نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

برهان شر
#81

کوشا نوشته: اسم این مغالطات چی هست؟

البته از نظر شما که حتما برهان عقلی محضه !
حداقل اسم برهانش رو بگید !
کژفرنود گفتاورد گزینشی!




گفتاورد= نقل قول
پارسیگر

خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
پاسخ
#82

Anarchy نوشته: خب با این حساب اگر عدم ، وجود و اصالت نداره ، خدا چطوری خالق محسوب میشه ؟

این رو خود شما که مدعی هستی آخر فلاسفه گذشته و حالی باید جواب بدی

عدم وجود و اصالت دارد!!!!!
عدم وجود دارد!!!

پس حتما سفید سیاه است، نور تاریکی است، بزرگ کوچک است،بالا پایین است و ...........
پاسخ
#83

کوشا نوشته: این رو خود شما که مدعی هستی آخر فلاسفه گذشته و حالی باید جواب بدی

عدم وجود و اصالت دارد!!!!!
عدم وجود دارد!!!

پس حتما سفید سیاه است، نور تاریکی است، بزرگ کوچک است،بالا پایین است و ...........
بیجاست،
دیدگاه نویسنده روشن است؛ و ان این است که اگر جهان همواره هستی داشته است
پس خدا چه چیزی را آفریده است، چرا که: آفرینش برابر است با پدید اوردن چیزی
که پیشتر نبوده ( = هیچ بوده).
creatio ex nihilo
اگر هم جهان نبوده و آفرینشی در کار بوده، چرا و از روی چه انگیزه(علت) خدا به این
کار دست زد؟ پس اکنون بفرمایید پاسخ را !


خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
پاسخ
#84

کوشا نوشته: اسم این مغالطات چی هست؟

البته از نظر شما که حتما برهان عقلی محضه !
حداقل اسم برهانش رو بگید !

برادر کوشا ، حالا نمیتونی جواب بدی دیگه چرا بهونه میاری :e405: !! شما بخش عقلیش رو جواب بده و بقیه اش رو بیخیال شو...
پاسخ
#85

کوشا نوشته: این رو خود شما که مدعی هستی آخر فلاسفه گذشته و حالی باید جواب بدی

عدم وجود و اصالت دارد!!!!!
عدم وجود دارد!!!

پس حتما سفید سیاه است، نور تاریکی است، بزرگ کوچک است،بالا پایین است و ...........

همونی که جناب مزدک گفتن به اضافه اینکه کمی توضیح بدید خلقت از هیچ ( فلسفی ) چطور ممکن هست !!
پاسخ
#86

کوشا نوشته: حال که اینقدر وجود شری که اساس خیر نبودن هستی این دنیا را زیر سوال ببرد بدیهی است چرا یک نمونه ذکر نکرده و ریشه دعوا را خشک نمی کنید؟
نمونه ذکر کنم که اینجوری پاسخهای آبگوشتی بگیرم؟
کوشا نوشته: از کجا می دانید زمین لرزه و سونامی از صدها جهت دیگر خیر نیست
با این حال من یک نمونه شر غیر قابل انکار براتون مثال زدم، اون هم وجود شیطان رجیم هست.
گذشته از این ما باید چشم بسته به آیات قرآن باور داشته باشیم یعنی در جاییکه به وجود شر در دنیا اشاره کرده، بدون نیاز به برداشتن ذره بین برای پیدا کردن مصداق.

کوشا نوشته: پس انتظار دارید که من شر مورد نظر شما را تعریف کنم؟ !
شر تعریف نمیخواد جانم. چرا شما هی لجاجت میکنید؟ شر در دنیا موجوده و خود قرآن هم بهش اشاره کرده. تعریف کیلویی چنده؟ البته برای من کاملن این رفتار شما قابل درکه.

