Mehrbod نوشته: من بار یکمی که 1984 را خواندم آنرا دورنمای بس تاریکی دیدم، ولی امروز و در گذر زمان 1984 را بسیار کوتهبینانه و دور از واقعیت میبینم.
ما نمیتوانیم آینده را "پیشگویی" یا هتا "پیشبینی" خوبی هم بکنیم، ولی میتوانیم دورنمایی درست از آینده داشته باشیم. نکتهای که در این دُژآرمانشهرهای نوشته شده در
قدیم مانند orwell میبینیم با ترازههای امروزین بسیار کودکانه هستند. ما امروز میدانیم که یک آدم دربرابر یک "ماشین" نه سودمندی آنچنانی در کار کشیدن
دارد و نه براستی سودی دارد که بخواهیم این همه آدم را در بند کنیم. که براستی چه شود؟ خوراک بیشتری فرآوریم؟ به چه چیز بیشتری دست یابیم؟
دورنماهای کنونی ما از واقعیت 180° باژگون هستند از آنچه در 1984 ترسیم شده.
تنها کتاب دیگری که از او خواندهام نیز "کشتزار جانوران" یا همان ترزبان نادرست "قلعه حیوانات" اوست که در جایگاه خودش زیبا بود، ولی هنود (اثر) آنچنان ژرفی بر من نداشت.
نکته آزاردهنده آن میتواند نگرش orwell و همانندی کمونیستها به خوکهای داستان باشد که نخست با شعار "برابری" به میان میایند، سپس به "برابرتر" میرسند که بازی
زیبایی با واژگان است و هتا میتواند انندکی ریشه در واقعیت هم داشته باشد، ولی باز در گذر زمان این را هم من بسختی آموختم که کمونیسمی که پیش از
فراگیریاش برایم بمانند یک غول زشت و .. ترسیم شده بود بارها بار، دستکم در نگره - بهتر از سرمایهداریای است که به مانند فرشتهای زیبا شناسانده شده.
روی هم رفته سخن ساده است: آیا ما میتوانیم برابر باشیم یا نه.
چیزی که کشتزار جانوران به ما میاموزاند این است که نه نمیتوانیم، هر کس هم گفت برابر باشیم دیر یا زود به برابرتر میرسد، از دیدگاه من ولی میتوانیم برابر باشیم و نیازی به دلسرد کردن آدمی برای رسیدن به این آماج والا نیست.
مهربد جان بنظرم چیزی که در ذهنته درباره اورول اشتباهه،اورول زندگیش و نوشته هاش (که یک بیست جلد روی هم رفته نوشته داره از مقالات و کتابها و اینها و در مقالاتش اتفاقا خودش هست بجای بیان روایت واضح و روشن) اینجور نیست اصلا،مثلا نام کتاب 1984 با عوض کردن دو رقم آخر سال نوشتن کتاب (1948) بدست اومده و هدف اصلا پیشبینی آینده نبوده.یا مثلا کسی که در کنار چپها با استالین جنگیده رو به هیچ وجه نمیشه ضد سوسیالیسم دونست(درست یا غلط باشه حالا).
حتی یک جا بگمانم گفته حتی مخالف نابودی شوروی هست چون امید برای خیلی تغییرات.برخلاف تصور الان که اورول یک کتاب عامه پسند مثلا نوشته اصلا اینطور نیست کتاب قلعه حیوانات رو مثلا اورول در زمانی نوشت که استالین متحد غرب بود و شوروی محبوب در غرب و زیر تیغ سانسور و با هزار مصیبت کتابش رو اورول داد بیرون،اونهم در زمانی که کسی نمیدانست اصلا چه میگذرد در شوروی و همین شد که برای بسیاری از مبارزین در درون خود اون سیستمها قابل باور نبود که کسی در شوروی زندگی نکرده باشه و کارکرد سیستم رو اینقدر خوب بشناسد.واقعیت اینست که آنچه در اسپانیا از سیستم استالین و شوروی دید برایش کافی بود.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound