نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 11 رای - 4.91 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پاتوق شب نشینی

shirin نوشته: مهربد حتما باید یه جای پر رفت و آمدو شلوغ باشه؟ نمیشه به عنوان یه پاتوق که در اوقات بیکاری که بهش سر میزنی و همیشه دوستان ثابتی رو اونجا میبینی بهش نگاه کنی؟

همـ..م شاید کار درست این باشد; با این همه من زندگی را بسیار بسیار کوتاهتر
از اینها میبینم و راستش کمتر پیش میاید زمانم را تنها و تنها برای خوشیِ خودم بگسارم (خوشی بی پشتوانه = بد).

از زمان اندکی که در این زندگی داریم باید بیشترینه‌یِ بهره را برد و در این جهان ما این اندازه گرفتاری و بدبختی داریم (از زندگی
خودمان گرفته تا آینده‌یِ تیره و تار بشریت) که برای من پاتوق و محفل سازی و این چیزها آنهم از گونه‌یِ اینترنتی (در بیرون تا اندازه‌ای بایا)
همچون تابو میمانند و هیچ جور در سرشت من فرونمیرود که تا چند سال آینده‌یِ زندگیم همینجور بیایم اینجا و از جمع اینجا — که به من مهر
فراوان دارند و کجا میبینید برای نمونه این اندازه با پارسیگویی تند و تیز یکی همراهی کنند؟ — برای خوشیِ خودم بهره‌بگیرم.




shirin نوشته: بعدم عمرا منو شناخته باشی. :e057:

تو را هم شناخته‌ام, اگر میباورید چیز نه چندان خودینه‌ای هست که من نمیدانم بپرسید تا بپاسخم!






undead_knight نوشته: این که اظهر من الشمسه،الان شبکه های اجتماعی بیشترین کاربر ها رو جذب میکنند، البته کاربر "جدی" فاروم نویس همچنان موجود هست و شاید انگیزش کم شده باشه ولی در بستر مستعد میتونه دوباره فعال بشه.

آها, خب همین یک نِشال ئه, اگر براستی کم شده پس ما هم باید خودمان را خواه ناخواه سازواری بدهیم.

این پافشاری بیخود روی چیزیکه کار نمیکند را من بوارونه‌یِ همه‌یِ شما کودکانه میبینیم. چه سودی
دارد ما اینجا زمان بگذاریم و بنویسیم اگر رویهمرفته بیشتر از ١٠٠ تن هرگز نخواهند دید و کمتر از ١٠ تن هم نخواهند خواند؟

بی‌کنشی (inaction) پُرگاه بهترین کُنش است. چند هفته اینجا نیایید, نیاز به گفتگو و گفتمان شما را خواه ناخواه
به یک جای دیگر میکشاند* و اینجور ما به آماج بزرگتر که گسترش خردگرایی و خوشیِ سزامند آن باشد میرسیم.

اگرنه بهره بردنِ اینجا همچون یک افیون که خوشیِ اندک و پیوسته و بی
حساب کتاب بدهد و کارآمد و هُنایش نزدیک به صفر که نشد کار خردپذیر.




*

One of my favorite stories concerns a Buddhist scholar and a Zen Master. The scholar had an extensive background in Buddhist Studies and was an expert on the Nirvana Sutra. He came to study with the master and after making the customary bows, asked her to teach him Zen. Then, he began to talk about his extensive doctrinal background and rambled on and on about the many sutras he had studied.

The master listened patiently and then began to make tea. When it was ready, she poured the tea into the scholar's cup until it began to overflow and run all over the floor. The scholar saw what was happening and shouted, "Stop, stop! The cup is full; you can't get anymore in."

The master stopped pouring and said: "You are like this cup; you are full of ideas about Buddha's Way. You come and ask for teaching, but your cup is full; I can't put anything in. Before I can teach you, you'll have to empty your cup."





پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

mosafer نوشته: جدای از برخورد سرد، اگر فردی که تازه عضو شده اعلام کند مسلمان ست رفتارتان(شخص خاص منظورم نیست) با او خصمانه و حالتی تهاجمی دارد منتظر کوچکترین سخن او هستید تا تیربارانش کنید

اینجا برای من جذابیتی ندارد تا بعد از بستن این صفحه مایل باشم دوباره باز کنم و ببینمش،چون برخوردهای اولتان خیلی تند و تلخ بود و هنوز در ذهن من همان ها نقش بسته از کاربران اینجا

مهمترین چیزی که یک نفر را ثابت نگه میدارد نوع برخورد اولیه شماست

مسلمان که جای خود دارد، کافیست برای مثال از عملکرد یک مقام دولتی ایران تقدیر کنید یا از فلان شخص که حامی جنبش سبز است حمایت کنید،

حال مهم نیست که پیشینه ی شما چه باشد و چه سابقه ی مبارزاتی در کارنامه ی خود داشته باشید، همان چند موضع گیری کفایت می کند برای اینکه آماج حملات ریز و درشت برخی از دوستان به ظاهر دانا و عقل کل(!) قرار بگیرید و ساندیس خور و هشت تومنی و عامل نفوذی جمهوری اسلامی لقب بگیرید!

مدارکش هم موجود است!

[عکس: 67.jpg]

حالا ما پوستمان کلفت است و مدام در حال دایورت کردن هستیم، ولی همه که مثل ما صبور نیستند![عکس: 9.png]

یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!

"فریدون فرخزاد"
پاسخ

Mehrbod نوشته: خب من هنوز اینجا هستم, هر راهکار, برونرفتی که در اندیشه دارید بگویید, من آنچه در توانم هست میکنم.

من بسیار پیشتر ابزارهای گوناگونی هم برای شناساندن و تبلیغات اینجا نوشته بودم (برنامه‌نویسی), میتوانم اینها را هم
در جُستار بگذارم تا همگی, خودت, من و میلاد و هر کس که در توان اش هست برای تبلیغات اینجا از آنها بهره بگیرد.
ولی دفترچه با این داستان کنونی برای من گیرایی ندارد, فرنودِ[٦] من میگوید یا باید به پسین‌تراز رفت یا به کار دیگر و هُناینده‌تری پرداخت.
خب من هم می‌گویم با هم بیاندیشیم و ببینیم که چه راهی برای شناساندنِ اینجا به کاربرانِ پارسی می‌توانیم پیدا کنیم. تبلیغات در سایت‌ها، معرفی در صفحاتِ ویژه‌ی فیسبوک یا هر کار دیگری.

mosafer نوشته: جدای از برخورد سرد، اگر فردی که تازه عضو شده اعلام کند مسلمان ست رفتارتان(شخص خاص منظورم نیست) با او خصمانه و حالتی تهاجمی ست منتظر کوچکترین سخن او هستید تا تیربارانش کنید شما اولین امتیاز را برای کاربران جدید خداباوری یا ناباوری او قرار میدهید و برخوردتان طبق همان ست اینجا برای من جذابیتی ندارد تا بعد از بستن این صفحه مایل باشم دوباره باز کنم و ببینمش،چون برخوردهای اولتان خیلی تند و تلخ بود و هنوز در ذهن من همان ها نقش بسته از کاربران اینجا از اسامی مستعار دلخوشی ندارم و همیشه دوست دارم بنام خودم ثبت نام کنم ولی این نام برای این فروم را ترجیح میدهم و هیچ وقت خود را عضو اصلی اینجا ندانسته و نمیدانم شاید با گذر زمان تغییری حاصل شود + این تلخی در صحبتم را ببخشید گفتم تا بدانید رفتارتان چه تاثیری دارد بر دید کاربر تازه وارد دارد مهمترین چیزی که یک نفر را ثابت نگه میدارد نوع برخورد اولیه شماست
این را قبول دارم. این برخوردها گاهی برای این بود که طرف موضعی منطقی و جدی اینجا داشته باشد، گاهی برای خودنمایی بوده و یا به هر دلیلِ دیگر که در نهایت برآیندِ خوبی نداشته به نظرِ من. اما این هم باز بهانه‌ی خوبی نیست، اینجا کمابیش یک سیستم تقریبا آزاد در همه‌ی جنبه‌ها دارد و کسان می‌توانند فضای اینجا را خودشان تغییر دهند و نرم‌هایش را طوری تغییر دهند که رفتارِ ما منسوخ شود. کسی که صاحبِ اینجا نیست و همه‌ی آنهایی که شما می‌گویید سر جمع ده نفر هم نیستند.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

کافر_مقدس نوشته: حالا ما پوستمان کلفت است و مدام در حال دایورت کردن هستیم، ولی همه که مثل ما صبور نیستند!
E00e
دقیقاE412

شراب اولی تر ...
پاسخ

Mehrbod نوشته: آها, خب همین یک نِشال[١] ئه, اگر براستی کم شده پس ما هم باید خودمان را خواه ناخواه سازواری[٢] بدهیم.

