سارا نوشته: بنده بوارونه ی شما که در همه ی زمینه ها فوق متخصص هستید در زمینه ی بیولوژیک و زیست و پزشکی هیچ نمی دانم! از اینرو براحتی به شما پاسخ می دهم که نمی دانم! موضوع اصلی راجع به شعر بود و بنده هم پاسخ دادم . دیگر این گونه پرسش ها در تخصص و علاقه ی بنده نیست!
اگر نمیدانید پس برای چه میگویید نمیشود؟
همین امروز هم چیپهایِ گوناگونی در مغز میکّارند که خود بخشی از مغز به شمار میروند. برای نمونه هتّا چیپهایِ نخستینی
و سادهای ساخته شدهاند که میتوانند پرتوهایِ نور را به دادههایی پردازشپذیر برای یاختههایِ بینایی ترجمه کنند:
Visual prosthesis - WiKi
ازینرو سخن شما بر چه منطقی استوار است که رایانه نمیتواند بیاندیشد یا برای نمونه, چامه بسُراید؟ چه تفاوتی است
میان مغز که با گوشت و عصب دادههای نور را پردازش میکند, و مغزی که همین کار را با آهن و سیلیکون انجام میدهد؟
سارا نوشته: موضوع اصلی راجع به شعر بود و بنده هم پاسخ دادم
شعر برگرفته از احساس و اندیشه است.
پرسش اینجا از شما این بوده که چرا میگویدی رایانه نمیتواند احساس کند, ولی برای نمونه گربه میتواند؟
و همان گربه اگر خورد خورد با آهن و سیلیکون جایگزین شود, آیا بباید توانایی احساس کردن را از دست خواهد داد؟
.