Ouroboros نوشته: تفاوت در آنجاست که من میتوانم با قطعیتی ارزشمند بدانم تجربهای که در حال گذراندن آن هستم از همان شما عمیقتر است.
خوب این میشود یک چیز شخصی، کوشش ما باید بر پایه دادن تعریفی جهانگستر و همهگیر باشد!
shirin نوشته: مهربد جان ببخشید من معنی بعضی از واژه های شما رو نمیدونم. ولی همین دوتا تابلو اثر هنری نیستن. این سوءاستفاده از هنر هست. این چه خلاقیت و زیبایی توش به کار رفته؟ و کسانی هم که اینا رو هنر میدونن شناخت درستی از هنر ندارن. یا فکر میکنن حالا که به عنوان هنر تابلو شده حتما هنر هست. نه اینکه من متخصص هنر یا هنر شناس باشم ولی بعضی چیزا بدیهی هستن.
آفرین، اینکه برخی چیزها «بدیهی» هستند خود میشود اینکه پرسش زیادی موقوف.
برخی چیزها شخصی و نسبی هم میتوانند باشند، که باز میشود پرسش زیادی موقوف!
به گفته دیگر، من میخواهم همانگونه که من و شما میدانیم 4 بزرگتر از 2 است، بتوانیم بگوییم یک کار هنری از دیگری نیز
چه اندازه باارزشتر است.
هوتادین = کیفی = qualitative
چنتادین = کممی = quantitative
برای نمونه گرما چیزی بیشتر از جنبش مولکولهای هوا نیست: جنبش بیشتر = گرمای بیشتر
ما در جایگاه جاندار زنده این جنبشها را بریخت هوتادین دریافت میکنیم: هوا
سرده، هوا
سردتر از دیروزه.
ولی اگر بخواهیم هم میتوانیم این جنبش را با دماسنج
اندازهگیری نموده و بگوییم هوا این درجه سانتیگراد گرمه.
برای هنر نیز میخواهیم همین سیستم را داشته باشیم شیرین جان.