Anarchy نوشته: خب چه کاری باید میکردیم که نکردیم ؟ متاسفانه استقبال از همچین فورم هایی کمه ... اینجا هم کمی با تازه وارد ها خشن هستیم و خیلی ها رو هم پروندیم !!
Dariush نوشته: امیدوارم اینطور نباشد واقعا. البته قابلِ میتواند قابلِ درک باشد که مزدکِ گرامی زیاد اینجا نیایند؛ کاربرانِ اینجا شاید به اندازهی خودشان به جزئیاتِ و دقایقِ موضوعاتی چون فرگشت، فیزیک، زبانشناسی، تاریخ و ... واقف نباشند اما حداقل به اجمال همه چیز را میدانند و بحث کردن با ایشان جذابیتِ چندانی برای مزدک ندارد ، جز به قولِ خودشان خودنمایی! راسل و امیر اما اینجا را باید خانهی خویش بدانند، خانهای برای دیدار با دوستان و یاران و بیانِ شطحیات، گاهی دردل، گاهی ابراز احساسات، گاهی هم حرفهای جدیتر و علمی-فلسفی و جدلهای کوبنده! مگر در فضای مجازی پارسی چند جا مثل دفترچه هست؟ به نظرِ من که غنیمت است واقعا!
من به این دوستان [MENTION=43]مزدك بامداد[/MENTION], [MENTION=66]Ouroboros[/MENTION] و [MENTION=48]Russell[/MENTION] خردهنگرفتم, هر کس که اینجا بیشتر از ١٠٠٠ پیک دارد خویشکاری اش را بجاآورده و بر او خردهای نیست!
کسرا بخوبی نگرش مرا گرفت, ما اینجا این همه بازدیدگر سرگردان داریم که روشن نیست چه میخواهند; هر دوی شما
نیز یک چیز را ١٠٠% نادرست انگاشتهاید, دفترچه نخستین سخنگاه اندیشیک و پُرباری نیست که در اسپاش پارسیبان
راهافتاده و بهترین آنها هم هرگز نبوده و نیست. من یکی بتنهایی در ٥ تایِ بیشتر آنها بودهام و کارکرد هر کدام
از آن سخنگاهها از اینجا دستکم در شمار کاربر و داغی گفتمانها بهتر بوده,
پس از این ما میتوانیم چند چیز بفرجامیم:
١- یا ایرانیان در گذر چندین سال کوتاه آنچنان بزدل و ترسو شدهاند که نمیخواهند هیچ ریسکی؟ در زندگی نموده و اینجا هموند بشون
٢- یا ایرانیان آن اندازه بی دست و پا شدهاند که ج.ا. را میتوانیم بآسانی پیروز کارزار نامیده و بگوییم به فیلترینگ باختهایم.
٣- یا ما به لغزش رفتهایم و آمار اینجا پرت است و همچو شماری خواننده نداریم.
با نگرش همه اینها, هماکنون نامنویسی آزاد است و زمان هم مرزمند. اگر خرد همگان گفت ما به سخنگاهی چون دفترچه
مینیازیم, پس با کردار خود آمده و این را بنمایانند و من هم ازین پس انرژی باز بیشتری گذاشته و بهتر و بیشتر و همراهتر مینویسم,
اگر نه و گفت نمیخواهد, پس باید نِشال را نیک دریافته و دفترچه را رها نموده و به کار بهتر و درخورتری پرداخت, که من دستکم برای خودم همین راه را خواهم گزید.
Anarchy نوشته: آقا شما هر روز با چند نفر روبوسی کنید (که از بدشانسی 95 درسدشان مرد هستند) و تکرار مداومِ جملاتی چون «سالِ نو مبارک»، «سالِ خوب و خوشی برات آرزو میکنم» و ... مهمانی و میزبانی و آجیل و شیرینی و این چیزها را دو هفته هر روز و هر روز تجربه کنی، شبیه گوسپندان نمیشوی؟ :))
آئینهایی چون نوروز برای همین هستند که نزد هم گردآمده و یاد امان بیاید همهیِ زندگی را تک و تنها و برای خود نمیشود و نباید سپراند دیگر داریوش جان ((:
پارسیگر