12-13-2015, 02:25 AM
سارا نوشته: قربان آخر این دانش که شبیه دیگر دانش ها نیست و مشکل هم همینجاست که علمِ عشق در دفتر نباشد! نمی شود این علم را در کتاب و دفتر یافت! بقول حضرت شمس این علم در هیچ کتابی یافت نمی شود و بخاطر همین او تمام کتاب های مولانا را به درون حوض انداخت و سالها بعد از این ماجرا حضرت حافظ چه خوب آن را توصیف کرد که :بشوی اوراق اگر همدرس ماییبه همین علت باید برای شناخت این علم دست به دامانِ عالمانِ این علم که همانا عرفا هستند شد چرا که آنها براستی عالمان عشقند و زندگینامه هایشان سراسر پر از عشق و شور و راز و رمز هستی است. در حقیقت زندگینامه های آنها تئوری علم عشق است!
که علم عشق در دفتر نباشد
چیزیکه آزمایشپذیر نباشد, بسختی, اگر, باورپذیر است.
سارا نوشته: وقتی شما بدنبال حقیقتی نیستید وقتی در بحث دوست دارید طرفتان به فنا برسد بوِیژه اگر مسلمان باشد.
...
اما حداقل این سوال بنده را پاسخ دهید که براستی در این بحث به دنبال ِ چه هستید؟
حقیقت چیزی جز برداشتی, امیدوارانه درست, از واقعیت نیست. رسیدن به حقیقت در اینجا بی معنی است, زیرا
در سخنان شما حقیقتی یافت نمیشود, بساکه رازآلودگی بیشتر تنها یافت میشود که یک "جهان شگفتانگیزی" گویا
هست که آزمودنی هم نیست و تنها به یک راه بسیار گنگ و رازآلودی میشود به آن دست یافت و
روشن هم نیست پس از آن چه میشود, نامیرا میشویم, به خوشی ابدین دست میابیم, یا چه؟
پس, حقیقت اینجا در دیگاه اینسوی گفتگو, همان پرداختن به واقعیتها و دوریجویی از اینگونه کژرویها است, چرا
که آسان میتوان خود فریفت و آسان میتوان به بیراهه رفت, ولی سخت میتوان با واقعیتهایِ سرد و سخت روبرو شد.
.Unexpected places give you unexpected returns