کوشا نوشته: هر وقت توانستید شر مطلقی که خیر بودن هستی را زیر سوال ببرد بیان کنید من رسما اعلام شکست می کنم پس تا آن وقت.
چیزی که ابطال پذیر نیست نمیشه باهاش مبارزه کرد. تئوری شما که میگه شر در دنیا وجود نداره ابطال پذیر نیست. شما از ما یک مصداق عینی میخواهید، ما مصداق عینی نشونتون میدیم، آیه نشونتون میدیدم، اشاره به شیطان میکنیم و خلاصه از ارزش ها و باورهای خودتون مثال می آوریم که اثبات رو خیلی قویتر کنه، ولی شما هرکدوم رو شر نمیدونید و اونو در راستای خیری بزرگتر میدونید. خب چه انتظاری از ما دارید؟ اصولن چرا بحث میکنید؟ این برهان برای کسانی چالش هست که به قرآن ایمان داشته باشند. شما که از قرآن بیشتر میدونید که نیازی به این برهان ها ندارید.

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ
#87

Anarchy نوشته: جدی میگی ؟ خوب شد گفتیا و گرنه ما که نمیدونستیم E415 !! من میگم شما از تعریف فرار میکنی... اینا بدیهیات چیه تحویل ما میدی؟
من تعریف خود را بیان کردم.



نقل قول:صبح به خیر... تازه بعد از این همه پست میگی من تعریف کنم ؟

البته اگر چشم بسته وارد تاپیک نمیشدید حتما میدید که من در همون پست اول تاپیک همه اینها رو با تقسیم بندی و تعریف قرار داده بودم...
تعریف ارائه شده دو قسمت دارد یک قسمت می گوید خیر یعنی وجود و شر یعنی عدم یعنی هر چه موجود است خیر است و شر آن است که اصلا موجود نشده است
با این تعریف هستی خیر محض است چرا که موجود است.
در قسمت دوم شر نسبی آمده؛ آنچه که موجب لذت شود خیر و آنچه موجب درد و رنج شود شر است
که این تعریف کلیت ندارد یعنی لزوما هر لذتی خیر نیست و هر درد و رنجی شر نیست و آنچه هم که خیر و شر محسوب می شود از لوازم عالم ماده است و باید باشد و الا عالم ماده دیگر عالم ماده نیست.

نقل قول:اینکه من مدام از شما تعریف میخوام برای این هست که راه فرار شما رو ببندم...شما هم چون میدونید گیر میکنید از تعریف طفره میرید !!
برای من فرقی نمی کند که چه تعریفی از خیر و شر ارائه شود هر تعریفی که بیان شود دو حالت بیشتر ندارد یا باید شر محض باشد که عملا و عقلا امکان وقوع ندارد و یا شر نسبی است که وجود آن ضرری به وجود خدا نمی زند.

نقل قول:شر نما دیگه از کجا اومد ؟ شما برو همون پست اول رو بخون ببین که بزرگان شما چه تعاریف و تقسیم بندی هایی انجام دادن... چرا تقسیم بندی من در آوردی میاری اینجا آخه ؟
منظور همان شر نسبی است که تصور می شود شر است اما در حقیقت شر نیست و از لوازم عالم ماده است.
نقل قول: گفتیم که قیاس شما باطل هست چون مثلا واکسن آنفولانزا یک عارضه جانبی داره که بهش میگن سندروم گیلن باره E404 ، یا مادری که به علل مشکلات روانی به کودکش آسیب بزنه... پس قیاس شما رفت تو زباله دانی :e140: !! ایراد شما این هست که خدای فرضی رو ترسیم کردید و بدون اثبات وجود و صفاتش مدام هر نقصی بهش وارد میشه میگید این خدا نیست...
ما اینجا فلسفی و عقلی بحث می کنیم و بیان این نوع استثنائات ضرری به اصل بحث وارد نمی کند مادر، واکسن، خدا و ... از نظر عقلی معنای قابل انعطاف ندارد
یا هست یا نیست.
نقل قول:ضمنا کمی بیشتر مطالعه کنید تا لا اقل ایرادات درست و حسابی به برهان شر وارد کنید نه این مغالطات خنده داره...
اینجا کلاس اخلاق نیست که دائما توصیه می کنید که من چه کار بکنم چه کار نکنم اگر ایرادی وارد است بیان کنید و جواب بخواهید.

