کوشا نوشته: اعتقاد به ماوراء (با شدت و ضعفی که در آن وجود دارد) حتی در جوامع بدوی که متاثر از پیرامون نبوده اند وجود داشته و دارد.
خب که چی؟ چطوری چی رو ثابت میکنه؟ میشه براش دلایل متعددی آورد که اصلا ربطی هم به وجود داشتن واقعی ماوراء ندارن! مثلا ضعف و ترس و نقصهای روانی خود انسان.
خیلی عقاید اشتباه و خرافات و شبه علم در تاریخ بوجود آمدن و هنوز هم طرفدار دارن که البته در عمل هم تقریبا همیشه بطلان اونا و بیهوده بودنشون ثابت شده.
مثلا طرف یک چیزی تصادفی انجام شده چون اون موقع اینقدر علم و روش علمی و دانش نداشتن واسه خودش یه تفسیر کرده یه خرافات و تصور غلط به این شکل ایجاد شده! به همین سادگی!
خیلی چیزها صرفا تصادف بوده و هستن که مردم اونا رو به نیروهای ناشناخته ربط دادن و از خودشون داستان ساختن.
بخاطر همینه که خیلی ها به مواردی از این دست اعتقاد دارن. حالا همیشه اون تصادف برای بعضی رخ میده و میگن ایناهاش دیدی درست بود!! و واسه خیلی های دیگه یا اکثریت هم رخ نمیده! حالا بعضیا متوجه این تصادفی بودن و بیهوده بودن میشن و بعضیا هم باز جور دیگه توجیه و حتی خرافات و تخیلات جدیدی در این باب تولید میکنن!
نقل قول:منظور من کلیت اندیشه مبارزه با خداست و این سایت و زندیق از باب نمونه ذکر شد و آن صد هزار نفر اولا در مقابل میلیونها نفر معتقد به خدا عددی نیستند
اون صدهزار نفر طبیعتا عملا کسر کوچکی از کل بی اعتقادهای دنیا هستن. شما که فکر نمیکنید همهء اونا اومدن توی فیسبوک و اون صفحه رو لایک یا follow کردن؟ مثلا خود من اصلا با فیسبوک میانه ای ندارم. تازه خیلی از کسانی هم که در فیسبوک فعال هستن لزوما از وجود چنین صفحاتی اطلاع ندارن (مثلا من خودم صفحه فیسبوک رئیسم رو مدیریت میکنم ولی تاحالا به این صفحاتی که میگن برخورد نکردم).
ضمنا خیلی ها به دلایل دیگر لزوما خودشون رو هر جایی ثبت نمیکنن و شما از وجودشون مطلع نمیشید طبیعتا. مثلا خود من اکیدا خداناباور نیستم و بنابراین نمیام خودم رو تحت این عنوان به ثبت برسونم. من یک اگنوستیک هستم. یا شده بعضی وقتا خواستم پای پستهای مزدک یا دیگران thanks بزنم چون با مطالبش خیلی حال کردم و حتی با 90% اش موافق بودم ولی بخاطر 10% که باهاش موافق نبودم و بنظرم مشکل داشته و مثلا افراط و اغراق یا دروغ بوده thanks نزدم. پس خیلی وقتا ممکنه آدم 90% هم به یه طرف نزدیک باشه ولی باز این رو بروز نده.
از آن سو هم اگر واقعا تحلیل و بررسی و آمار واقعی کنیم که این میلیون ها نفر معتقد به خدا که شما میگی واقعا چی فکر میکنن و چرا و چطوری به چه خدایی اعتقاد دارن فکر کنم واقعا خنده دار بشه! واقعا کدوم ابلهی هست که امروز ندونه بین اعتقاد دربست به خدا از نوع خدایی که ادیان کلاسیک تعریف میکنن و اعتقاد و تصورات درونی که خیلی از انسانها واسه خودشون دارن تفاوتهای فاحشی هست، خیلی ها اصلا تعریف کامل و دقیق خدای ادیان رو نمیدونن، خیلی ها همینطور از بچگی و خانوادگی بوده با تلقین و سنت صرف که به اسم خدایی دارن و هیچوقت بقدر کافی علمی و کامل و دقیق و جدی اصلا روش تحقیق و نظر شخصی نداشتن و بهش نپرداختن و بنظرشون اهمیتی نداره حالا بگن با خدا هستن میگن خب چه اشکالی داره مگه خدا چیز بدیه!! خلاصه خیلی بحث و واقعیت ها هست در این موارد.
تازه شما خودت میبینی که مجبور شدی به آخرین سنگرها که همون صرف اعتقاد به یه چیزی به اسم خدا باشه عقب نشینی کنی و دیگه حرف دین و مذهب و خدای مشخص خاصی نیاوردی. پس خودت میدونی که چقدر مشکل و تردید و تعارض هست در اون زمینه های دیگر.
نقل قول:ثانیا همین تعداد هم وقتی به سن پختگی و میانسالی می رسند 98 درصدشان ریزش کرده و از گذشته خود پشیمان می شوند و در صدد جبران گذشته بر می آیند.
