02-01-2013, 08:48 PM
زندگی را بیش از هرچیز میدان نبردی همه جانبه یافتم.
با خود، با طبیعت، با دیگران.
و بهینه ترین راه عملی خوشبختی که یافتم، تلاش با تمام قوا و هوشمندی برای قوی تر شدن و سخت تر شدن.
و همواره با خود میگوییم: هنوز کافی نیست...
شاید این راهی بی پایان باشد، اما چاره ای نیست.
هرچه سختتر و قویتر میشوی، ارزشش را دارد، احساس بهتری داری، بهتر زندگی میکنی.
اما یک چیز را بسیار سازگار با این حقیقت یافتم، یک چیز از نوع اعلی: هنرهای رزمی - کنگفو!
و این یک تنها چیزی است که نتوانستم بصورت کاملی بدان بپردازم و شاید تا پایان عمرم هم نتوانم. برحسب جبر شرایط و شاید بی اطلاعی و کم تجربگی، به دنبال راه دیگری رفتم؛ راه علم.
اما اکنون بسیار پیش میاید که فکر میکنم شاید راه اصلی و بهتر، همان هنر رزم بوده است.
و هنر رزم خود یک علم اصیل است.
علمی بسیار کاربردی. علم زندگی.
البته به گمانم باید در کنار خرد و معنویت باشد.
و شاید من الان این خرد و معنویت کافی را دارم چون آموختم، و شاید چون راه علم و اندیشه را رفتم.
تا وقتی انسان نتواند بر ترس از خشونت در اعلی درجه و مرگ غلبه کند، تا وقتی قدرت دفاع از خویش را دربرابر فرومایگان نداشته باشد، هنوز ضعف مهمی دارد.
چند بار شده است که در موقعیت های زور و شر و خشونت قرار گرفته ام، و با تمام وجودم آرزو کرده ام که ای کاش یک رزمندهء بی نقص بودم؛ بسیار قوی، بی هراس، مخوف، برتر!
هیچ چیزی نمیتواند این عقده را که مشتی ارذل و اوباش و زورگو آدمی را بترسانند و تحقیر کنند فرونشاند.
و بزرگترین دانشمند هم که باشی، اینجاست که نقص علم و دوری آن از عمل و واقعیت را میبینی.
هنرهای رزمی یک پاسخ مستقیم، کامل، و هوشمندانه به یکی از نزدیکترین و مهمترین و پایدارترین نیازهای ما هستند.
از این رو، بسیار خردمندانه بنظر میرسد که زندگی خود را بر اساس هنر رزم بنا کنیم.
با خود، با طبیعت، با دیگران.
و بهینه ترین راه عملی خوشبختی که یافتم، تلاش با تمام قوا و هوشمندی برای قوی تر شدن و سخت تر شدن.
و همواره با خود میگوییم: هنوز کافی نیست...
شاید این راهی بی پایان باشد، اما چاره ای نیست.
هرچه سختتر و قویتر میشوی، ارزشش را دارد، احساس بهتری داری، بهتر زندگی میکنی.
اما یک چیز را بسیار سازگار با این حقیقت یافتم، یک چیز از نوع اعلی: هنرهای رزمی - کنگفو!
و این یک تنها چیزی است که نتوانستم بصورت کاملی بدان بپردازم و شاید تا پایان عمرم هم نتوانم. برحسب جبر شرایط و شاید بی اطلاعی و کم تجربگی، به دنبال راه دیگری رفتم؛ راه علم.
اما اکنون بسیار پیش میاید که فکر میکنم شاید راه اصلی و بهتر، همان هنر رزم بوده است.
و هنر رزم خود یک علم اصیل است.
علمی بسیار کاربردی. علم زندگی.
البته به گمانم باید در کنار خرد و معنویت باشد.
و شاید من الان این خرد و معنویت کافی را دارم چون آموختم، و شاید چون راه علم و اندیشه را رفتم.
تا وقتی انسان نتواند بر ترس از خشونت در اعلی درجه و مرگ غلبه کند، تا وقتی قدرت دفاع از خویش را دربرابر فرومایگان نداشته باشد، هنوز ضعف مهمی دارد.
چند بار شده است که در موقعیت های زور و شر و خشونت قرار گرفته ام، و با تمام وجودم آرزو کرده ام که ای کاش یک رزمندهء بی نقص بودم؛ بسیار قوی، بی هراس، مخوف، برتر!
هیچ چیزی نمیتواند این عقده را که مشتی ارذل و اوباش و زورگو آدمی را بترسانند و تحقیر کنند فرونشاند.
و بزرگترین دانشمند هم که باشی، اینجاست که نقص علم و دوری آن از عمل و واقعیت را میبینی.
هنرهای رزمی یک پاسخ مستقیم، کامل، و هوشمندانه به یکی از نزدیکترین و مهمترین و پایدارترین نیازهای ما هستند.
از این رو، بسیار خردمندانه بنظر میرسد که زندگی خود را بر اساس هنر رزم بنا کنیم.