02-01-2015, 03:15 PM
دیدم تو اسک دین ویژه نامه زدن به عنوان مظلوم ترین پیامبر تاریخ و توهین به پیامبر مهربانی را محکوم کردند گفتم بخشی از چهره پیامبر مهربانی را برای دوستان با روایت یکی از ترورهایی که خود ایشان فتوایش را داده بود نقل کنم تا بخاطر مظلومیت پیامبرتان خون گریه کنید!:
عصماء زنی شاعر بود و شوهرش را مسلمانان كشته بودند وی در اشعار خود بر اسلام عیب می گرفت. پیامبر عمیر بن عدی را برای كشتن او فرستاد. عمیر شبانه وارد خانه ی عصماء شد. كودكان عصماء در كنار او خوابیده بودند از جمله كودك شیر خواری بر سینه ی مادر قرار داشت. عمیر كودك را كنار زد و آنچنان با شمشیر بر سینه ی عصماء فرو كرد كه شمشیر از پشت عصماء خارج شد. سپس خود را برای نماز صبح به پیامبر رسانید و مورد تمجید پیامبر واقع شد. و از پیامبر سؤال كرد كه آیا مشكلی پیش می آید. پیامبر گفت برای این امر دو بز هم بهم شاخ نمی زنند. (یعنی هیچ اتفاقی نمی افتد و هیچ اهمیتی ندارد. دقت كنید كه اكنون كودكان كوچك و كودك شیرخواره ی عصماء، پدر و مادر نداشتند ولی این امر برای پیامبر هیچ اهمیتی نداشت.) (سیرت رسول الله: ترجمه ی سیره ی ابن اسحق ص 537 و سیره ی حلبی ج 3 ص 157)
عصماء زنی شاعر بود و شوهرش را مسلمانان كشته بودند وی در اشعار خود بر اسلام عیب می گرفت. پیامبر عمیر بن عدی را برای كشتن او فرستاد. عمیر شبانه وارد خانه ی عصماء شد. كودكان عصماء در كنار او خوابیده بودند از جمله كودك شیر خواری بر سینه ی مادر قرار داشت. عمیر كودك را كنار زد و آنچنان با شمشیر بر سینه ی عصماء فرو كرد كه شمشیر از پشت عصماء خارج شد. سپس خود را برای نماز صبح به پیامبر رسانید و مورد تمجید پیامبر واقع شد. و از پیامبر سؤال كرد كه آیا مشكلی پیش می آید. پیامبر گفت برای این امر دو بز هم بهم شاخ نمی زنند. (یعنی هیچ اتفاقی نمی افتد و هیچ اهمیتی ندارد. دقت كنید كه اكنون كودكان كوچك و كودك شیرخواره ی عصماء، پدر و مادر نداشتند ولی این امر برای پیامبر هیچ اهمیتی نداشت.) (سیرت رسول الله: ترجمه ی سیره ی ابن اسحق ص 537 و سیره ی حلبی ج 3 ص 157)