09-20-2015, 10:50 AM
ماجرای سوم:
میتوان سیستم تکنولوژیک را نیز از منظری مشابه مورد بررسی قرار داد. امکان بهرهبرداری از سوختهای فصیلی و الکتریسیته «نوآوری» در سیستم محسوب میشود که طی دویست سال گذشته قادر بوده نه فقط به همه میزان تقلب و زیست انگلی غلبه بکند، بلکه پیشرفت چشمگیری هم در جهت افزایش کارآمدی داشته. این نوآوری اما مثل همهی آنهای دیگر محدود در پتانسیلهای طبیعی خود است و انباشت متقلبها و انگلها به روی آن تا لحظهای که از پیشرفت باز ایستاده، به تعلیق مداوم برسد ادامه پیدا میکند. اروپا به عنوان نقطهی آغاز و پیشبرد این نوآوریها دویست سال آینده را باید بکوشد تا پیشرفتهای دویست سال گذشته را حفظ بکند:
شاخص میان تغذیهی انگلی جنونپیشه، تقلب مداوم نرمال و نوسازی دائم درخودمانده در جهان کنونی به تعادل و تناسبی رسیده که میتوان ادعا کرد محتملترین گزینه نه پیشرفت به مرحلهی بعدی و نه پسرفت به مرحلهی قبلی، که تعلیق مداوم است. هر زمان جنونپیشهها تغذیه آرام و مداوم که میزبان را رها میکنند و به گلوی سیستم حمله میبرند به قصد کشتن، یا هر زمان تعداد تقلبهای جدید از سرعت نوسازی برای مقابله با آنها زیادی جلو میزند سیستم پس میرود، یعنی ناچار به روبرو شدن با مشکلی میشود که پیشتر به نظر «حلشده» میآمد. هر زمان درخودمانده نقشهای برای نوسازی و افزایش کارآمدی سیستم پی میریزد که مؤثر واقع میشود، تا کشف باگهای جدید سیستم پیشرفت میکند. فشار به از دو طرف تا اندازهی زیادی یکدیگر را خنثی میکنند و سیستمها در شرایط نزاع درونی مداوم معلق میمانند. شمار و شدت این دو چنان نیست که سیستم را از پا در بیاورد یا به «هدف نهایی» برساند، یا چنانکه در آغاز گفته شد: «نیروهای متضاد در سیستمهای انسانی به میزانی از نفوذ و اثرگذاری رسیدهاند که اغلب این سیستمها در شرایط تعلیق مداوم منجمد بشوند و باقی بمانند».
آنچه تد کازینسکی به عنوان رانهی سیستم تکنولوژی کشف کرد درست است، مجموعهای از نوآوری، رقابت برای افزایش کارآمدی - و دسترسی به قدرت - و امکان اعمال کنترل به همهی عرصههای زندگی محرکهای قدرتمندی برای پیشرفت تکنولوژی هستند، اما این محرکها با چیزی فراتر از انتروپی ذاتی سیستم یا منابع طبیعی محدود میشوند. یک ناکارآمدی ذاتی در خود سیستم که روند تساعدی خود را تا مرز مرگ کامل سیستم(و گاهی حتی فراتر از آن)ادامه میدهد و درخودماندگان در تلاشی مداوم - از جنس آنچه نظریهی «ملکهی سرخ» در زیست شناسی تکاملی مطرح میکند - از سقوط نهایی جلوگیری میکنند. هر اکتشاف و نوآوری میزان مشخصی از منابع برای تغذیه انگلها و تقلب متقلبان فراهم میکند که همواره پایانپذیر است.
میتوان سیستم تکنولوژیک را نیز از منظری مشابه مورد بررسی قرار داد. امکان بهرهبرداری از سوختهای فصیلی و الکتریسیته «نوآوری» در سیستم محسوب میشود که طی دویست سال گذشته قادر بوده نه فقط به همه میزان تقلب و زیست انگلی غلبه بکند، بلکه پیشرفت چشمگیری هم در جهت افزایش کارآمدی داشته. این نوآوری اما مثل همهی آنهای دیگر محدود در پتانسیلهای طبیعی خود است و انباشت متقلبها و انگلها به روی آن تا لحظهای که از پیشرفت باز ایستاده، به تعلیق مداوم برسد ادامه پیدا میکند. اروپا به عنوان نقطهی آغاز و پیشبرد این نوآوریها دویست سال آینده را باید بکوشد تا پیشرفتهای دویست سال گذشته را حفظ بکند:
شاخص میان تغذیهی انگلی جنونپیشه، تقلب مداوم نرمال و نوسازی دائم درخودمانده در جهان کنونی به تعادل و تناسبی رسیده که میتوان ادعا کرد محتملترین گزینه نه پیشرفت به مرحلهی بعدی و نه پسرفت به مرحلهی قبلی، که تعلیق مداوم است. هر زمان جنونپیشهها تغذیه آرام و مداوم که میزبان را رها میکنند و به گلوی سیستم حمله میبرند به قصد کشتن، یا هر زمان تعداد تقلبهای جدید از سرعت نوسازی برای مقابله با آنها زیادی جلو میزند سیستم پس میرود، یعنی ناچار به روبرو شدن با مشکلی میشود که پیشتر به نظر «حلشده» میآمد. هر زمان درخودمانده نقشهای برای نوسازی و افزایش کارآمدی سیستم پی میریزد که مؤثر واقع میشود، تا کشف باگهای جدید سیستم پیشرفت میکند. فشار به از دو طرف تا اندازهی زیادی یکدیگر را خنثی میکنند و سیستمها در شرایط نزاع درونی مداوم معلق میمانند. شمار و شدت این دو چنان نیست که سیستم را از پا در بیاورد یا به «هدف نهایی» برساند، یا چنانکه در آغاز گفته شد: «نیروهای متضاد در سیستمهای انسانی به میزانی از نفوذ و اثرگذاری رسیدهاند که اغلب این سیستمها در شرایط تعلیق مداوم منجمد بشوند و باقی بمانند».
آنچه تد کازینسکی به عنوان رانهی سیستم تکنولوژی کشف کرد درست است، مجموعهای از نوآوری، رقابت برای افزایش کارآمدی - و دسترسی به قدرت - و امکان اعمال کنترل به همهی عرصههای زندگی محرکهای قدرتمندی برای پیشرفت تکنولوژی هستند، اما این محرکها با چیزی فراتر از انتروپی ذاتی سیستم یا منابع طبیعی محدود میشوند. یک ناکارآمدی ذاتی در خود سیستم که روند تساعدی خود را تا مرز مرگ کامل سیستم(و گاهی حتی فراتر از آن)ادامه میدهد و درخودماندگان در تلاشی مداوم - از جنس آنچه نظریهی «ملکهی سرخ» در زیست شناسی تکاملی مطرح میکند - از سقوط نهایی جلوگیری میکنند. هر اکتشاف و نوآوری میزان مشخصی از منابع برای تغذیه انگلها و تقلب متقلبان فراهم میکند که همواره پایانپذیر است.
زنده باد زندگی!