03-27-2015, 05:48 PM
kourosh_iran نوشته: من یه بار با یه آخوند بحث میکردم براش یه شعر از حافظ آوردم. گفت خب شعره شعره دیگه که چی حالا شعر حافظ هم باشه شعر ارزش و اعتباری نداره و سندی برای چیزی نیست.
حالا باید بهت بگم کلمات قصار تو هم برای من ارزش و اعتباری نداره.
یکسری کلی گویی و مبهم گویی که البته توی ادیان هم از کلی گویی و مبهم گویی پره، مسائل پیچیده منطقی رو حل نمیکنه و به درد کسی نمیخوره و کاربردی نداره در این زمینه حداقل.
خیلی از کلمات قصار هم که من دیدم اصلا مشکل داشتن و چندان هم درست نبودن بنظر من، یا به دلیل همون کلی گویی و مبهم گویی میتونستن موجب برداشت اشتباه بشن.
کار علم و منطق کار دقیقه و با کلی گویی و مبهم گویی و شعار دادن و کلمات قصار حل نمیشه.
مث اینکه بخوای کسی نظریه های پیچیده فیزیک و ریاضی رو در چند جمله و متن و مثال کوتاه بهت یاد بده و درکشون کنی. نه عزیزم باید گاهی کتابها بخونی تا تازه بتونی مقدمات یه چیزی رو کسب کنی، باید در ده ها صفحه مسئله و ریاضی درگیر بشی. اون توضیح های خیلی کوتاه و مثالهایی هم که توی مجله های عمومی و رسانه ها و مکانهای عمومی میزنن فقط دلخوش کنک و خیلی ساده و محدود شدهء یکسری مطلب و نظریه های علمی هست و کسی با اونا دانشمند و فیزیک دان و ریاضی دان نمیشه و سر از کار اونا درنمیاره و اغلب کار درست و حسابی و کاربرد هم نمیتونه ازشون بگیره.
حالا دوباره برگرد سر همون کس شعرهای نمیدونم آره آخرش مرگه و پس بیا به خدا و دین ما اعتقاد بیار که اون دنیا کونت رو پاره نکنه!
خوب بود منم از اول میگفتم نه من به اسپاگتی پرنده بیشتر باور آوردم و از او پیروی میکنم!
بنظرت این کلمات خوب کوتاه و برات بهتر قابل درک نبود؟
من اومد برات سیر تا پیاز رو توضیح دادم که جوابم رو اینطوری بدی؟ واقعا که شبیه همون دین و خدات و بزرگان دینت هستی خوب بلدی مغلطه کنی و با کلی گویی و مبهم گویی از زیر بار اثبات و رد منطقی دقیق و روشن و محکم دربری.
پس گور بابای همتون! خودتون دارید نشون میدید که چه موجودات بیخودی هستید!
همه اینا رو تو دو دقیقه نوشتی ؟؟؟!!!!
ما در عالمي زندگي ميكنيم كه جلوهگاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديدههاي عالم تا كوچكترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستيشناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهادهاند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازيهاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني