درود به شما دوستان...
چند تا سوال داشتم تو ذهنم گفتم با شما هم مطرح کنم:
1- اگر نظریه ی مهبانگ درست باشه (که منم فکر می کنم هست...) به نظر شما قبل از انفجار بزرگ...چه چیزی بوده؟ (نظر من : من فکر می کنم تمام این چیزایی که در کیهان می بینیم مثل : کهکشان ها و غیره... همه در یک هسته متمرکز بوده و بعد بر اثر تحولات شیمیایی منفجر میشه...)
2- با فرض درست بودن نظریه شما فکر می کنید آیا فقط یک انفجار در طول تاریخ کیهان افتاده و یا بی نهایت انفجار و یا...؟

اگر نظر خودتون رو در میان بزارید ممنون میشم.

مهبانگ یک نظریه هست که برای توضیحش نظریه های فراوانی وجود داره .
ولی در مورد یک چیز دانشمندان تقریبن همنظر هستند ، : اگر مهبانگ اتفاق افتاده باشد ، بارها و بارها این اتفاق رخ داده و یک بار نبوده .

یکی از نظریه هایی که بوجود آمدن مهبانگ رو توضیح میده حرکت سیاهچاله ها در جهان و بلعیدن هر چیزی که نزدیکشان است ، به طوری که دست آخر تنها دو سیاهچاله باقی میماند و نیروی گرانشی این دو حجم به قدری زیاد میشود که از فاصله ای بسیار زیاد یک دیگر را جذب میکنند و به خاطر فشرده شدن آن جرم عظیم در حجمی کم انرژی آزاد شده و مهبانگ صورت میگیرد .

نظریه دیگه هم برخودر دو جهان موازی با همه ، یعنی به موازات جهانی که ما درش زندگی میکنیم ، جهان دیگری هم وجود داره که ممکنه شبیه جهان ما باشه - وقتی این دو جهان با هم برخورد کنند انرژی آزاد میشود و مهبانگ صورت میگیرد .

cyrusofgreat نوشته: درود به شما دوستان...
2- با فرض درست بودن نظریه شما فکر می کنید آیا فقط یک انفجار در طول تاریخ کیهان افتاده و یا بی نهایت انفجار و یا...؟

اگر نظر خودتون رو در میان بزارید ممنون میشم.

درست بودن مهبانگ از اینجا می‌آید که داده‌های بیرونی نشان داده‌اند که جهان ما، در حال گسترش و باز
شدن است؛ که با وارونه پندار کردن ریخت آن، به نقطه مرکزی و جایی که مه‌بانگ رخ داده است بر خواهیم گشت.

نقل قول:اگر نظریه ی مهبانگ درست باشه (که منم فکر می کنم هست...) به نظر شما قبل از انفجار بزرگ...چه چیزی بوده؟ (نظر من : من فکر می کنم تمام این چیزایی که در کیهان می بینیم مثل : کهکشان ها و غیره... همه در یک هسته متمرکز بوده و بعد بر اثر تحولات شیمیایی منفجر میشه...)

اگر نظریه‌ی انفجار بزرگ را بپذیرید دیگر سوال اول بی‌مورد است، چون بیگ بنگ نقطه‌ی آغاز مفهوم ِ زمان و وجود محسوب می‌شود و «قبل از آن» معنا نداشته. بیگ بنگ نقطه‌ی صفر ِ مطلق مفهوم زمان و مکان است(1).

وانگهی من این نظریه را نمی‌پسندم. چراکه هم قانون اول ترمودیناک را نقض می‌کند(اینکه انرژی نه بوجود می‌اید و نه از میان می‌رود)، هم وضعیت ِ فعلی انتروپی در آن قابل توضیح نیست(2). به نظر من مدل ِ وضعیت پایدار که بیان می‌کند جهان همواره بوده و همواره خواهد بود پذیرفتنی‌تر است.

1)البته درست‌تر اینست که بگویید «مبدا»، چون از نظر ریاضیاتی صفر مطلق وجود عینی ندارد، و از این اشتباه ِ تکنیکی انیشتین برخی خداباوران سوءاستفاده کردند تا جایی برای «خدا» میان صفر ِ مطلق و صفر _چیزی در حد ِ مثلا یک میلیاردم ِ یک میلیاردم ِ 1 در حالت دو فرمیون همسان_ پیدا بکنند(کی بود می‌گفت الله اکبر؟)

2)توضیح ِ تئوری‌پردازان مهابنگ اینست که آنچه بر جهان در وضعیت فعلی صادق است الزاما به جهان در وضعیت آغازین صادق نبوده.

Ouroboros نوشته: 2)توضیح ِ تئوری‌پردازان مهابنگ اینست که آنچه بر جهان در وضعیت فعلی صادق است الزاما به جهان در وضعیت آغازین صادق نبوده.

البته دلیل اصلی اینکه تئوری مهبانگ چیزی از اعتبارش کم نشده و هنوز دانشمندان بزرگ در بارش حرف میزنند و روز به روز پررنگ تر میشه اینه که جهانی که ما میشناسیم در حال از هم گسستن و فاصله گرفتنه و این شکلیه که پس از انفجار صورت میگیره - برای همین احتمال اینکه یک انفجار عظیم صورت گرفته باشد بسیار بالاست .

