کوشا نوشته: این یعنی تناقض
بدون وجود خدا
همه کارهایی که ما انجام می دهیم یک نوع سرگرمی برای گذراندن زمان است و هیچ ارزش دیگری ندارد
ارزش کارهای ما با ارزش کارهایی که در لانه مورچه ها و کندوی زنبورها می شود کاملا مساوی است و هیچ رجحانی بر آنها ندارد.
همین کل کل کردن های ما در اینجا مسخره ترین کاری است که دو دسته از انسانها می توانند انجام دهند !
من فکر میکنم معیار گفتگو بین انسان ها منطق هست،اگر شما اصول منطقی رو نمیپذیرید نمیتونید با هیچ کسی به توافق برسید!
اگر شما معنای اخلاقی یا منطقی رو میخواید بزور مساوی طبیعی بدونید دارید سر معنای واژه ها رو هم نفی میکنید.
"ارزش" یک چیز ربطی به "منطقی" بودنش نداره،شاید حتی من با شما موافق باشم که این بحث ها ارزش خاصی نداره ولی نمیشه به حکم اینکه چیزی "بی ارزش" هست اون رو "غیر منطقی" خوند.
مثلا 1=1 شاید چیز بدیهی یا بی ارزشی به نظر بیاد ولی چیزی غیر منطقی نیست.
کوشا نوشته: چنین چیزی محال است هر کس هر حرفی زده از دیدگاه خودش بر اساس پیش فرضهای قبلی گفته و الا این همه اختلاف و جنگ و کشت و کشتار معنا نداشت.
شاید در همه سیستم های فلسفی و اخلاقی مثلا دروغ گفتن را بد دانسته باشند و همه بر بد بودن آن اتفاق داشته باشند اما
در مرحله عمل هر مکتب و هر شخصی دروغ را به گونه ای تفسیر خواهد کرد که به نفع او باشد.
طبیعی هست که هر کس از دیدگاه خودش و پیش فرض های خودش حرف بزنه!قرار نیست که همه بهشون وحی بشه:))
معیاری که برای همه در این وسط مشترکه و شما هم ناچارا دارید ازش استفاده میکنید منطقه،ما چاره جز استفاده از منطق نداریم.
قسمت بولد شده هم یک سفسطه "
توسل به پیامدها" هست.
اینکه در عمل چه اتفاقی میافته هم نوعی سفسطه "
کارکردگرایانه"هست،اینکه یک سری باور چه کارکردهایی دارند به معنای درست یا غلط بودنشون نیست.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-