نقل قول:لطف کنید دقیق اشاره کنید..چیزی یافت نشد در پاسخ به مطالب من !!!
قربانیان انقلاب - صفحه 2
نقل قول:داریوش گرامی، نقل قول سوم در پست قبلی من از مادلین آلبرایت هست...اینکه نویسنده ویکی پدیا از قول خودش چه چیزی تفسیر کنه، وقتی متن اصلی هست و من آوردمش دیگه خیلی مضحک هست...چیزی که هست آمریکا هیچ وقت معذرت خواهی نکرده...بالاترینش حرف هیلاری کلینتون بود که اونم با هزار بند و تبصره بدون یه اظهار تاسف کوچکی کرده...
اصلا فرض میکنیم که همین معذرت خواهی کلینتون و بعد هیلاری کلینتون، یک حرکت استراتژیک و یا با هزار کنایه و بند و تبصره بود.من هم حرف خود را پس میگیرم.سوال من از شما این است که بر اساس این همه مستنداتی که نشان از همدستی شاه و با آمریکایی ها هست،شما همچنان آنرا کتمان میکنید؟
نقل قول:داریوش گرامی الان که انتظار ندارید من این حمله شخصی شما به نویسنده یک کتاب رو ، به عنوان فکت تاریخی در نظر بگیرم...به طور دقیق اشاره کنید و بگید فلان جا دروغ و جعل بوده!! حواله به کتاب هم ندید لطفا....
دوست عزیز، ایشان اصلا در حدی نیستند که نیاز به حمله داشته باشند!جدی میگویم!
بعد هم شما حواله دادید به کتاب جناب میرفطروس، من هم در جواب حواله دادم به کتاب جناب امینی!کجایش ایراد دارد؟
نقل قول:اول اینکه شما نوشابه اضافی برای مردم از دوران مشروطه به بعد باز کردید نه من !! من اتفاقا در جایگاهی که الان شما دارید نا آگاهی مردم رو نشون میدین، بودم!! من در صدد دفاع از شاه نیستم که جز گروه هموطنان شاهی باشم...اما این نفرت بی دلیل شما از شاه رو هم ندارم...ما هم آلمان یا فرانسه نبودیم که انتظار بالایی از شاه داشته باشین...ایران هنوز تمرین کافی نداشت برای رسیدن به دموکراسی و یک کشور مذهب زده بود که تازه داشت به سمت پیشرفت حرکت میکرد!! تقصیر اتفاق امروز هم همه بر گردن شاه ایران نیست...همون احزابی که یکپارچه زیر عبای جناب خمینی رفتن،بیشتر تقصیر دارن...
دوست عزیز، من نگفتم شما مدافع پهلوی ها هستید.من همه ی اینها را صرفا یک دیالوگ در نظر میگیرم و پیشداوری ای در مورد اینکه شما به چه شخصی یا تفکری تعلق خاطر دارید، ندارم، چرا که در اینصورت، حرفهای من دیگر در چهارچوب بحث نخواهد بود و صرفا حمله شخصی خواهد بود.بنده نفرت بی دلیل از شاه ندارم، نفرت بادلیل هم ندارم.اورا مقصر " همه ی اتفاقات ناگورا پس از خودش هم نمیدانم" اما آیا این حق را ندارم که در مورد او و نقشی که در تاریخ کشورم داشت حرفی بزنم؟
نکته ای که باید مدنظر قرار داد این است که ناآگاهی بعضی جاها علت است و بعضی جاهای دیگر معلول!در دو پست قبلی گفتم:جاده ی آگاهی یک طرفه است.مشکل شاه این بود که توان درکِ این مطلب را نداشت.چه کسانی انقلاب مشروطه کردند؟چه کسانی مجلس تشکیل دادند؟چه کسانی خواهان برقراری حکومت قانون و حاکمیت ملی بودند؟آیا مردمی که به این نتایج میرسند را میشود با جاده و راه آهن و بیمارستان خوش کرد؟دوست من، یک بار برای همیشه باید قضیه را برای خودمان حل کنیم.مردم ایران، نفهم نبودند.به آگاهی دریافت ازادی رسیده بودند.اتفاقا انقلاب پنجاه و هفت در راستای تلاش های همین مردم برای آزادی بود.اما به سبب فضای مسمومی که بر جامعه حاکم شده بود و قحط الرجالی که پیش آمده بود، تلاش مردم هم دوباره به بیراهه رفت.