03-01-2012, 02:11 PM
8-حضرت اسماعيل ( عليه السلام ) دركربلا
روايت است كه گوسفندان حضرت اسماعيل عليه السلام در كنار فرات مى چريدند. روزى شبان آنها به خدمت حضرت اسماعيل عليه السلام آمد و گفت : چند روز است كه گوسفندان از اين نهر آب نمى آشامند پس حضرت در مناجات با خدا از سبب اين حالت سوال كرد همان ساعت حضرت جبرئيل عليه السلام از طرف خداوند خدمت حضرت اسماعيل عليه السلام نازل شد و گفت : اى اسماعيل سبب اين حالت را از گوسفندان بپرس ، آنها پاسخت را خواهند داد.
پس آن حضرت از گوسفندان پرسيد: چرا از اين رودخانه آب نمى نوشيد ؟
گوسفندان به زبان فصيح پاسخ دادند: به ما خبر رسيده كه فرزند تو حسين - كه سبط گرامى محمد صلى الله عليه و آله است - در اين زمين با لب تشنه كشته خواهد شد پس ما از اين آب نمى آشاميم به جهت حزن و اندوه براى تشنگى آن بزگوار .
(( بحار، ج44، ص243))
9- حضرت موسي ( عليه السلام ) و عاشورا
روزي شخصي از بني اسرائيل حضرت موسي ( عليه السلام ) را ديد كه او باشتاب وبا حالتي خاص و درحاليكه رنگ به رخساره ندارد براي عبادت و مناجات با خدا ميرود عرض كرد :
اي نبي خدا من گناه برزگي انجام داده ام و مي دانم كه اكنون براي مناجات با خدا وهم صبحتي با او مي روي اي پيامبر خدا از تو طلب و خواسته اي دارم و مي خواهم از خداوند سوال كني آيا گناه مرا ميبخشد ؟
حضرت موسي ( عليه السلام ) پذيرفت و هنگام مناجات با خداوند عرض كه : اي خداوند بزرگ توعالمي به آنچه كه مي خواهم تكلم نمايم آن مرد كه بنده اي از بندگان توست گناهي را مرتكب گشته و ازمن خواسته تا براي او بدرگاه تو طلب عفو و رحمت نمايم ازجانب خداوند خطاب رسيد : اي موسي هركس ازمن طلب مغفرت و بخشش نمايد من او را مورد رحمت وغفران خود قرار مي دهم بجز قاتل حسين ( عليه السلام ) . حضرت موسي( عليه السلام ) عرض كرد : حسين كيست ؟
خطاب رسيد : همان كسي كه ذكر او و احوالات او در گذشته و دركوه طور براي تو گفته شده است. عرض كرد : چه كسي او را مي كشد ؟
خداوند فرمود : او را جماعتي طاغي وستمگر كه خود را از امت جد او ميشمارند ميكشند و اسب او فرار كرده و شيهه كشان مي گويد : اي داد از امتي كه فرزند پيغمبر خور را ميكشند . اين ستمگران بدن او را برروي خاكها بي غسل و بي كفن رها كرده و حرم او را غارت ميكنند و زنان او را به اسارت گرفته ياران او را شهيد و سرهايشان را برسرنيزه ها كرده و در بلاد مختلف مي گردانند اي موسي اطفال صغير ايشان از تشنگي هلاك شده و بزرگانشان از شدت تابيدن آفتاب ، پوست بدنشان بهم كشيده ميشود . دراين هنگام حضرت موسي ( عليه السلام ) گريست و خطاب رسيد اي موسي بدانكه هركس گريه كند درعزاي او يا گرياند يا خود را شبيه به گريستن كند ( تباكي ) آتش را بربدنش حرام ميكنم
(( بحار، ج44، ص308))
عمل به دستورات و قوانین اسلام ترویج فحشا و قباحت و زشتی واقعی است. رقص و آواز و سکس و برهنگی و پورنوگرافی و اختیار زن به تعدد شریک جنسی نه فساد است و نه فحشا بلکه از حقوق مسلم زنان و مردان جامعه میباشد.