البته نظریه مهبانگ نمیگه که همه چیز از هیچ چیز و در نتیجه ی یک انفجار صورت گرفته و این داستان خیلی وقته که مردود اعلام شده ، مهبانگ پیشرفتهای بسیاری داشته و آنچیزی که امروز در باره ی آن بسیار قابل قبول است یکی از دو فرضیه ای است که پیشتر نوشته ام ، یعنی جهانی که ما میشناسیم مدام به هم فشرده میشود و این فشردگی به حدی میرسد که انفجاری رخ میدهد و تا دوباره این اجرام به هم نزدیک شوند و به یکدیگر فشرده شوند میلیاردها سال طول میکشد .

اون فرضیه جهان موازی هم به نظر من خیلی فرضیه درستی هست و اخیرن گویا نشانه هایی هم ازش مشاهده شده : http://www.aftab.ir/news/view/2010/dec/1...A%A9%D8%B3

فقط آن جهان موازی که دانشمندان میشناند ، با آن جهان موازی که اسلامگرایان تعریف میکنن بسیار تفاوت دارد .

من برای جناب کورش کبیر ، پیشنهاد میکنم اگر تازه شروع به مطالعه در این باره کردند کتابهای اسرار کاینات و شگفتی های جهان ابراهیم ویکتوری رو بخونند - برای شروع به نظر من خیلی خوبه و داستان وار همه چیز رو تشریح کرده .

تا جایی که میدونم کتابها تجاری هستند ، ولی از آنجایی که در ایران نمیشه تهیه شون کرد فکر نمیکنم دانلود کردنشون غیر اخلاقی باشه .

[SPOILER]http://forum.charnabsh.com/e-book-charnabsh-t938.html?[/SPOILER]

ممنون از همه ی شما دوستان بابت نظراتتون...
ولی جواب منو کامل ندادینا...!

sonixax نوشته: البته دلیل اصلی اینکه تئوری مهبانگ چیزی از اعتبارش کم نشده و هنوز دانشمندان بزرگ در بارش حرف میزنند و روز به روز پررنگ تر میشه اینه که جهانی که ما میشناسیم در حال از هم گسستن و فاصله گرفتنه و این شکلیه که پس از انفجار صورت میگیره - برای همین احتمال اینکه یک انفجار عظیم صورت گرفته باشد بسیار بالاست .

خوب، من با این تئوری ِ دنیاهای موازی بیگانه‌ام و باید درباره‌اش مطالعه بکنم! به نظر می‌رسد با یک نظریه‌ی به شدت انقلابی و عجیب روبرو هستیم که مشکلات دو مدل بیگ بنگ و وضعیت پایدار را حل می‌کند. و حتی پاسخی به مشکلات مطرح شده در آزمایش epr پیرامون فیزیک کوانتم می‌دهد. شاید بالاخره مکانیک کوانتمی و اینشتین به هم برسند!

cyrusofgreat نوشته: ممنون از همه ی شما دوستان بابت نظراتتون...
ولی جواب منو کامل ندادینا...!

جواب دادیم دیگر !

Ouroboros نوشته: خوب، من با این تئوری ِ دنیاهای موازی بیگانه‌ام و باید درباره‌اش مطالعه بکنم! به نظر می‌رسد با یک نظریه‌ی به شدت انقلابی و عجیب روبرو هستیم که مشکلات دو مدل بیگ بنگ و وضعیت پایدار را حل می‌کند. و حتی پاسخی به مشکلات مطرح شده در آزمایش epr پیرامون فیزیک کوانتم می‌دهد. شاید بالاخره مکانیک کوانتمی و اینشتین به هم برسند!

من خودم هم تازه باهاش آشنا شدم و هنوز دارم در بارش مطالعه میکنم ، و به نظر من تئوری خیلی جالبیه و فکر کردن بهش یک ورزش حسابی به سلول های خاکستری میده .

آنچه که من تا کنون فهمیدم و امیدوارم اشتباه آن را درک نکرده باشم :

فرض کنید جهانی که ما میشناسیم با تمام کهکشانها و سیاه چاله ها و ... اش به مانند یک صفحه یا برگ کاغذ باشد ، به موازات همین برگ - برگ دیگری وجود دارد که ممکن است شبیه همین برگ باشد و یا ممکن است نباشد و حتا قوانین فیزیکی اش هم متفاوت باشد . این صفحات ممکن است هر تعدادی باشند . یعنی این تعداد غیر قابل شمارش کهکشان و سیاره و منظومه که ما میشناسیم خودش بخشی از تعداد غیر قابل شمارشی از این صفحات است و ممکن است خود آنها زیر مجموعه ی مجموعه های بزرگتر باشند .

از نزدیک شدن و برخورد این صفحات به یکدیگر انرژی بسیار زیادی آزاد میشود که چینش اجرام را در آن صفحه شکل میدهد که ما آن را با نام مهبانگ میشناسیم .

البته همه ی اینها فقط و فقط فرضیه هست ، ولی هر چی هست خیلی شیرینه و آدم وقتی در بارش مطالعه میکنه دوست داره هرگز اون کتاب یا مقاله به آخر نرسه .