این پافشاری[٣] بیخود روی چیزیکه کار نمیکند را من بوارونه‌یِ همه‌یِ شما کودکانه میبینیم. چه سودی
دارد ما اینجا زمان بگذاریم و بنویسیم اگر رویهمرفته بیشتر از ١٠٠ تن هرگز نخواهند دید و کمتر از ١٠ تن هم نخواهند خواند؟

بی‌کنشی[٤] (inaction) پُرگاه[٥] بهترین کُنش است. چند هفته اینجا نیایید, نیاز به گفتگو و گفتمان شما را خواه ناخواه
به یک جای دیگر میکشاند* و اینجور ما به آماج[٦] بزرگتر که گسترش خردگرایی و خوشیِ سزامند آن باشد میرسیم.

اگرنه بهره بردنِ اینجا همچون یک افیون که خوشیِ اندک و پیوسته و بی
حساب کتاب بدهد و کارآمد[٧] و هُنایش[٨] نزدیک به صفر که نشد کار خردپذیر.
این می‌تواند بهترین دلیل برای خداحافظی از این جا باشد. اگر شما براستی آینده‌ی درخوری برای فروم‌نویسی نمی‌بینید و فکر می‌کنید شبکه‌های اجتماعی‌ای چون فیس‌بوک فضای مجازی را به سمتی برده‌اند که تالارهای گفتگو را منسوخ کرده‌اند، پس بهترین ایده این است که به جای خوش‌باوری‌های کودکانه، با واقعیت کنار آمده و نگاهِ خود را به افقی بزرگتر پیوند بزنید. اگر فیس‌بوک و جاهای دیگر بسترهای بهتری برای گسترش خردگرایی هستند از نگر شما، پس رفتارِ شما از نگاه من کاملا معقول است و جای بحثی در آن نیست جز آرزوی موفقیت برای شما در هر جا هستید اگرچه خودم هنوز به چنین باوری نرسیده‌ام.E032

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

Dariush نوشته: این را قبول دارم. این برخوردها گاهی برای این بود که طرف موضعی منطقی و جدی اینجا داشته باشد، گاهی برای خودنمایی بوده و یا به هر دلیلِ دیگر که در نهایت برآیندِ خوبی نداشته به نظرِ من. اما این هم باز بهانه‌ی خوبی نیست، اینجا کمابیش یک سیستم تقریبا آزاد در همه‌ی جنبه‌ها دارد و کسان می‌توانند فضای اینجا را خودشان تغییر دهند و نرم‌هایش را طوری تغییر دهند که رفتارِ ما منسوخ شود. کسی که صاحبِ اینجا نیست و همه‌ی آنهایی که شما می‌گویید سر جمع ده نفر هم نیستند.
من یک چیز دیگری در این مورد بگویم و آن این که جفا خواهد بود اگر کاربرانِ فعالِ اینجا را اینطور آدم‌های سخت و بی‌روحی ببینید. مشخص است که همین کاربرانی که بانو مسافر و ایرانبانو در موردشان سخن می‌گویند کسانی هستند که در موردِ دانسته‌های خود سخاوتمند هستند و اگر نگری در موردِ چیزی می‌دهند معمولا نگری ارزشمند و در خورِ توجه است، چرا که می‌کوشند اطلاع نادرست ندهند یا سخنِ بی‌پایه نگویند و این به خودیِ خود نشان می‌دهد که به شعورِ خواننده احترام می‌گذارند و برایش ارج قائلند. کوشش دوستان هم این بوده که در اینجا محیطی آزاد برای بحث و گفتگوی جدی داشته باشیم و همین باعث شده که گاهی بیش از آنچه که لازم است در برخوردهای خود جدیت به خرج دهیم ولی هرگز اینطور نبوده که کسی را بمباران و تخریبِ شخصیت کنیم.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

کافر_مقدس نوشته: همان چند موضع گیری کفایت می کند برای اینکه آماج حملات ریز و درشت برخی از دوستان به ظاهر دانا و عقل کل(!) قرار بگیرید و ساندیس خور و هشت تومنی و عامل نفوذی جمهوری اسلامی لقب بگیرید!