نقل قول:بحث این بود که شما گفتید چرا همه صفات خدا گفته نشده و خدای ما همه رو با هم داره و از طریق خواستید وجود خدا رو با وجود شر منطبق بدونید ، ما هم گفتیم در اینجا نیازی به ذکر همه صفات نیست و وجود اونها خللی به استدلال برهان شر وارد نمیکنه...
شما ممکن است خیلی چیزها بگویید گفته های شما چیزی را تغییر نمی دهد شما باید خدای مفروض را رد کنید نه خدایی که خود ساخته اید را.
نقل قول:این هم پاسخ اون سوالی که کردید :
بهتر است فارسی بیان کنید.



نقل قول:شما هم بهتره بدونید فرض وجود معاد یا نبوت همه فروض درون دینی هست... شده همون داستان اثبات وجود خدا از طریق قرآن !!
اگر متوجه بودید که یکی از خدایانی که باید رد کنید خدای قرآن است این اشکال را وارد نمی کردید.

نقل قول:خدمت شما :

این تعریف از خدا بسیار مبهم و کلی و قابل اثبات و نفی نیست.
پاسخ
#88

کوشا نوشته: شما سواد ندارید تقصیر گوینده جمله نیست !

کان در این جمله تامه است و دلالت بر زمان ندارد.
جک خوبی بود.
کان در اینجا بر سر یک جمله اسمیه اومده و اسم رو مرفوع کرده. معنی کان در این مورد دقیقن "بود" ترجمه میشه. در اینجا کان فعل ناقصه هست، نه فعل کمکی. که تازه کمکی هم میبود باید به زمان فعل اصلی توجه میکردیم.

گذشته از این همانطور که برادر مزدک البامداد اشاره کردند، پرسشگر از امام درباره زمان گذشته پرسیده.

پس اینجا هم واموندید.

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ
#89

kourosh_bikhoda نوشته: جک خوبی بود.
کان در اینجا بر سر یک جمله اسمیه اومده و اسم رو مرفوع کرده. معنی کان در این مورد دقیقن "بود" ترجمه میشه. در اینجا کان فعل ناقصه هست، نه فعل کمکی. که تازه کمکی هم میبود باید به زمان فعل اصلی توجه میکردیم.

گذشته از این همانطور که برادر مزدک البامداد اشاره کردند، پرسشگر از امام درباره زمان گذشته پرسیده.

پس اینجا هم واموندید.
احسنت یا اخی، اجرک عند الاسباغطیE41f

خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
پاسخ
#90

کوشا نوشته: نظور همان شر نسبی است که تصور می شود شر است اما در حقیقت شر نیست و از لوازم عالم ماده است.
E421
این باز همان سفسته است!
"عالم ماده" را مگر خود خدا نیافریده؟
پس میتوانسته جوری بیافریند که بدی و رنج و درد و .. از بایستگی های ان نباشد!
بازهم کاری به این نداریم که گویا بدی ها به خوبی ها مینجامند، ما میگوییم چرا
خوبی ها از آغاز نبوده اند و برای رسیدن به آنها باید از بدی ها گذر نمود ؟؟
و چرا از اینرو، الله بندگانی آفریده که گروهی شان را شکنجه میدهد که دیرتر بهشتی
شوند و گروهی شان را هم شکنجه میدهد که سرانجام سرکشی نمایند و روانه ی دوزخ؟
اگر الله شما بیمار روانی نیست، پس پاسخ بفرمایید!


خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 3 مهمان