01-05-2013, 11:06 PM
Mehrbod نوشته: شما همان جنبش ماده را زمان میبینی دیگر، چرا ندارد.
برای روشنگری بیشتر ؛ گاهی گفته می شود که ما زمان را می سُهیم ! پس چگونه زمان
هستی راستین ندارد ؟
می دانیم که باشندگان جهان به دو دسته ی کلان باشندگان بیرونی و باشندگان درونی بخش می شوند !
باشندگان درونی خود چند دسته اند :
1- باشندگان ویری راستین
2- باشندگان ویری برکشیده
3- باشندگان ویری کلان
4- باشندگان ویری بی همتا
زمان هم یک باشنده ی درونی است و در دسته ی دوم جامی گیرد ؛ چراکه این پنداره
در فربود (در واقع) هستی ندارد و زمان در بیخ همان جنبش است !
باشندگان ویری برکشیده نیز هستی راستین ندارند ؛ ولی زابی هستند که در بیرون یافت
می شوند مانند رج و تیل و پرهون و ... ! یعنی ما با نپاهش جهان راستین ، این زاب ها را
که برای نمونه از گردی ماه و ... دیده ایم به ریخت باشندگان برکشیده (انتزاعی) درآوردیم !
زمان هم چیزی نیست که هستی داشته باشد ؛ چراکه ما آن را از جنبش دریافت کرده ایم
و برای آسانش بیشتر (به نادرست) آن را هستومند می دانیم ! پس براستی زمان را همان
جنبش ها پدید می آورند ؛
برای همین هم برگشت به گذشته شاینده نیست و همیشه یک ستیز انگیزشی (تناقض علّی)
را همراه خود دارد !