07-08-2015, 08:10 AM
Rationalist نوشته: وقتی که مهدی از خواب چشم گشود ....
شما توانایی بالایی در نوشتن متن های ادبی دارید. از نظر منطقی مقداری کمتر. از نظر پیش بینی تا حدی درست.
من هیچوقت از خودکشی به دنبال جلب توجه مثل اکثر دختران و زنان نداشتم. توی تیمارستان هم که یک بار شامپو خوردم به این امید که بمیرم و بعد منو بستن نگهبان میگفت تو اگه خودکشی کن بودی قبل از اینکه بیای اینجا مرده بودی! حرومزاده ها (چه پرستارا چه نگهبانا) چون میدونن خودکشی موفق در تیمارستان براشون مسئولیت داره بهم میگفتن برو بیرون خودکشی کن! "اصلا مرگ و زندگی من تخمشونم نبود!" باور کنید روانشناسا و روانپزشکا هم همینطورن. ولی من همیشه به این امید که بمیرم خودکشی کردم و "به هیچ وجه قصد جلب توجه نداشتم." رگ دستمو بزنم طول میکشه تا بمیرم و منو میبرن بیمارستان البته هم رگ دست و هم شاهرگ گردن زدنش نیاز به خایه داره که من ندارم! من خایه پریدن از ارتفاع رو دارم ولی رگ زدن نه.
نیمه دوم متن شامل به خود آمدن من میشد! در حالی که من مطمئنم که اگر اولین قدم در راستای به خود آمدنم را بردارم نیروهای ماوراالطبیعی زندگی رو برام جهنم میکنن تا به حالت قبل برگردم. حالا میخواید باور کنید میخواید باور نکنید.