02-18-2016, 09:57 PM
سارا نوشته: نمی دانم چه بگویم وازه های را کنار هم چیدم و برچیدم اما تحیر تمام مشاعرم را از کار انداخته . شما نوشته هایم را نمی خوانید و حدس می زنم که باید برای پاسخگویی به بنده یک برنامه ای نوشته باشید چرا که هر چه باشد آسانتر از چامه (نه شعر) گفتن است. از اینرو هست که مدام بی آنکه اسخی به دلایل بنده بدهید حرفتان را به گونه ای تکرار می کنید و در آخر هم به بی منطقی بنده تاکید!
خب شاعران همه بی منطق هستند مگر نه؟ شعری که منطقِ ریاضی داشته باشد شعر نیست می شود قضیه! شعر از ناخودآگاه شاعر بر می خیزد نه از خودآگاه! و احساسات بر شعر غالب است نه منطق سرد.
پاسخی به پرسش داده نشد. اگر یاختههایِ مغز گربه با یاختههایِ رایانهنهاد جایگزین شود, آیا دیگر نمیتواند چیزی را احساس کند؟
سارا نوشته: بگذریم رشته ی شما ریاضی بوده نه ادبیات. خواهش می کنم دستکم از زندگی در غرب این ویژگی را بیاموزید که هر کسی باید در زمینه ی تخصصی خودش صاحب نظر باشد نه در تمام رشته ها و زمینه ها. بنده رشته ام ادبیات و علوم انسانی هست از اینرو از حضرتعالی بیشتر راجع به شعر و شاعری می دانم.
اصلا شما که عاری از احساس هستید چگونه می توانید راجع به هنر سخن برانید؟ دست بردارید و بیش از این بی منطق بودن خویش را فریاد نزنید!
نکته هنوز گرفته نشده است, اینجا سخن از احساس میرود که دربرگیرندهیِ چامهسُرایی نیز میباشد, و این پرسش که آیا رایانهها میتوانند شترنگ
بازی کنند, میتواند حرف بزنند, میتوانند حرف بفهمند, میتوانند دست بدهند و راه بروند و .. و .. ولی نمیتوانند برای نمونه چامه بسرایند؟
.Unexpected places give you unexpected returns