09-20-2015, 11:07 AM
ممکن است نوشتههای بالا این احساس را در خواننده پدید بیاورند که من یکی از این سه رهیافت را «درستتر» از دیگران میدانم، چنین نیست و به باور من هرکدام از آنها در جایگاه متناسب خود «درست» است و برای شکلگیری، حیات و بلوغ یک سیستم ضروری. مسئله آنست که ضرورت برخی توجیه نمیخواهد، ضرورت برخی دیگر اما همواره نادیده گرفته شده و بجز در حلقههایی بسیار خاص از نظر افتاده. اما همچنان معتقدم که از منظر جایگاه اجتماعی در گروههای انسانی درخودماندگان در قعر جامعه، نرمالها در میانه و جنونپیشگان در رأس قرار دارند. این میتواند صرفا اتفاقی باشد، میتواند دلیل مشخصی داشته باشد که من هنوز به طور جدی به آن فکر نکردهام. اثر دیگری که این رهیافت بر من داشته و ممکن است از نوشتهام مشخص باشد، بیاعتماد شدید نسبت به هرگونه تئوری «سقوط» است که در میان همفکران کنونی من - مرتجعان - بسیار محبوب است. این سیستمهای دموکراتیک ِ تکنولوژیک ِ فمینیستی ِ سوسیالیستی ِ کاپیتالیستی اینجا هستند برای ماندن، و در چشمانداز پیش رو نه از آنها فراتر خواهیم رفت، نه فروتر.
زنده باد زندگی!