02-18-2014, 08:20 PM
Dariush نوشته: من از قاضی میخواهم که لطفا مرا آزاد کند، او میگوید تو مختار بودی که اینکار را نکنی! میگویم من نمیتوانستم فعالیت هورمونها را متوقف کنم (جبر ازلی، ارادهی حیات) و همچنین رابطهای که شما آن را نامشروع میخوانید از نگاهِ من کاملا مشروع است (جبر شرایط)؛ او باز میگوید که تو میدانستی که چنین مجازاتی برای این کارت وجود خواهد داشت، اختیار داشتی و خودت این را انتخاب کردی! پرسش این است که آیا من واقعا مختار بودم؟خب اگر من جای قاضی بودم به شما میگفتم من هم مجبور به صدور قرار محکومیت برای شما هستم. اونقت چه پاسخی میدادید؟
[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی