09-10-2012, 08:01 PM
شاید حق با شما باشد، اما دوست دارم هر وقت دلم خواست و به راستی از میهمانی خسته شدم بروم، نه اینکه پایان همچون ساعقهای از غیب بر سرم نازل بشود و در میانه جشن و پایکوبی و سخنرانی، باران بگیرد!
آنگاه که توانستیم بر مرگ غلبه کنیم، این پرسش که «چه هنگام خود را میکشیم» شاید حقیقتا رنگی فلسفی بگیرد. اما فعلا باید هرچه میتوانیم بکنیم تا بیشتر زنده بمانیم، و سایهی شوم مرگ را از خود برانیم.
آنگاه که توانستیم بر مرگ غلبه کنیم، این پرسش که «چه هنگام خود را میکشیم» شاید حقیقتا رنگی فلسفی بگیرد. اما فعلا باید هرچه میتوانیم بکنیم تا بیشتر زنده بمانیم، و سایهی شوم مرگ را از خود برانیم.

زنده باد زندگی!