SAMKING نوشته: پس از هیتلر چطور؟بدونِ وجود هیتلر آیا از زیاده روی سایرین کاسته نمیشد؟
پس از پیروزی چه؟ آیا قدری آرام نمیگرفتند و آسوده نمیشدند؟
اگر همه رو میکشتند پس خودشان و نژاد برترشان بر چه حکومت میکرد؟بر زمین خالی؟
در مورد یهودی ها به گرایند بسیار همه یهودیان اروپا از بین میرفتند چنان که بسبب نفرتشان 6 میلیون را کشتند
ولی آیا یهودی ها خاور میانه هم در این نفرت شامل میشدند؟
بسیاری از مردم اروپا نژادشان با ژرمن ها یکی نبود، ولی آنها را نکشتند.


خوب به نگرتون این باور به برتر بودنِ مردمِ خودِ جامعه سبب میشده که مردم انقلاب کنند و حکومت رو دگرگون کنند؟
آیا چنین حکومتی خودبخود نابود میشد یا تنها راه نابود کردنش از خارج بود؟

1.پس از هیتلر چطور؟بدونِ وجود هیتلر آیا از زیاده روی سایرین کاسته نمیشد؟
نبود یک خطر به معنای این نیست که سایر خطرات هم از بین بروند.اندیشه ای که هیتلر داشت هولناک بود.اینکه افراد معلول و ناتوان جسمی یا یهودی باید کشته بشن تا نژاد در دنیا خالص بشه نمیتونه توجیه انسانی داشته باشه.
2.پس از پیروزی چه؟ آیا قدری آرام نمیگرفتند و آسوده نمیشدند؟
فکر نکنم بعد از قدرت آروم میشدند.چون عطش قدرت ،سیری ناپذیر هست.نمونه اون همون جنگ 8ساله و شعار آزاد سازی کربلا بود
3.اگر همه رو میکشتند پس خودشان و نژاد برترشان بر چه حکومت میکرد؟بر زمین خالی؟
این سوال رو باید از اونا پرسید.چون به کشتار معتقد بودند.
وگرنه از نظر من که این امر مطرودهست.
4.در مورد یهودی ها به گرایند بسیار همه یهودیان اروپا از بین میرفتند چنان که بسبب نفرتشان 6 میلیون را کشتندولی آیا یهودی ها خاور میانه هم در این نفرت شامل میشدند؟
بعضی اتفاقات نیاز به گذر زمان داره.احتمالا از کشتن یهودیان خاورمیانه هم ابایی نداشتن.لزومی نداشت بین این دو تفاوتی قائل بشن.
5.بسیاری از مردم اروپا نژادشان با ژرمن ها یکی نبود، ولی آنها را نکشتند.
یکی از دلایلش ممکنه این باشه که فرصت کافی برای تحقق اینکار نداشتند.
ضمن اینکه از نظر اونا شاید کشتار یهودی ها در اولویت بود و احتمالا در فرصت مناسب حساب سایرین رو هم میرسوندن.
6.خوب به نگرتون این باور به برتر بودنِ مردمِ خودِ جامعه سبب میشده که مردم انقلاب کنند و حکومت رو دگرگون کنند؟
نه من فکر میکنم در اون زمان یهودی ها ثروت بیشتری داشتن و با سایرین اختلاف زیادی از نظر مالی داشتن.شاید یکی از دلایل کینه ی هیتلر از اونا همین فاصله طبقاتی بود که بصورت نژادپرستی افراطی بروز داده شد.
البته انقلاب دلایل زیادی میتونه داشته باشه.یک زمانی اصلاحات نمیتونه خشم افراد رو کاهش بده و در نگر مردم ریاکارانه جلوه خواهد داد.درحقیقت تنها نقش یک سوپاپ رو خواهد داشت.
وقتی نارضایتی به خیابونها کشیده بشه دراینصورت کنترل از دست حاکمان خارج خواهد شد و حتا ممکنه از دست رهبران واقعیش هم خارج بشه.

در نظامهای سرمایه داری افراد همیشه یک خلایی رو احساس خواهند کرد.بخصوص قشرناراضی.اگه کسی بتونه این درک رو بدست بیاره که چه حرفی بیشتر در روان مردمش رسوخ خواهد کرد راحت میتونه بر اونها سلطه فکری پیدا کنه.
من اطلاعات خیلی دقیقی ندارم اما فکر میکنم آلمان اون زمان دچار گسست و عدم یکپارچگی بین ملتش شده و شعارهای وطن پرستانه هیتلر جذابیت کافی رو داشته و این باعث شده که اغلب افراد به سمت افکار اون متمایل بشن.