مگه نیستی ؟ :))

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

از سخنان مهربد به شدت بوی دپرشن ، افسردگی مفرط ، خود کشی ، نا امیدی ، یاس ، خماری ، قرص اعصاب معصاب ، دیشب اومدم خونتون نبودی و اینها میاد!!!
به نظر مساله اصلن دفترچه و اینها نیست یک جورایی فکر میکنم داره کم کم میره که دکتر براش خمار درمانی تجویز کنه Sad

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

Dariush نوشته: ن یک چیز دیگری در این مورد بگویم و آن این که جفا خواهد بود اگر کاربرانِ فعالِ اینجا را اینطور آدم‌های سخت و بی‌روحی ببینید. مشخص است که همین کاربرانی که بانو مسافر و ایرانبانو در موردشان سخن می‌گویند کسانی هستند که در موردِ دانسته‌های خود سخاوتمند هستند و اگر نگری در موردِ چیزی می‌دهند معمولا نگری ارزشمند و در خورِ توجه است، چرا که می‌کوشند اطلاع نادرست ندهند یا سخنِ بی‌پایه نگویند و این به خودیِ خود نشان می‌دهد که به شعورِ خواننده احترام می‌گذارند و برایش ارج قائلند. کوشش دوستان هم این بوده که در اینجا محیطی آزاد برای بحث و گفتگوی جدی داشته باشیم و همین باعث شده که گاهی بیش از آنچه که لازم است در برخوردهای خود جدیت به خرج دهیم ولی هرگز اینطور نبوده که کسی را بمباران و تخریبِ شخصیت کنیم.
اصلا بحث بر سر نیات افراد نیست بلکه برای انجمنی جوان نیاز مدیریتی ایجاب میکند که بدون جهت گیری و با صبر و شکیبایی و فدم به قدم اهداف خود را دنبال کند.
واقع بینانه هم نگاه کنیم افراد زیادی اینجا بمباران شخصیتی شدند و نه با برخوردی عامدانه که همه ناشی از سوتدبیر بوده تا هیجان زدگی کاربران قدیمی.

شراب اولی تر ...
پاسخ

sonixax نوشته: از سخنان مهربد به شدت بوی دپرشن ، افسردگی مفرط ، خود کشی ، نا امیدی ، یاس ، خماری ، قرص اعصاب معصاب ، دیشب اومدم خونتون نبودی و اینها میاد!!!
به نظر مساله اصلن دفترچه و اینها نیست یک جورایی فکر میکنم داره کم کم میره که دکتر براش خمار درمانی تجویز کنه Sad

کارکرد افسردگی همینه که ما را به جهان فربودین برگرداند.
ولی من افسردگی‌ای نمیسُهم, این چند روزه زندگی به کام ام بوده و از همینرو بر آن شدم درباره‌یِ سرنوشت اینجا هم بگُزیرم.

همه چیز را که نمیشود با خنده و ریسه گذراند میلاد, گاهی باید سر برکشیده و ببینیم کردارهایِ ما چه آماجی میجویند.




Dariush نوشته: این می‌تواند بهترین دلیل برای خداحافظی از این جا باشد. اگر شما براستی آینده‌ی درخوری برای فروم‌نویسی نمی‌بینید و فکر می‌کنید شبکه‌های اجتماعی‌ای چون فیس‌بوک فضای مجازی را به سمتی برده‌اند که تالارهای گفتگو را منسوخ کرده‌اند، پس بهترین ایده این است که به جای خوش‌باوری‌های کودکانه، با واقعیت کنار آمده و نگاهِ خود را به افقی بزرگتر پیوند بزنید. اگر فیس‌بوک و جاهای دیگر بسترهای بهتری برای گسترش خردگرایی هستند از نگر شما، پس رفتارِ شما از نگاه من کاملا معقول است و جای بحثی در آن نیست جز آرزوی موفقیت برای شما در هر جا هستید اگرچه خودم هنوز به چنین باوری نرسیده‌ام.E032

من پیشگو نیستم, ولی بروشنی زمان و شانس بسنده به اینجا داده‌ام; اگر یک چیزی همه‌جوره کوشیدیم و
کار نکرد یا باید خیره‌سر و یکدنده باشیم که دست نکشیم, یا باید خردپذیرانه شکست را پذیرفته و سراغ راه و روشی نو برویم.

درسته, گاهی هم پافشاری فرا-اندازه کار میکند و اسپاگتی را چه دیدیم, شاید یک سال دیگر زد و اینجا لبریز
از کاربر و گفتگوهایِ داغ بود, ولی خب شاید هم (پُرگرایند‌تر) نبود, آنگاه چه؟ شما اینجا را یکسال دیگر کجا میبینی؟






پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 16 مهمان