06-17-2013, 08:22 AM
10 صفحه بحث و دریغ از یک خط استدلال برای اینکه چگونه تحریم کنش اجتماعی است و باعث اعتراض توده ی مردم می شود اما رای دادنی که احتمال هرگونه اعتراض در تجمعاتی که روحانی و مردم حضور دارند وجود دارد کنش سیاسی نیست و به ضرر مردم است؟
نکته ی دیگر این است که زمانی که تمام رای دهندگان در این انجمن به باور پوچ مردم در سال 76 که انتظار معجزه و تغییر نظام را از خاتمی داشتند اذعان می کنند و همگان بر این نکته واقف بودند که کار چندانی از امثال روحانی بر نمی آید و با علم به این قضیه و برای تغییری هرچند کوچک پای صندوق رای رفتند چگونه کلاه گشاد سر مردم رفته است؟کلاه زمانی می رود که شما گمان کنید رییس جمهور در ایران همه کاره است و توانایی تغییر در تمام زمینه ها را دارد و کلی هزینه و وقت و انرژی و حتی زندان و دستگیری را برای به قدرت رسیدن آن جناح یا رییس جمهور به جان بخرید.حالا شما دوستان طرفدار تحریم خواهشا چند نکته را برای ما نشان دهید:
1-چگونه تحریم برای آزادی و رسیدن به دموکراسی راستین و سکولاریسم موثرتر از رای دادن است؟
2-بر فرض که مردم همگی اشتباه کرده باشند اکنون چه از دست داده اند و چه هزینه ای متحمل شده اند که شما می گویید کلاه سر آنان رفته؟
3- اساسا مگر کسی به منجی بودن روحانی باور داشته که شما هی تکرار می کنید که آی مردم سرتان کلاه رفته و گمان می کردید این آخوند! برایتان آزادی می آورد در صورتی که پدرتان را در می آورد؟زمانی که مردم همگی قواعد و قوانین این بازی را به خوبی می دانستند چگونه بازی خوردند؟
یک استدلال خنده دار دیگری که موافقان تحریم می آورند پایمال شدن خون کسانی است که 4 سال پیش به خیابان رفتند و سرکوب شدند.والا ما هرکسی را می بینیم که آنروز ها در خیابان بوده و به بدترین شکل سرکوب شده رای داده است.نمون اش خود امیر گرامی که پیک هایش در روزهای اعتراضات را من به خوبی یادم می آید و توصیف اش از تظاهرات را.خود من هم به قدر کافی هزینه داده ام اما تصمیم گرفتم رای بدهم،بگذریم که در لحظات آخر با جو احساسی که در فضای اینترنت شکل گرفته بود منصرف شدم.مصاحبه ی مادر سهراب اعرابی را بخوانید تا دریابید برای کسانی که سرکوب شدند تغییر حداقلی وضعیت زندگی یک کارگر چه مایه ارزشمند تر از تغییر نظام است که 100 سال دیگر رخ می دهد و هیچ کس هم نتواسته به ما نشان دهد که تحریم چگونه می توانست راه بهتری برای رسیدن به هدف براندازی نظام باشد؟
نکته ی دیگر این است که زمانی که تمام رای دهندگان در این انجمن به باور پوچ مردم در سال 76 که انتظار معجزه و تغییر نظام را از خاتمی داشتند اذعان می کنند و همگان بر این نکته واقف بودند که کار چندانی از امثال روحانی بر نمی آید و با علم به این قضیه و برای تغییری هرچند کوچک پای صندوق رای رفتند چگونه کلاه گشاد سر مردم رفته است؟کلاه زمانی می رود که شما گمان کنید رییس جمهور در ایران همه کاره است و توانایی تغییر در تمام زمینه ها را دارد و کلی هزینه و وقت و انرژی و حتی زندان و دستگیری را برای به قدرت رسیدن آن جناح یا رییس جمهور به جان بخرید.حالا شما دوستان طرفدار تحریم خواهشا چند نکته را برای ما نشان دهید:
1-چگونه تحریم برای آزادی و رسیدن به دموکراسی راستین و سکولاریسم موثرتر از رای دادن است؟
2-بر فرض که مردم همگی اشتباه کرده باشند اکنون چه از دست داده اند و چه هزینه ای متحمل شده اند که شما می گویید کلاه سر آنان رفته؟
3- اساسا مگر کسی به منجی بودن روحانی باور داشته که شما هی تکرار می کنید که آی مردم سرتان کلاه رفته و گمان می کردید این آخوند! برایتان آزادی می آورد در صورتی که پدرتان را در می آورد؟زمانی که مردم همگی قواعد و قوانین این بازی را به خوبی می دانستند چگونه بازی خوردند؟
یک استدلال خنده دار دیگری که موافقان تحریم می آورند پایمال شدن خون کسانی است که 4 سال پیش به خیابان رفتند و سرکوب شدند.والا ما هرکسی را می بینیم که آنروز ها در خیابان بوده و به بدترین شکل سرکوب شده رای داده است.نمون اش خود امیر گرامی که پیک هایش در روزهای اعتراضات را من به خوبی یادم می آید و توصیف اش از تظاهرات را.خود من هم به قدر کافی هزینه داده ام اما تصمیم گرفتم رای بدهم،بگذریم که در لحظات آخر با جو احساسی که در فضای اینترنت شکل گرفته بود منصرف شدم.مصاحبه ی مادر سهراب اعرابی را بخوانید تا دریابید برای کسانی که سرکوب شدند تغییر حداقلی وضعیت زندگی یک کارگر چه مایه ارزشمند تر از تغییر نظام است که 100 سال دیگر رخ می دهد و هیچ کس هم نتواسته به ما نشان دهد که تحریم چگونه می توانست راه بهتری برای رسیدن به هدف براندازی نظام باشد؟