خب که چی؟ چطوری چی رو ثابت میکنه؟ من میگم شاید این باشه که انسان وقتی ضعیف و ترسو میشه و با سرنوشت محتوم خودش روبرو میبینه از روی ترس و ضعف و اینکه دیگه در فکر کردن هم فایده ای نمیبینه به باور و تخیل و فرافکنی و ترفندهای روانی روی میاره. بنظرت چنین رویکری نشانهء فطرت و یک خدای درست و حسابیه؟
نقل قول:خیلی دلتان را به تحلیل های ماهواره ای و اونور آبی خوش نکنید و مردم را از این جهت به اقلیت و اکثریت تقسیم نکنید
بخواهید یا نخواهید اکثریت مردم این محب اهل بیت علیهم السلام هستند، ماهواره داشتن و انجام کارهایی که مطلوب حکومت و دین نیست دلیل بی دینی مردم نیست هر دو برادر خود من و تعداد زیادی از افراد فامیل ماهواره دارند و دلخوری خود را از حکومت به گونه ای اعلام می کنند اما تقریبا همه آنها از شرکت کنندگان پر و پا جفت در مراسم عزاداری و حتی برگزار کننده آن هستند و اگر کسی جلوی اونها کوچکترین اهانتی به اهل بیت علیهم السلام بکنه از وسط دو نصفش می کنند.
lol
اتفاقا شما هم خیلی دلت رو به این تصورات خودت خوش نکن، چون میشه خلاف این هم دلایل و شواهد آورد و من خودم روندی که اطرافم در جامعه دیدم خلاف این بوده! اعتقاد و تعصب روی این چیزها هم تا جاییکه من دیدم بیشتر تحت تاثیر محیط و تلقین و تبلیغ و تابوسازی ها هست و در جاهاییکه این عوامل تاحد زیادی از بین رفتن میبینیم که به مرور این اعتقادات و تعصب ها هم تحلیل رفتن. ضمنا عزاداری حسینی که این روزها دیگه بیشتر یه تفریح و سرگرمی و واسه خودنمایی و غذا و شربت مفتی و مثل کارناوال شده و خیلی ها هم واسه کارهای دیگه میان توش. تعدادشون هم کم شده. حالا شما شاید توی یه محیط و محله و خانواده بیشتر مذهبی هستی شاید این تغییرات کمتر بوده باشه یا حتی به دلایلی موقتا برعکس شده باشه، فکر نکن همه جا و در کل همونطوره!
من یه مدت توی دفتر املاک کار میکردم، این محرم و صفر که کار املاک خوابید، قبلش حداقل یه باریکه ای بود با اینکه بازم رکود بود (بخصوص توی خرید و فروش) و بازار خوبی نبود، یکی از بچه های املاک جلوی همه چند بار میگفت که ببخشید البته ها، «امام حسین بهمون کیر زد»! کسی هم چندان برخوردی باهاش نکرد. درواقع فقط مدیر املاک که اونم خانوادش مذهبی هستن بهش گیر داد (جالب اینکه یه وقتا با هم عرق میخورن!).
نقل قول:این موضوع کلیت ندارد و ممکن است در بعضی از مناطق اینگونه باشد و با توجه به گسترش وسایل ارتباطی و هجمه ای بر معنویات وارد می شود تا حدی طبیعی است البته عکس این موضوع نیز صادق است و این گسترش یک طرفه عمل نکرده و اگر بیشتر به نفع خدا و دین و ... نبوده کمتر نیز نبوده است
امروز عمق اعتقاد مومنان قابل قیاس با گذشته نیست و این یکی از دلائل عدم موفقیت کسانی مثل شماست.
کل بشریت از زمان رنسانس و انقلاب علمی از دین و اعتقادات ماورایی دور شده و این روند با وجود شاید مقداری فراز و نشیب و تند و کند شدن اما فکر نمیکنم حتی برای مدت کوتاهی در کل معکوس یا حتی متوقف شده باشه. در کل بشریت به سمت بی دینی و بی اعتقادی رفته و همینطور هم داره میره و فعلا دلیلی نداره که این روند تغییر بکنه. حالا در بعضی نقاط محدود در دنیا بصورت موقت هم که شده شاید روند به ظاهر معکوسی دیده بشه، اما علاوه بر اینکه در برایند کلی تقریبا ناچیزه ناپایدار هم هست و نمیتونه در برابر جریان و جهت اصلی رودخانه در طولانی مدت و در یک جهانی که هر روز بازتر و نزدیکتر میشه مقاومت کنه (مگر اینکه کشورش مثل کرهء شمالی به زور بسته باشه). کشور ما هم تاجاییکه دیدیم از این امر مستثنی نبوده و نیست (فقط یه مدت اوایل انقلاب و قبلش شاید این روند معکوس شد بخاطر هیجان و اعتقاد انقلابی مردم و فساد و فشار و خشونت حکومت شاهنشاهی و کاریزمای افرادی مثل خمینی).
درسته مثلا تعداد مسلمان ها نسبت به گذشته از نظر تعداد و درصد (نسبت به ادیان دیگر) زیاد شده طبیعتا بخاطر افزایش جمعیت و عوامل دیگر، ولی در کل بی دینی و بی اعتقادی رسمی و غیررسمی بیشتر شده و الان اکثریت اگر نگیم بی اعتقاد ولی مسلما دین دار و مذهبی هم نیستن.