامانده; این بیشینگان بی‌بهره در همسنجی خود با دیگران و این اندک‌دسته و همچنین با نگاه به
کمبود بنمایه‌هایِ بجامانده, ناخودآگاه به هر آنچه که دست اشان برسد, دست خواهند آویخت, خواه این دستآویز نژاد باشد, خواه فرهنگ, خواه
کشور, خواه هر چیز دیگر, کارکرد آن یکی بیشتر نیست: ما از آنها بدتر نیستیم, ما سزاواری زندگی بهتری هستم.

اکنون در این میان, برخی راه گم کرده‌‌یِ بدتر از یکمی‌ها که همان پادنژادپرستان باشند درمیایند و میگویند: برتری از نژاد نمیاید, بهتر است
بجای نژادپرستی همگی با هم همدل و همبسته باشیم و این ته مانده‌یِ بنمایه‌هایی که در دست امان هست را دوستانه‌تر میان خود امان پخش کنیم!!

نادانی نژادپرستان از دیدِ من پذیرفتنی است, اینها بی‌بهرگان بیچاره‌ای هستند که یک چیزی برای اینکه خود اشان را سزاوارتر بدانند می‌نیازیده‌اند,
ولی نادانی این گروه دوم هتّا از اینها بدتر و چشمپوشی ناپذیرتر است, چه که پُرگاه این دسته‌یِ دوم از رسته‌یِ فرهیختگان و بهره‌مند‌تران هستند و
خویشکاریِ اینها نه خاموشاندن سر و سدا و ناخوشندی, آنهم با دروغ‌هایِ پوشالین و دستکاری فرهودها, بساکه رسیدگی به دشواریِ مهادین (= بیدادگری در پخشِ بنمایه‌ها) است.

برای اینکه کمی بهتر با اندروایِ داستان آشنا شوید. آلمان و مردم آلمان زمانی به نژادپرستی روی آورند که
در اوج نداری و بدبختی و تباهی بودند*, ولی اگر امروز به آلمان بروید بسختی نژادپرستی میبینید و چرا باید ببینید؟
مردمی پولدار و فراتن میبینید که به میهن اشان میبالند بی آنکه دشمنی‌ای با دیگران داشته باشند (آلمان در هر دُژآمدی به
دیگر کشورها یاری میرساند). در بیشتر خانه‌هایِ آلمانها میتوانید پرچم آلمان را ببینید, made in germany برای ایشان بهترین نشانگر از خوبی جنس است!

خب بدرستی اینجا چه رویداده؟ از من که یک بازدیدگر آلمان بوده‌ام بپرسید, مردم آلمان بسیار باهوشتر و فرهیخته‌تر از ایرانیان به چشم
من آمده‌اند و بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ "فرنود" برای بدرستی برتر دیدن نژاد اشان دارند, پس این اندازه وارونگی رفتار از کجا میاید؟




* Lebensraum - WiKi

پارسیگر
عجیب است واقعا! شما گویا حقیقتا نوشته‌های مرا وارونه می‌خوانید یا اینکه سخنان مرا با کسی دیگری قاطی کرده‌اید!
میتوان نژادپرستی را ریشه‌یابی کرد و کوشید آن را ریشه‌کن کرد، اما خودِ نژادپرست نمی‌تواند تمامِ مسئولیت اخلاقی نژادپرستیِ خویش را به گردن آن دلایل بیاندازد.
حالا من نمی‌دانم کی و کجا ریشه‌های نژادپرستی را انکار کردم و کی گفتم نژادپرستی نیاز به یک آسیب‌شناسی ندارد، نمی‌دانم. اما برای نمونه در ایرانِ امروز که مشکلاتِ اقتصادی بسیار زیاد است و مردم با فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم می‌کنند، آیا سرقتِ من از خانه‌ی همسایه موجه می‌شود؟
من اگر خود را ضدنژادپرستی میدانم برای این است که معیارها و ارزشهایم را می‌شناسم و میدانم که نژادپرستی اگرچه بخشی از آسیب‌های اجتماعی می‌تواند باشد، اما هرگز خودِ شخص نژادپرست مبرا از نادرستی نژادپرستی نیست.
بقیه‌ی چیزها هم که طبق معمول همان روده‌درازی‌های بی‌ربط است.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 359 مهمان